05

آذر

1404


فرهنگی و هنری

27 آبان 1404 09:40 0 کامنت

شهر به‌عنوان جغرافیای قدرت

جارویس در بخش مهمی از کتاب تاکید می‌کند که قدرت نه ‌فقط در سیاست و اقتصاد، بلکه در فضا نیز جریان دارد. از نظر او، شهر نوعی جغرافیای قدرت است و هر خیابان، میدان و ساختمان بخشی از این جغرافیا را بازنمایی می‌کند. او توضیح می‌دهد که چرا زیرساخت‌های شهری، مسیرهای رفت ‌و آمد، حمل ‌و نقل عمومی و حتی نظم زمانی شهر بر مبنای نیازهای بدن مردانه طراحی شده است بدنی که سریع حرکت می‌کند، کمتر نگران امنیت است و به‌طور تاریخی مسئولیت مراقبت از کودکان را بر عهده ندارد. به همین دلیل، فاصله زیاد میان محل کار و خانه، کمبود فضاهای محلی، نبود مناطق امن برای نگهداری کودک و طراحی ‌هایی که سرعت را بر امنیت ترجیح می‌دهند، همگی نشانه تسلط نگاه مردانه بر برنامه‌ریزی شهری‌اند. نویسنده بیان می‌کند که معماری، اگرچه ظاهرا فنی و بی‌طرف به نظر می‌رسد، اما در واقع ابزاری است برای تثبیت الگوهای قدرت.

ترس به‌مثابه تجربه روزمره زنان

موضوع ترس در کتاب جایگاه پررنگی دارد و یکی از نقاط تمایز تجربه زنان از شهر است. جارویس نشان می‌دهد که زنان در شهر اغلب مجبورند میان مسیرهای مختلف، ساعت‌های متفاوت و موقعیت‌های اجتماعی گوناگون انتخاب‌هایی انجام دهند که هدف اصلی آن کاهش ترس از خشونت احتمالی است. او توضیح می‌ دهد که ترس یک احساس صرف نیست بلکه بخشی از ساز و کار کنترل اجتماعی است. اگر زنی بعد از غروب نمی‌تواند آزادانه پیاده‌روی کند یا مجبور است مسیرهای شلوغ‌‌تر را انتخاب کند، این محدودیت تنها یک تجربه فردی نیست بلکه نشانه ساختاری است که امنیت را به‌گونه‌ای توزیع کرده که زنان سهم کمتری از آن دارند. در نتیجه، ترس تجربه‌ای است که آزادی زنان را محدود می‌کند و بخش‌هایی از شهر را برای آنان عملا غیرقابل استفاده می‌سازد.

اقتصاد مراقبت و نابرابری شهری

یکی از برجسته‌ترین ایده‌های کتاب توجه به اقتصاد مراقبت است. جارویس نشان می‌دهد که بخش عمده کارهای مراقبتی از نگهداری کودکان و سالمندان تا مدیریت امور خانه بر دوش زنان است، اما شهر برای انجام این وظایف طراحی نشده است. او توضیح می‌دهد که زیرساخت‌های شهری در جهان مدرن بیش از هر چیز برای فردی طراحی شده‌اند که تنها از خانه به محل کار می ‌رود و به کار دستمزدی مشغول است. این فرد معمولا مرد تصور شده است، در حالی که زنانی که مسئولیت‌‌های مراقبتی بیشتری بر عهده دارند با مشکلات جدی‌تری مواجه‌اند. فاصله زیاد مراکز خدماتی، نبود فضاهای کودک ‌محور، نبود حمل ‌و نقل مناسب برای همراهی کودکان و نبود مراکز حمایتی محلی، نشان می‌دهد که شهر برای بدن و نقش اجتماعی زنان به اندازه کافی آماده نیست. نویسنده تاکید می‌کند که بی‌‌توجهی به اقتصاد مراقبت نه ‌تنها بر عدالت جنسیتی تاثیر می‌گذارد، بلکه کیفیت زندگی کل جامعه را پایین می‌آورد.

