30

مرداد

1404


اجتماعی

26 فروردین 1404 09:38 0 کامنت

بگو از من به ارباب محله

که باشد نام او اصغر سه کله

همان که شن فروشد جای غله

شکایت گشته از تو در مجله

چه با ما می‌کنی ای مردم آزار؟

«چراغ از بهر تاریکی نگهدار»

بگو از من به آن آقای بقّال

همان که ترسد از او رستم زال

نباشد رحم و انصافت دو مثقال

مکن اجحاف بر ما هر مه و سال

که خود را می‌کنی آخر گرفتار

«چراغ از بهر تاریکی نگهدار»

بگو با آن وزیر صاف و ساده

که باشد دور از فیس و افاده

کز آقا روز اول گشته زاده

عنان نفت را از کف نداده

بیاور نفت را در کوی و بازار

«چراغ از بهر تاریکی نگهدار»

بگو از من به مسئول خموشی

که باشد شهره اندر سخت کوشی

شده شاعر ز کارَت سخت جوشی

«به ما هم هیزم تر می‌فروشی؟!»

ندارد این چنین کالا خریدار

«چراغ از بهر تاریکی نگهدار»

بگو ای آن که اندر رأس گازی

زمانی در دعا، گه در نمازی

چرا اندر گرانی پیشتازی ؟

مکن بهر خدا مردم گدازی

که مردم را رسیده رنج بسیار

«چراغ از بهر تاریکی نگهدار»

بگو ای آن که این دوره وکیلی

گر از تبریز یا از اردبیلی

به راه راست، دولت را دلیلی

به کار دولت و ملت دخیلی

بکن کاری که باز آیی دگر بار

«چراغ از بهر تاریکی نگه دار»!

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

افزایش سهمیه کارت آزاد سوخت در بندرعباس