مذاکرات میان ایران و آمریکا بر سر موضوع برنامه هستهای ایران بعد از برگزاری پنج دور نشست گفتگو میان مقامات سیاست خارجی دو کشور به نقطهای حساس و مهم رسیده است. ایالات متحده آمریکا طی نامهای به ایران، تشکیل کنسرسیومی از ایران، عربستان سعودی، امارات متحده عربی و آمریکا برای غنیسازی اورانیوم تحت نظارت آژانس را خواستار شده است. آنطور که شواهد امر نشان میدهد ایده تشکیل کنسرسیوم از سوی آمریکا به دنبال آن است تا غنیسازی خارج از خاک ایران انجام شود. این پیشنهاد از سوی رهبر انقلاب و وزیر امور خارجه ایران رد شده است. جمهوری اسلامی ایران از آغاز فرآیند مذاکرات هستهای در اوایل دهه ۱۳۸۰ همواره تاکید داشته است در سختترین شرایط تحریمی نیز حاضر نیست از حق غنیسازی اورانیوم در خاک خود گذر کند. به همین منظور در سال ۱۳۹۴ که توافق برجام میان ایران و شش قدرت جهانی صورت گرفت حق غنیسازی محدود در خاک ایران به رسمیت شناخته شد تا برای اولین بار یک توافق بلند مدت میان ایران و کشورهای غربی از جمله آمریکا بر سر این موضوع انجام شود. اما ترامپ رئیس جمهور فعلی ایالات متحده که در سال ۱۳۹۷ از توافق برجام خارج شد در دوره جدید ریاست جمهوری خود باز هم تاکید دارد که باید برنامه غنی سازی در ایران برچیده شود. همانطور که گفته شد ترامپ و تیم سیاست خارجی او اکنون پیشنهاد تشکیل کنسرسیوم برای غنی سازی اورانیوم را در جریان مذاکرات هستهای با ایران مطرح کردند. در همین راستا گفتگویی داشتیم با «سیروس بنیادی»، پژوهشگر و کارشناس سیاسی تا ابعاد بیشتر این پیشنهاد را بررسی کنیم.
طرح ایجاد کنسرسیوم متشکل از ایران و کشورهای منطقه برای غنیسازی اورانیوم از سوی ایالات متحده به جمهوری اسلامی داده شده است. به نظر شما جمهوری اسلامی در چه صورتی با این طرح آمریکا موافقت خواهد کرددر مورد تشکیل کنسرسیوم که هنوز نمیتوان کاملا تایید یا رد کرد یا حتی اظهار نظر قطعی کرد. چون تا الان فقط در حد بحث و پیشنهاد است. آن گونه که برخی رسانهها چون نیویورکتایمز گفتهاند، آمریکا پیشنهادی مکتوب ارائه کرده که شامل تشکیل کنسرسیومی منطقهای با مشارکت ایران، عربستان سعودی، امارات عربی متحده، و ایالات متحده تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA) است. این پیشنهاد خواستار توقف کامل غنیسازی اورانیوم در خاک ایران شده و هدف آن تأمین سوخت هستهای برای نیروگاههای منطقهای از طریق این کنسرسیوم است. تأکید آمریکا ظاهرا این است که این تأسیسات هستهای خارج از ایران باشد. هر چند تهران و واشنگتن تاکنون بارها در مورد تاسیس کنسرسیوم غنیسازی سوخت هستهای گفتوگو کردهاند، اما آنچه مورد اختلاف دو طرف است، قرار گرفتن تاسیسات این کنسرسیوم در داخل یا خارج خاک ایران است. ایران اصرار دارد که اگر هم کنسرسیوم بینالمللی برای تولید سوخت هستهای تاسیس شود، محل قرار گرفتن تاسیسات آن باید در خاک ایران باشد. ایران تاکید دارد که تاسیسات غنیسازی هرگز از خاک ایران خارج نمیشود.
