29

مرداد

1404


18 مرداد 1404 08:38 0 کامنت

روزگاری نه‌چندان دور، در شهرهای ساحلی و جزایر هرمزگان، بوی ماهی تازه از هر خانه‌ای بلند می‌شد.ماهی‌هایی مانند حلوای سفید، سنگسر، زبیدی و شیر زینت‌بخش سفره‌های ساده اما پرمهر هرمزگانی‌ها بود و این خوان باصفا و پرنعمت همیشه با طعم دریا معنا داشت.

امروز اما وقتی سراغ همان بازارها می‌رویم، خبری از آن روزهای پررونق نیست. ماهی‌هایی که روزی غذای هر روز ما بودند یا دیگر پیدا نمی‌شوند یا با قیمتی چنان گزاف روی ترازو می‌نشینند که خریدشان، رؤیایی دست‌نیافتنی شده است. حتی دردناک‌تر این است که بچه‌های امروز بسیاری از این اسم‌ها را نمی‌شناسند. وقتی از آن‌ها می‌پرسی"سنگسر چیست؟"نگاهشان پر از تعجب است؛ گویی از حیوانی افسانه‌ای حرف می‌زنی.

اماچه شد که به اینجا رسیدیم؟چرا دریا که قرن‌ها با سخاوت، رزق مردمش را از دل امواج بیرون می‌کشید، امروز زخمی است.صیادهای صنعتی بی‌رحم، تورهای عظیم کف‌روب، بی‌توجهی به زمان تخم‌ریزی ماهی‌ها و فروش گسترده به بازارهای خارجی باعث شده سفره‌های مردم جنوب خالی‌تر از همیشه باشد.در این میان، ماهیگیران بومی که با قایق‌های کوچک به دریا می‌ روند، دیگر توان رقابت ندارند؛ دریا برایشان فقیر شده و نانشان سخت‌تر از همیشه به سفره کوچک خانواده هایشان می رسد.

این فقط داستان گران شدن یک غذا نیست؛ این قصه‌ی بریدن رشته‌ای است که نسل‌های هرمزگان را به دریا وصل می‌کرد. اگر همین امروز کاری نکنیم، فردا که بچه‌هایمان قصه‌های مادربزرگ‌ها را می‌شنوند، با شگفتی خواهند پرسید: "واقعاً روزی ماهی این‌قدر نزدیک و فراوان بود؟"

دریا هنوز نفس می‌کشد، اما نبضش ضعیف شده است. شاید وقت آن رسیده که ما هم صدای او باشیم؛ برای بازگرداندن روزهایی که بوی ماهی تازه با صدای موج دریا یکی بود و هیچ کودکی در این سرزمین نمی‌گفت: "سنگسر چیست؟"

روزنامه صبح ساحل

img
دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

شنبه یکم شهریورماه ادارات هرمزگان تعطیل شد