05

آذر

1404


اقتصادی

01 آذر 1404 09:04 0 کامنت

ماینینگ به‌عنوان یک صنعت نوظهور، ویژگی‌هایی دارد که آن را به یکی از پرمصرف‌ترین فعالیت‌های الکتریکی جهان تبدیل می‌کند. ماهیت رقابتی استخراج رمزارزها به گونه‌ای است که ماینرها به‌طور تقریبا ۲۴ ساعته و بدون توقف فعالیت می‌کنند و همین خصوصیت باعث می‌شود مصرف آن‌ها نه مقطعی بلکه پایدار و سنگین باشد. هنگامی که توانیر تخمین می‌زند بین ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار دستگاه ماینر در کشور فعال است، این بدان معناست که میلیون‌ها کیلووات‌ساعت برق در هر ساعت مصرف می‌شود. بر اساس برآوردهای رسمی، این فعالیت‌ها بین ۱۵۰۰ تا ۲۴۰۰ مگاوات بار بر شبکه تحمیل می‌کنند؛ رقمی که معادل مصرف برق یک استان متوسط یا چندین کارخانه بزرگ صنعتی است. این میزان مصرف هنگامی که در کنار کسری برق در پیک تابستان که گاه به ۱۲ هزار تا ۲۲ هزار مگاوات نیز می‌رسد قرار داده می‌شود، نشان می‌دهد که ماینرها سهمی بین حدود ۷ تا ۲۰ درصد از ناترازی واقعی کشور را می‌توانند به خود اختصاص دهند. این سهم هرچند تعیین‌کننده و قابل توجه است، اما هنوز با کل بحران فاصله دارد.

برای آن‌که موضوع روشن‌تر شود، باید توجه داشت که ناترازی برق دو منشأ اصلی دارد: منشأ نخست، عدم توان تولید کافی است و منشأ دوم، رشد مصرف بیش از ظرفیت شبکه. بخش قابل توجهی از نیروگاه‌های ایران به دلیل فرسودگی تجهیزات و عدم امکان نوسازی به موقع، در بسیاری از ساعات حتی قادر به تولید ظرفیت اسمی خود نیستند. بخشی از نیروگاه‌ها نیز به علت وابستگی به منابع آبی، در سال‌هایی که کشور با خشکسالی مواجه می‌شود، تولیدشان به‌شدت افت می‌کند. علاوه بر این، نیروگاه‌های گازی در دوره‌های کمبود گاز طبیعی نیز با کاهش تولید روبه‌رو می‌شوند و این امر به‌ویژه در زمستان‌ها ناترازی برق را پیچیده‌تر می‌سازد. از سوی دیگر، شبکه انتقال و توزیع کشور نیز با تلفات بالایی روبه‌رو است و این تلفات که در برخی گزارش‌ها حدود ۱۰ تا ۱۵ درصد کل تولید برق تخمین زده شده به تنهایی معادل چندین هزار مگاوات انرژی از دست‌رفته است. بنابراین، روشن است که منابع ناترازی برق بسیار گسترده‌تر و ریشه‌ای‌تر از آن است که بتوان نقش ماینرها را علت‌العلل بحران دانست.