سید عباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان، هم در سفر به شیراز و در گفتگویی تلویزیونی تاکید کردهاست: «ایده کنسرسیوم فی نفسه بد نیست؛ ما آماده همکاری هستیم حتی خارج از ایران. [اما] کنسرسیوم جایگزین غنی سازی داخل ایران نخواهد شد.». در واقع اصرار آمریکایی بر این است که کنسرسیومی باشد و آن هم خارج از ایران. در حالی که ایران میگوید در صورتی به کنسرسیوم می پیوندد که یا این کنسرسیوم، چیزی مضاف بر برنامه هستهای ایران باشد که مستقل است یا هم کنسرسیوم باید در داخل ایران باشد.
در مورد اینکه آیا ایران این پیشنهاد آمریکا را قبول میکند که برنامه هستهای خود را تعطیل کند و به کنسرسیوم خارج از ایران بپیوندد، بعید می دانم. زیرا موضوع هستهای برای ایران چیزی فراتر از بحثهای فنی و دستاوردهای علمی است.
در صورتی که طرح کنسرسیوم در نهایت به دنبال غنیسازی خارج از خاک ایران باشد تا چه اندازه به ضرر منافع ملی خواهد بود؟
برنامه هستهای امروز به گونهای با اعتبار ایران گره خورده است و خارج بودن آن از ایران، حتی اگر کلیه مراحل تولید و ... را ایران مدیریت کند، باز معایب خود را دارد. از جمله اینکه ایران همیشه اعلام کرده که تنها استفاده صلح آمیز از انرژی هستهای را هدف خود قرار داده است ولی صرفا همین تاسیسات و برنامه هستهای، منجر به نوعی بازدارندگی و استقلال برای کشورمان شده است.
در حالی که تشکیل کنسرسیوم و خارج کردن آن از ایران، هم به نوعی این قدرت را میگیرد و هم به وجهه استقلال طلبی ایران؛ حداقل آنگونه که مسئولان ما استقلال را درک میکنند خدشه وارد میکند.
مضاف بر آن، رقابت ما با کشورهایی مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی میتواند مشکلساز شود. این کشورها ممکن است به دنبال دسترسی به فناوری غنیسازی ایران باشند که میتواند توازن قدرت در منطقه را به نفع آنها تغییر دهد. موضوع بعدی، اختلاف در تعیین محل و کشوری است که بتواند برای این شراکت تعیین شود و حتی مدت زمانی است که بخواهند در کشوری دیگر تاسیسات هستهای ساخته شود که احتمالا چندین سال طول میکشد. سوال این است که تا آماده شدن تاسیسات و نیروگاههای جدید باید با برنامه ایران چه کار کرد؟
حتی ریسکهای سیاسی قابلتوجهی هم وجود دارد؛ روابط ایران با عربستان و امارات شکننده است و اختلافات سیاسی یا تغییر در سیاستهای این کشورها میتواند همکاری را مختل کند. یا خطر نشت فناوری وجود دارد. مشارکت ممکن است به انتقال غیرعمدی فناوری حساس ایران به رقبای منطقهای منجر شود. همچنین فشارهای خارجی از سوی آمریکا و اسرائیل میتواند کنسرسیوم را به ابزاری برای محدودکردن برنامه هستهای ایران تبدیل کند. این کشورها ممکن است از کنسرسیوم حمایت کنند، اما درعینحال در زمان لازم از طریق شرکای ایران فشار بیاورند که ایران غنیسازی را کاملاً متوقف کند.
برای نمونه خود نیویورک تایمز ادعا میکند؛ «این پیشنهاد نشاندهنده تلاش آمریکا برای حذف کامل توانایی غنیسازی ایران است، که خواسته رژیم صهیونیستی است».
لذا این محدودیتهای هم سیاسی و هم فنی، تشکیل کنسرسیوم را از طرف ایران با مشکل مواجهه میکند.
