31

مرداد

1404


23 مهر 1403 09:51 0 کامنت

چو گیسوی مه‌طلعتانِ «طراز»
مدیریت و عمر او شد دراز

به هنگام نزعش ز خویشان کسی
بر آن میز زد زور بی‌جا بسی

نشد کنده میز از بر محتضر
مگر شد از آن محتضر را خبر

بزد شیشه‌ی قرص را بر سرش
که میزش نگردد جدا از برش

همه در عجب چون پس از مرگ نیز
نداد از کف خویش دامان میز

نگو میز بر کس ندارد وفا
تو بنگر وفاداری میز را

شده میت و میز با هم کفن
در این کار حیران شده گورکن

جدا کردنش چون نه مقدور شد
به همراه آن میز در گور شد!

سعید سلیمانپور ارومی

 

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

شنبه یکم شهریورماه ادارات هرمزگان تعطیل شد