با این حال، سهم ماینرها را نیز نمی‌توان نادیده گرفت. ویژگی مهم مصرف ماینرها این است که بخش زیادی از آن‌ها در کشور به‌صورت غیررسمی و غیرقانونی فعالیت می‌کنند. استفاده از برق یارانه‌ای، دزدیده شده یا مصرف در ساعات پیک بدون رعایت محدودیت‌های قانونی، باعث شده است که مصرف آن‌ها نه‌تنها بالا، بلکه غیرقابل مدیریت باشد. این مسئله تفاوت اساسی میان ماینینگ در ایران و بسیاری از کشورهای دیگر ایجاد کرده است. در کشورهایی که استخراج رمزارز قانونی و دارای چارچوب مشخص است، دولت‌ها مصرف برق ماینرها را به گونه‌ای مدیریت می‌کنند که یا در ساعات غیرپیک فعالیت کنند یا تعرفه‌ای با قیمت واقعی و حتی بالاتر از قیمت بازار برای آن‌ها اعمال می‌شود. اما در ایران، اختلاف میان قیمت واقعی برق و قیمت یارانه‌ای موجب شده است که فعالیت‌های غیررسمی به‌شدت سودآور و جذاب باشد. همین فاصله قیمتی نوعی «رانت انرژی» ایجاد کرده که بسیاری را به سمت استخراج رمزارز سوق داده است. افزون بر این، ماهیت پراکنده فعالیت ماینرهای غیرمجاز باعث می‌شود که شناسایی دقیق مصرف، کنترل شبکه و برنامه‌ریزی بار دشوارتر شود. هنگامی که هزاران مزرعه کوچک خانگی یا پنهان در واحدهای صنعتی متروکه فعالیت می‌کنند، شبکه برق با بارهای پیش‌بینی‌نشده روبه‌رو می‌شود. این بارهای ناگهانی، در بسیاری از مناطق باعث افت ولتاژ، خاموشی‌های محلی و فشار مضاعف بر ترانس‌ها می‌شود. در واقع، در شرایطی که شبکه برق ایران حتی برای مدیریت بارهای رسمی نیز با چالش روبه‌روست، وجود مصرف‌کننده‌ای غیرقابل کنترل و پرمصرف، موجب می‌شود اطمینان شبکه کاهش یابد و برنامه‌ریزی توانیر برای تأمین پایدار انرژی دشوارتر شود.

در چنین شرایطی، پرسش اساسی این است که اگر تمام ماینرها، اعم از مجاز و غیرمجاز، از شبکه حذف شوند، آیا مشکل ناترازی برق کشور حل می‌شود؟ پاسخ منفی است، اما با این توضیح که حذف مصرف ماینرها می‌تواند بخشی از فشار موجود را تعدیل کند. حذف ۱۵۰۰ تا ۲۴۰۰ مگاوات مصرف مداوم به‌طور قطع قابل توجه است و می‌تواند تا حدودی کسری برق را در پیک تابستان کاهش دهد، اما زمانی که این کسری در برخی سال‌ها به بیش از ۲۰ هزار مگاوات می‌رسد، روشن است که این اقدام تنها «مسکّن مقطعی» است و نه «درمان ریشه‌ای». واقعیت آن است که ناترازی برق ایران نه یک چالش موقتی، بلکه نتیجه سال‌ها انباشت مشکلات و تأخیر در اصلاحات اساسی است. ساخت نیروگاه‌های جدید با میانگین زمان بهره‌برداری سه تا پنج سال، نیازمند برنامه‌ریزی بلندمدت و سرمایه‌گذاری سنگین است. همچنین نوسازی شبکه توزیع و کاهش تلفات که به تنهایی می‌تواند چند هزار مگاوات انرژی آزاد کند، اقدامی استراتژیک اما پرهزینه است. اصلاح قیمت‌ها و واقعی‌سازی بهای برق که می‌تواند انگیزه سرمایه‌گذاری در حوزه انرژی را تقویت کند، از نظر اقتصادی ضروری، ولی از نظر اجتماعی و سیاسی حساس است.

از سوی دیگر، رشد مصرف برق در کشور از میانگین جهانی بالاتر است و این رشد نه‌تنها ناشی از افزایش رفاه نیست، بلکه در بسیاری موارد به دلیل مصرف غیربهینه و تجهیزات غیرکارآمد است. نرخ بالای یارانه انرژی باعث می‌شود انگیزه چندانی برای صرفه‌جویی وجود نداشته باشد و همین امر شکاف میان عرضه و تقاضا را بیشتر می‌کند. بنابراین، حتی اگر ماینرها از شبکه حذف شوند، روند رو به رشد مصرف، تلفات بالا و کمبود سرمایه‌گذاری، دوباره شبکه را به شرایط ناترازی بازخواهد گرداند.