بدن، فضا و بازنمایی نابرابر

جارویس در بخش دیگری از کتاب رابطه میان بدن و فضا را تحلیل می‌کند و نشان می‌دهد که چرا همه بدن‌‌ها در شهر یکسان دیده نمی‌شوند. او می‌گوید بدن‌های متفاوت یعنی زنان، سالمندان، کودکان، افراد دارای معلولیت یا کسانی که از هنجارهای رایج پوشش و ظاهر فاصله دارند در فضاهای شهری با چالش‌های بیشتری روبه‌رو می‌شوند، زیرا طراحی فضا برای بدن‌هایی انجام شده که توانمند، سریع و مستقل فرض شده‌اند. از نظر او این بدن نمونه ‌ای مردانه است که کمتر در معرض خطر و کمتر نیازمند حمایت‌های فضا است. در نتیجه بسیاری از زنان هنگام استفاده از شهر با نگاه‌های قضاوتگر، محدودیت‌های حرکتی یا اضطراب‌های اجتماعی مواجه می‌شوند. او تاکید می‌کند که تجربه حضور در خیابان، مترو یا پارک برای زنان صرفا یک فعالیت ساده نیست، بلکه فرآیندی همراه با محاسبه خطر، تنظیم رفتار و مدیریت بدن است.

مرزی ناپایدار میان فضای خصوصی و عمومی

نویسنده در بخش مهمی از کتاب نقدی جدی به اندیشه تفکیک خانه و شهر وارد می‌کند. او نشان می‌دهد که خانه در فرهنگ‌های مختلف همواره به‌عنوان فضای خصوصی تصور شده و شهر به‌عنوان فضای عمومی، اما این تفکیک در عمل به ضرر زنان تمام شده است. خانه ‌نشینی اجباری، محرومیت از مشارکت اجتماعی، فقدان امکان خروج امن از خانه در شرایط خشونت خانگی و نبود پناهگاه‌‌های شهری، نشان می‌دهد که مرز میان خصوصی و عمومی باید دوباره بررسی شود. جارویس می‌گوید خانه همیشه مکان امنیت نیست و وقتی شهر برای حمایت از زنان خشونت ‌دیده ساختار لازم را ندارد، مفهوم خصوصی بودن خانه به ابزاری برای پنهان‌کردن خشونت تبدیل می‌شود. او معتقد است که پیوند میان خانه، محله و فضاهای عمومی باید تقویت شود تا امکان زیستن برابر فراهم گردد.

حذف نامرئی زنان در شهرهای شلوغ

جارویس در تحلیل دیگری توضیح می‌دهد که چگونه شلوغی، تراکم و سرعت زندگی شهری به ‌طور نامرئی زنان را از برخی فضاها حذف می‌کند. او بیان می‌کند که در ساعات شلوغ شهر، زنان بیشتر در معرض برخوردهای ناخواسته، فشار جمعیت و اضطراب قرار می‌گیرند و به همین دلیل حضورشان در این ساعات کم‌ رنگ‌تر می‌شود. همچنین سرعت بالای حرکت در مترو، اتوبوس و خیابان‌ها برای زنانی که کودک همراه دارند یا از محدودیت‌های حرکتی رنج می‌برند چالش ‌برانگیزتر است. او از این منظر توضیح می‌دهد که کیفیت فضا ـ شامل روشنایی، قابلیت مشاهده، طراحی مسیرها و دسترسی ‌پذیری ـ اهمیت بیشتری از کمیت آن دارد. تراکم بالا اگر بدون طراحی مناسب باشد، خود به ابزاری برای حذف غیرمستقیم گروه‌ های آسیب‌پذیر تبدیل می‌شود.

امکان اصلاح و امید به شهر انسانی

با وجود نقدهای تند نویسنده، کتاب شهر و جنسیت تصویری ناامیدکننده ارائه نمی‌دهد. جارویس در بخش‌های پایانی از نمونه‌های شهری موفق صحبت می‌کند شهرهایی که با اصلاح نورپردازی، ایجاد مسیرهای پیاده‌روی امن گسترش فضاهای بازی، تقویت حمل ‌و نقل محلی، مشارکت‌دادن زنان در طراحی فضاهای شهری و بازنگری در برنامه ‌ریزی ‌های اجتماعی توانسته‌اند امنیت و برابری بیشتری ایجاد کنند. او معتقد است که شهر می‌تواند انسانی‌تر شود، مشروط بر آنکه زنان نه ‌تنها به‌عنوان استفاده‌ کننده، بلکه به‌عنوان تصمیم‌ گیرنده و متخصص وارد عرصه طراحی شهری شوند. از نظر او، شهر برابر شهری است که برای همه بدن‌ها قابل زیستن باشد، نه فقط بدن‌های قدرتمندتر.

