29

مرداد

1404


21 تیر 1404 08:41 0 کامنت

متاسفانه‌ مدتی است طلاق در جامعه ما به یک بحران اجتماعی تبدیل شده است. آمار پایین ازدواج و بالای طلاق نگرانی‌هایی را در بین مصلحان اجتماعی بوجود آورده که جا دارد این مسئله به طور کارشناسی و اساسی مورد توجه و کنکاش قرار گیرد و ریشه‌ها و عوامل بروز آن با دقت تحلیل و واکاوی شود.

طلاق، تنها جدایی دو انسان نیست؛ شکاف عمیقی‌ست که در تار و پود خانواده، جامعه و آینده‌ی کودکان پدید می‌آید. در دنیای پرشتاب امروز، که فشارهای اقتصادی، تفاوت در ارزش‌ها و کم‌رنگ شدن تعهدات زناشویی رو به افزایش است، طلاق دیگر یک پدیده نادر نیست؛ بلکه به بحرانی اجتماعی بدل شده که تبعات آن از چهاردیواری خانه‌ها فراتر رفته و بر سلامت روان، انسجام اجتماعی و تربیت نسل آینده سایه انداخته است.

طلاق، اگرچه از مغضوب‌ترین حلال‌ها نزد خدای متعال است و در برخی موارد تنها راه‌حل باقی‌مانده برای پایان دادن به یک رابطه‌ی سمی است، اما آنچه نگران‌کننده است، روند رو به رشد و گاه بی‌مهابا بودن این پدیده است. گویی برخی زوج‌ها، پیمان مقدس ازدواج را چون قراردادی موقتی تلقی می‌کنند که با اولین اختلاف نظر یا فشار زندگی باید آن را پاره کرد.

اما در میان این طوفان جدایی، قربانیان اصلی کودکانی هستند که نه انتخاب کرده‌اند و نه فهم کافی برای درک این گسست دارند. آن‌ها با خلأ عاطفی، تنهایی و اضطراب بزرگ می‌شوند. بسیاری از آن‌ها در مدرسه افت تحصیلی پیدا می‌کنند، دچار اختلالات روانی می‌شوند یا بعدها خود وارد روابطی ناپایدار خواهند شد، زیرا الگوی سالمی از خانواده در ذهنشان شکل نگرفته است.

افزون بر این، طلاق آثار مستقیم و غیرمستقیم اقتصادی بر جامعه دارد. زن یا مردی که پس از طلاق با مسئولیت‌های مالی و روانی جدیدی روبرو می‌شود، ممکن است به حاشیه رانده شود یا نتواند نقش فعال خود را در جامعه حفظ کند. به‌ویژه برای زنان، طلاق در برخی فرهنگ‌ها هنوز با انگ اجتماعی همراه است که آن‌ها را از بسیاری حقوق اجتماعی محروم می‌سازد.در چنین شرایطی، سکوت در برابر افزایش آمار طلاق، خیانتی‌ست به سلامت روان جامعه. باید مردم را آگاه کرد. آگاه از این‌که ازدواج، تنها یک جشن و لباس سفید نیست؛ بلکه پیمانی‌ست نیازمند بلوغ فکری، درک متقابل، گذشت و مهارت‌های ارتباطی.

باید آموزش‌هایی در مدارس، رسانه‌ها و نهادهای اجتماعی شکل گیرد که جوانان را برای مسئولیت‌پذیری در زندگی زناشویی آماده کند. طلاق همیشه فاجعه نیست، اما بی‌توجهی به دلایل و پیامدهای آن می‌تواند فاجعه‌ساز شود. جامعه‌ای که خانواده را از دست دهد، ریشه‌هایش را از دست داده است. بیایید پیش از آن‌که دیر شود، برای نجات خانواده‌ها کاری کنیم؛ با آموزش، آگاهی و حمایت‌های روانی و اجتماعی. خانواده را نجات دهیم، تا جامعه‌مان همیشه زنده و پویا بماند.

img
دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

پایان حساب‌های وکالتی در فروش خودرو / حقوقی‌ها هم خریدار شدند