با این حال، این نکته را نیز نباید نادیده گرفت که هرچند حذف ماینرها راه‌حل اصلی نیست، اما مدیریت هوشمندانه آن‌ها می‌تواند بخشی از راه‌حل باشد. تجربه کشورهای مختلف نشان می‌دهد که صنعت ماینینگ می‌تواند در تعامل با شبکه برق، به‌عنوان ابزاری برای مدیریت بار نیز به کار گرفته شود. در برخی کشورها ماینرها در ساعات اوج مصرف خاموش می‌شوند و در ساعات کم‌باری فعال هستند. این سیاست‌ها باعث می‌شود ظرفیت بلااستفاده شبکه در ساعات کم‌مصرف، به منبعی درآمدزا تبدیل شود و در مقابل فشار پیک نیز کاهش یابد. در ایران نیز اگر ماینینگ به‌صورت کاملاً قانونی و با تعرفه واقعی فعالیت کند، نه‌تنها فشار غیرقابل کنترل فعلی بر شبکه کاهش می‌یابد، بلکه دولت نیز درآمد قابل توجهی از فروش برق به تعرفه واقعی کسب خواهد کرد. اما تا زمانی که ماینینگ پنهان، پراکنده و مبتنی بر برق یارانه‌ای باشد، طبیعتاً سهم آن در ناترازی حقیقی بسیار بیشتر از مصرف واقعی ثبت‌شده خواهد بود.

نکته مهم دیگر نقش فناوری و روند جهانی مصرف انرژی است. دنیا به سمت دیجیتالیزه شدن حرکت می‌کند و استخراج رمزارز بخشی از این روند است؛ یعنی پدیده‌ای که نه می‌توان آن را نادیده گرفت و نه حذف کرد. چالش اصلی برای سیاست‌گذار ایرانی این است که چگونه میان توسعه فناوری و حفظ پایداری شبکه برق توازن ایجاد کند. راه‌حل نه در ممنوعیت کامل، بلکه در تنظیم‌گری هوشمند، قیمت‌گذاری صحیح و ایجاد سازوکارهای قانونی برای استفاده از ظرفیت بلااستفاده شبکه است. برای مثال، اگر تعرفه برق ماینرها واقعی باشد، انگیزه فعالیت غیرقانونی کاهش می‌یابد. اگر امکان فعالیت در ساعات غیرپیک فراهم شود، فشار بر شبکه مدیریت می‌شود. و اگر امکان احداث نیروگاه خصوصی برای ماینرها فراهم شود، نه‌تنها بار اضافی بر شبکه تحمیل نخواهد شد بلکه بخشی از کمبود تولید نیز جبران خواهد شد.

از سوی دیگر، نباید فراموش کرد که پرونده ماینرها در ایران حاصل سردرگمی سیاستی میان پذیرش و مقابله بوده است. در سال‌هایی مقررات برای صدور مجوز استخراج صادر شد و در سال‌هایی برخوردهای شدید با مزارع غیرمجاز صورت گرفت. این نوسان‌های سیاستی، فضای استخراج را نه شفاف کرد و نه مدیریت‌شده؛ بلکه باعث شد ماینرهای رسمی زمین‌گیر شوند و ماینرهای غیرقانونی رونق بیشتری بگیرند. نتیجه این روند، افزایش مصرف پنهان و غیرقابل مدیریت بود. بنابراین، سهم واقعی ماینرها از ناترازی تنها از بعد مصرف برق قابل تحلیل نیست، بلکه از منظر حکمرانی نیز باید بررسی شود. هر نوع فعالیتی که در سایه انجام شود، بر شبکه‌ای با ظرفیت محدود، اثر مضاعف دارد.

