طی دهههای اخیر تمرکز بر سیاستهای توسعه محلی به یکی از ضرورتهای مهم و کلیدی اهداف توسعه پایدار در ایران تبدیل شده است. مسیر توسعه پایدار از توسعههای محلی میگذرد و این امر مستلزم فهم مختصات حوزههای فرهنگی و اجتماعی در سطوح مختلف محلی و در نسبت با الزامات منطقهای و البته در بستر توسعه کلان ملی و بینالمللی است. اما این ایده هنوز نتوانسته به بستر اصلی سیاستگذاریهای توسعهای ایران منتهی شود.
آنچه که اهمیت این مساله را دوچندان میکند، تنوع الگوها و حوزههای فرهنگی در سرزمین ایران و مناسبات درونی و حتی بینالمللی آن است. به همین سبب در هر قلمرو جغرافیایی از فرهنگ ایران، ما شاهد ویژگیهایی هستیم که از دل روابط با حوزههای فرهنگی داخلی و خارجی شکل گرفته و در نهایت تصویر و صورتبندی خاص خودش را ایجاد کرده است. معمولا برای توصیف این صورتبندیها از مفهوم حوزههای فرهنگی استفاده میشود. این مفهوم دال بر تلاقی مقولات فرهنگی و جغرافیایی و صورتبندی خاص آن در یک پهنه است. از این منظر، استان هرمزگان بخشی از پهنه فرهنگی جنوب ایران است، سنتی غنی و البته بسیار کمتر شناخته شده.
حوزه فرهنگی جنوب ایران با تاکید بر خط ساحلی، یکی از این حوزههای فرهنگی است که بواسطه موقعیت جغرافیایی همیشه متضمن جریانهای مبادله فرهنگی وسیعی با سایر قلمروهای داخلی و خارجی بوده است. از یکسو روابط آن با سرزمینهای داخلی پهنه ایران بزرگ و از سوی دیگر روابط آن بواسطه راههای دریایی با سایر پهنههای فرهنگی خارجی گاه تا هند و آفریقا، سبب شده ما با ذخیرهای غنی از تجارب تاریخی و فرهنگی در این حوزه فرهنگی غنی مواجه باشیم. از این منظر اگر پهنههای فرهنگی ایران را از منظر جغرافیایی تقسیمبندی کنیم، پهنه شرقی (خراسان) و پهنه غربی و جنوب غربی (قلمرو امپراطوریهای ساسانی و هخامنشی) و پهنه شمال و فراسوی کوههای البرز (طبرستان) و در نهایت پهنه جنوب در خط ساحلی خلیج فارس و دریای عمان، را خواهیم داشت. در فهم تمدن ایرانی همیشه سویههای شرقی و غربی را مبنای ترسیم صور این جهان فرهنگی و تجلیهای آن قرار دادهاند و کمتر به پهنه شمالی طبرستان و پهنه جنوبی سواحل دریاهای آزاد توجه شده است. آنچه که در هرکدام از این پهنهها هست، میراث فرهنگی غنیای است که حاصل ابداع محلی و وامگیریهای میان فرهنگی است در نهایت در زمین و بستری شکل گرفته که ویژگی های مهمی جغرافیایی آن را برجسته میکند.
یکی از مهمترین خصیصهها تمایز بخش این جریانهای فرهنگی نظام های تقویمی است زیرا داشتن داشتن نظام تقویمی خاص و متناسب با مختصات مهم محلی از مختصات نظامهای فرهنگی پیچیده است. تقویم در اینجا صرفا به معنای تقسیمبندی ساده زمان نیست بلکه در واقع به معنای ریتم و ضرباهنگ اجتماعی و اقتصادی خاصی است که از دل شرایط جغرافیایی و تاریخی و اجتماعی مردمانی خاص سربرآورده است. کمربند میانی جغرافیای ایران به دلیل مختصات جغرافیایی مشابه، دارای تقویم مشترکی است که امروزه مبنای تقویم رسمی کشور است اما در طبرستان و خب ساحلی حوزه فرهنگی جنوب میتوان گونههای دیگری از تقویم را دید که متضمن ساختارهای فرهنگی، تاریخی و جغرافیایی متفاوتی هستند. هرچند همه این تقویمها صور مختلف تجلی جانمایه فرهنگ خلاق تمدن ایرانی هستند اما هرکدام را میتوان تجلی زمینهمند و متعین در زمان و مکان و از دل سنتهای فرهنگی خاص دانست. به عنوان مثال در جنوب ایران نیز میتوان حضور این تقویم را دید که در حوزه هرمزگان آن را اینگونه توصیف کردهاند که این تقویم دارای چهار فصل، شامل شهریماه (پاییز)، زمستان، جووا (بهار)، گرما (تابستان) میباشد.
