یکی از جنبههای قابل مداقه و بررسی در این نبرد ۱۲ روزه، نقش بسیار سرنوشتساز مردم آگاه و استوار کشورمان بود که یک برند هویتی جدیدی از سیادت منطقهای برای ایران به رخ کشورهای آسیای غربی و جهان کشیدند. چند سطر در این باره خواهم نگاشت.
تابوت کوچولوهایی که هنوز برایشان زود بود تختخواب نوباوگان این وطن شوند، قابی از تبلور عشق در عروجهای خانوادگی که هنوز در این وطن مردهایی هستند فرهادگونه برای شیرینهای وجودشان بیستون هم جابجا کنند، کراوات پوشها و بوتاکس کردههایی که اتمسفر نماز جمعه و تشییع شهید را تنفس نکرده؛ ولی این بار برای سربازان وطن بغض کردند و باریدند و خلیج ابدی فارسی هم از آبی دامنش؛ خون سرخ جوانان وطن چکید تا ایران، سراسر گلگون شود و این جنگ هم گنج بود.
«چسب اجتماعی» محکمتر؛ شاید یکی از چند پیامد مثبت این تجاوز تحمیلی بر مردم ایران بود. آنچه که شاید دشمن خونخوار ما متوهمانه ادراک میکرد این گزاره بود که بر بستر گسستهای اجتماعی و شکاف حاکمیت و جامعه میتواند خنجر کینآلود خود را بر پیکره این کشور فرو کند و با چندپارگی اجتماعی به مقصود شوم خود نائل گردد؛ هرگز چنین نخواهد شد تا مادامی که مردمی با اصالت در این خاک حضور دارند. شکسته باد دستی که این گلستان وحدت را به خزان ببرد.
موجی به جوشش آمد که نه نگاه حزب میشناخت و نه رنگ قومیت و نه جنس پوشش و نه سایر گزارههای فرعی که شاید در گذشته به عنوان عامل تفکیک و تجزیه اجتماعی در دشمن ما کورسوی امیدی ایجاد کرده بود و همه تضادها به یکباره فرو ریخت و پهنه تمدنی ایرانی و پارسی، چنان قلب و دست های همه مردم را به هم فشرد و همه پای وطن جانانه ایستادند. حالا این سرمایه اجتماعی بزرگ در کف ماست و باید به شدت از آن مراقبت نمود.
از پس آوارهای ناجوانمردانه این نبرد باید یک جوانه، رشد کند و از آن هم « افزایش اعتبار اجتماعی ایرانی» میتوان تعبیر نمود. اجتماع پسا نبرد
۱۲ روزه باید به شدت مورد تکریم نهاد حاکمیتی واقع گردد. مانیفست جدید و رشدیافتهای
از سیاست داخلی باید شکل بگیرد و قوام دادن تمدنی این مردم باید بالاتر از سردرگمیهای
کاذب ملت- امت یا مصادیق بعضاً این چنین باشد. این نبرد، یک ترقی تمدنی و اثبات اصالت مردم ما بود.
شاید ما در جنوبیترین استان کشور و در بندرعباس هستیم و از لحاظ قواعد معمول از هم دور باشیم؛ اما با بمباران خانوادگی هموطنان عزیزمان در آستانه اشرفیه هم انگار ۱۲ نفر از اعضای خانواده خودمان را از دست دادیم.
این یک جاذبه مغناطیس قوی که این خاک هر چند بهسان فرشی رنگارنگ از قومیتها و رنگها و زبانها ولی مادرمان ایران؛ ما را رج به رج، دستها و دلهایمان را به هم بافته است و هر جا در این پیوندگاه بزرگ یعنی ایران، دلی بلرزد، مادری مضطرب باشد، کودکی با عروسکی خون آلود به خواب رود؛ همه برایش نگران خواهند بود. این خاصیت مردمی است که ریشه در خاک خود دارند. قدر و حرمت بدانیم.
جدیدترین اخبار
پایان حسابهای وکالتی در فروش خودرو / حقوقیها هم خریدار شدند
دختران هندبالیست ایران به مصاف ژاپن می روند
افت ۱۸ هزار واحدی شاخص بورس در انتهای معاملات بازار
درآمد ۳۹۶ هزار میلیارد تومانی دولت از مالیات در ۴ ماه
فردا، آخرین مهلت بازخرید ارز اربعین در بانکهای عامل
«جیمز وب» قمر جدید اورانوس را کشف کرد
گچینیها عنوان قهرمانی را کسب کردند
بیش از ۱۹۰ هزار لیتر گازوئیل قاچاق در مرزهای کشور کشف شد
دو نماینده هرمزگان شش امتیاز گرفتند
مجمع عمومی عادی سالیانه هیئت نجات غریق و غواصی هرمزگان
سیف بر سکوی قهرمانی قرار گرفت
دونده هرمزگانی در جمع دعوت شدگان قرار گرفت
هر اونس طلا به ۳۳۲۰ دلار رسید
آغاز عرضه ۱۴ هزار میلیارد ریال کالا در مزایده اموال تملیکی
نسخه جدید هوش مصنوعی دیپ سیک عرضه شد
قاتل ۴ عضو یک خانواده در لارستان اعدام شد