در نهایت باید گفت، موضوع ماینرها تنها یکی از اجزای پیچیده پازل انرژی کشور است. ناترازی برق در ایران پدیده‌ای است که برای حل آن نیاز به مجموعه‌ای از اصلاحات بنیادی وجود دارد: اصلاح نظام قیمت‌گذاری، ارتقای بهره‌وری، کاهش تلفات شبکه، سرمایه‌گذاری در تولید، توسعه انرژی‌های تجدیدپذیر، تنظیم‌گری صحیح فعالیت‌های پرمصرف و مدیریت تقاضا. در چنین تصویری، حذف یا ادامه فعالیت ماینرها به‌تنهایی نقشی حاشیه‌ای اما قابل توجه دارد. ماینرها می‌توانند تا یک‌پنجم ناترازی را توضیح دهند، اما چهارپنجم آن به ساختارهای عمیق‌تر مرتبط است. بنابراین، تمرکز صرف بر این بخش نه‌تنها مسئله را حل نمی‌کند بلکه ممکن است مانع مواجهه با دلایل اصلی بحران شود.

با جمع‌بندی این تحلیل می‌توان گفت که ماینرها در ناترازی برق سهم دارند اما نه به اندازه‌ای که بتوان آن‌ها را عامل اصلی بحران دانست. حذف‌شان می‌تواند تأثیر مثبت اما محدود داشته باشد. راه‌حل واقعی در اصلاحات ساختاری بخش انرژی است؛ اصلاحاتی که اگر آغاز نشود، حتی با حذف کامل مصرف ماینرها نیز شبکه برق در سال‌های آینده با ناترازی فزاینده‌تری روبه‌رو خواهد شد. این واقعیت نشان می‌دهد که آینده انرژی ایران نیازمند رویکردی بلندمدت، علمی و مبتنی بر واقعیت‌های اقتصادی است؛ رویکردی که نه برق را کالایی سیاسی بلکه زیرساخت اصلی توسعه بداند و بر مبنای آن تصمیم‌گیری کند. در چنین شرایطی، ماینینگ نیز می‌تواند نه تهدید، بلکه بخشی از اکوسیستم مدیریت انرژی کشور باشد؛ مشروط به آن‌که جایگاه آن روشن، مصرف آن مدیریت‌شده و ارتباط آن با شبکه تحت نظارت دقیق قرار گیرد. فقط از طریق این رویکرد است که می‌توان امیدوار بود ناترازی انرژی نه به‌صورت مقطعی بلکه به‌صورت پایدار و بلندمدت مهار شود و شبکه برق کشور از وضعیت شکننده کنونی به وضعیتی پایدار، قابل پیش‌بینی و کارآمد منتقل شود.

دیدگاه ها (0)
img

داور هرمزگانی مسابقات را قضاوت کرد

صعود قطعی سپاهان به مرحله بعد لیگ قهرمانان با پیروزی ۲–۰ مقابل الحسین

ثبت‌نام عمره مفرده ماه‌های رجب و شعبان از یکشنبه شروع می‌شود

اعلام رسمی سیدبندی جام جهانی از سوی فیفا/ تیم‌ملی در سید دوم جای گرفت

سقوط کامیون به دریا در بندرلافت؛ نوزاد خانواده آسیب دید

بهره‌برداری از استخر و زمین مینی‌فوتبال در جزیره ابوموسی با حضور وزیر ورزش و جوانان

افزایش ابتلا به آنفولانزا در هرمزگان با شروع فصل پاییز

یزدانی و رحمانی در رنکینگ جهانی تنیس صعود کردند

ارزش معاملات گواهی سپرده طلا به ۲ همت رسید

آغاز ثبت‌نام مرحله جدید عرضه خودروهای وارداتی در سامانه یکپارچه؛ مسدودسازی ۵۰۰ میلیون تومان شرط اصلی

ترکیب سپاهان مقابل الحسین اردن اعلام شد

موافقت وزیر ورزش با تکمیل زمین ورزشی روستای کوه‌حیدر بشاگرد

تعداد کارت‌های سوخت جایگاه‌ها ثابت است/ اتصال کارت به کد ملی فعلاً امکان‌پذیر نیست

جزئیات شیوه جدید کالابرگ الکترونیک؛ دهک‌های ۴ تا ۷ نیز به‌زودی مشمول می‌شوند

هشدار سازمان غذا و دارو درباره مصرف نمک‌های رنگی؛ ادعاهای درمانی پایه علمی ندارد

خـبر فوری:

آغاز ثبت‌نام خودروهای وارداتی از امروز تا نهم آذرماه