در صورت موافقت ایران و آمریکا برای ایجاد کنسرسیوم با توجه به اختلافات تاریخی میان ایران و کشورهای عربی منطقه تا چه اندازه امکان همکاری کشورهای عربی با این طرح وجود دارد و میتوان انتظار موفق بودن طرح را داشت؟
به نظر میرسد مشکل اصلی الان بین ایران و آمریکا است و موضوع اصلی اختلاف نیز در صورت تشکیل کنسرسیوم، محل و مدیریت آن است. در مورد همکاری کشورهای عربی به نظر نمیرسد مشکل چندانی وجود داشته باشد؛ این کشورها در این موضوع از آمریکا تبعیت خواهند کرد. اگر آمریکا و ایران به توافق برسند، آن ها نیز همکاری خواهند کرد. زیرا آنها از این طریق هم میتوانند سیاستهای خود را مطابق با آمریکا پیش ببرند و هم مشارکت آنها با ایران میتواند علاوه بر دستاوردهای علمی و فنی برای کشورهایشان، آنها را نسبت به نیات صلح طلبانه برنامه هستهای ایران مطمئن کند. حتی اگر خوشبین باشیم، ممکن است زمینه را برای ایجاد یک همکاری خوب بین دو قدرت رقیب منطقه یعنی ایران و عربستان و البته دیگر کشورهای منطقه که نسبت به برنامه هستهای ایران حساسیت دارند را فراهم کند و از این طریق بعد از مدتها به صلح و ثبات در منطقه دست پیدا کنیم.
چنین تجربهای در دهه ۱۹۹۰ میلادی بین آرژانتین و برزیل که دو رقیب هستهای در آمریکای لاتین بودند به صورت موفق عملی شد. در دورانی که برزیل به دنبال برنامه تولید تسلیحات هستهای بود و آرژانتین هم در رقابت با برزیل تلاش میکرد تا برنامهای مشابه ایجاد کند، در نهایت ایده تاسیس یک نهاد نظارتی مشترک مورد توافق قرار گرفت. نهاد موسوم به آژانس آرژانتینی-برزیلی حسابرسی و کنترل مواد هستهای (ABACC) به عنوان یک نهاد مستقل از دولتهای دو کشور در کنار آژانس بینالمللی انرژی اتمی به عنوان ناظر بر برنامه هستهای برزیل و آرژانتین، تجربهای موفق از همکاری دو رقیب هستهای برای کنترل و نظارت بر یکدیگر است. این نمونه با توجه به اینکه عربستان هم به دنبال برنامه هستهای است، می تواند درسآموز باشد.
جدیدترین اخبار
میانگین قیمت تمام سکه در اولین حراج سال، ۸۵ میلیون تومان شد
شاهکار مرموز ۳۸۰۰ساله از جنس طلا
توپ لیگ قهرمانان اروپای ۲۰۲۶ با الهام از آسمان شب!
افتتاح و کلنگ زنی ۱۵ هزار میلیارد ریال پروژه عمرانی در منطقه آزاد قشم
سازمان ملل شرط فعالسازی اسنپبک را عنوان کرد
نرخ تورم در مرداد ماه ۳۶ درصد شد
یک نخبه هرمزگانی شهردار سیرجان شد
۹ مدال سوارکاران ایرانی در المپیک ویژه امارات
پیامک های سهمیه بندی آب جعلی است
یک هرمزگانی عضو کمیته اخلاق فدراسیون شد
بانک مرکزی: حراج بعدی سکه یکشنبه ۹ شهریور برگزار میشود.
افتتاح دبستان ۶ کلاسه شهید مالک رحمتی شمجو در میناب
بهرهبرداری از دبستان ۶ کلاسه کوهستک در شهرستان سیریک
بهرهبرداری از هنرستان ۶ کلاسه رویینتن در بندرخمیر
چالش بیمه برای بانوان فاقد گواهینامه موتورسیکلت