ضرورت این کتاب برای جامعه امروز

در جهانی که سرعت زندگی شهری رو به افزایش است و فشارهای روانی و اقتصادی بر مردم سنگین‌تر شده، نادیده‌گرفتن جنسیت در برنامه ‌ریزی شهری به منزله نادیده گرفتن بخش مهمی از واقعیت اجتماعی است. کتاب شهر و جنسیت نشان می‌دهد که امنیت، زمان، هزینه و کیفیت تجربه شهری برای زنان متفاوت است و این تفاوت‌ها ریشه در طراحی نابرابر دارد.

اهمیت کتاب در این است که به خواننده کمک می‌کند بفهمد چرا زنان در برخی ساعات کمتر دیده می‌شوند، چرا سفرهای روزانه آنان طولانی‌تر است، چرا ترس بخشی از برنامه‌ریزی روزمره آنان شده و چرا عدالت فضایی بدون عدالت جنسیتی ناممکن است. این کتاب برای مسئولان شهری، دانشجویان مطالعات اجتماعی، فعالان حوزه زنان و حتی شهروندان عادی راهنمایی مفید برای بازاندیشی در معنای "حق به شهر" است.

در جمع‌بندی می‌توان گفت که "شهر و جنسیت" کتابی است که شیوه نگاه ما به فضاهای روزمره را تغییر می‌دهد. جارویس نشان می‌دهد که شهر فقط مجموعه‌ای از ساختمان‌ها نیست، بلکه نوعی تجربه بدنی و اجتماعی است که هویت افراد را شکل می‌دهد. اگر شهر نابرابر ساخته شود، زندگی نابرابر شکل می‌گیرد و این نابرابری نه‌ فقط زنان، بلکه کل جامعه را تحت‌تاثیر قرار می ‌دهد. نویسنده به خواننده هشدار می‌دهد که شهر برابر زمانی محقق می‌شود که زنان بتوانند بدون ترس، بدون محدودیت و بدون حذف‌شدن در فضاهای شهری حضور یابند. "شهر و جنسیت" ما را دعوت می‌کند که شهر را دوباره بفهمیم، دوباره بسازیم و دوباره میان انسان و فضا پیوندی عادلانه برقرار کنیم؛ پیوندی که نه‌ تنها حقوق زنان را تثبیت می‌کند، بلکه شهر را برای همه زیست‌پذیرتر و انسانی‌تر می‌سازد.

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img

داور هرمزگانی مسابقات را قضاوت کرد

صعود قطعی سپاهان به مرحله بعد لیگ قهرمانان با پیروزی ۲–۰ مقابل الحسین

ثبت‌نام عمره مفرده ماه‌های رجب و شعبان از یکشنبه شروع می‌شود

اعلام رسمی سیدبندی جام جهانی از سوی فیفا/ تیم‌ملی در سید دوم جای گرفت

سقوط کامیون به دریا در بندرلافت؛ نوزاد خانواده آسیب دید

بهره‌برداری از استخر و زمین مینی‌فوتبال در جزیره ابوموسی با حضور وزیر ورزش و جوانان

افزایش ابتلا به آنفولانزا در هرمزگان با شروع فصل پاییز

یزدانی و رحمانی در رنکینگ جهانی تنیس صعود کردند

ارزش معاملات گواهی سپرده طلا به ۲ همت رسید

آغاز ثبت‌نام مرحله جدید عرضه خودروهای وارداتی در سامانه یکپارچه؛ مسدودسازی ۵۰۰ میلیون تومان شرط اصلی

ترکیب سپاهان مقابل الحسین اردن اعلام شد

موافقت وزیر ورزش با تکمیل زمین ورزشی روستای کوه‌حیدر بشاگرد

تعداد کارت‌های سوخت جایگاه‌ها ثابت است/ اتصال کارت به کد ملی فعلاً امکان‌پذیر نیست

جزئیات شیوه جدید کالابرگ الکترونیک؛ دهک‌های ۴ تا ۷ نیز به‌زودی مشمول می‌شوند

هشدار سازمان غذا و دارو درباره مصرف نمک‌های رنگی؛ ادعاهای درمانی پایه علمی ندارد

خـبر فوری:

حقوق 1405 کارمندان دولت مشخص شد