این ریتم ها و ضرباهنگهای اجتماعی، فرهنگی و معیشتی بیانگر نظامهای روحی و ادراکی و ذخیرههای فرهنگی متفاوتی است که نیازمند مطالعات گسترده و وسیعی هستند. برای تو سعه محلی و پایدار بدون فهم این سنتهای غنی و میراث تاریخی حاصل از آن، نمیتوان کاری کرد. به همین سبب مساله هرمزگان و جنوب ایران نه برای اهداف مطالعات محلی و منطقه بلکه برای اهداف مطالعات تمدنی و فرهنگ در پهنه ایران بزرگ باید مورد واکاوی دوباره قرار گیرد، زیرا فهم الگوهای تجلی و تحقق فرهنگ ایرانی در این پهنه جغرافیایی میتواند به فهم این الگوها در سایر پهنه ها هم کمک کند. با در نظرگرفتن این پهنهبندی جغرافیای فرهنگی بهتر میتوان اهمیت سنتهای فرهنگی در این استان سرشار از فرصتها و ظرفیتها را دانست، سنتهایی که متاسفانه کمتر تاکنون توسط محققان محلی و ملی و بین المللی در این چارچوب تمدنی ایران بزرگ فرهنگی، مورد توجه واقع شدهاند.
از این رو با پیشگامی نهادهای دانشگاهی و پژوهشی در این مناطق بالاخص دانشگاههای بزرگ در استانهای جنوبی کشور، میتوان برنامه های تحقیقات میان رشتهای متنوعی برای این نوع مطالعات طراحی و اجرا کرد تا از یکسو ظرفیتهای محلی شناسایی شوند و از سوی دیگر بر حسب نسبتشان با برنامههای کلان توسعه و در راستای پایداری و تابآوری بیشتر این مناطق، سیاستگذاریهای لازم انجام گیرد. آینده پایدار ایران، از مسیر پایداری مناطق و حوزههای فرهنگی میگذرد. بدون توسعه محلی و پایدار نمیتوان به توسعه جامعه ایران اندیشید.
نویسنده: جبار رحمانی/ رییس انجمن انسانشناسی ایران
تگ ها:
جدیدترین اخبار
فراخوان دریافت اطلاعات واردکنندگان حادثه دیده در انفجار بندر شهید رجایی
کمک ۴ میلیارد تومانی حامیان به ایتام و محسنین در میناب
هشدار به متخلفان: برخورد جدی با ناشران نسخههای مودشده بازیهای ایرانی
ایرانخودرو: ثبتنام بدون حساب وکالتی ممکن شد
توزیع کارت آزمون کاردانی دانشگاه ملی مهارت و غیر انتفاعیها از ۳ شهریور
مهلت ثبتنام تسهیلات اشتغالزایی ویژه جوانان تا ۱۵ شهریور تمدید شد
اعلام زمان پرینت و محل رفع نقص کارت آزمون کاردانی به کارشناسی ناپیوسته
پایان حسابهای وکالتی در فروش خودرو / حقوقیها هم خریدار شدند
دختران هندبالیست ایران به مصاف ژاپن می روند
افت ۱۸ هزار واحدی شاخص بورس در انتهای معاملات بازار
درآمد ۳۹۶ هزار میلیارد تومانی دولت از مالیات در ۴ ماه
فردا، آخرین مهلت بازخرید ارز اربعین در بانکهای عامل
«جیمز وب» قمر جدید اورانوس را کشف کرد
گچینیها عنوان قهرمانی را کسب کردند
بیش از ۱۹۰ هزار لیتر گازوئیل قاچاق در مرزهای کشور کشف شد