اجتماعی
در سالهای اخیر، واژهی امید بیش از همیشه در گفتار عمومی حضور دارد، اما نه به مثابه نیرویی زنده و جاری در زیست جمعی ما، بلکه همچون واژهای در سوگواری گویی در مراسم یادبود چیزی هستیم که زمانی داشتهایم و امروز به تدریج از دست رفته است. جامعهی امروز ایران، همانند بسیاری از جوامع معاصر، درگیر پدیدهای است که جامعهشناسان آن را "فرسایش امید اجتماعی" مینامند: فرسایشی خاموش اما عمیق که پیامدهای روانی و جمعی گستردهای دارد از اضطراب و افسردگی گرفته تا گسست اجتماعی، مهاجرت، کنارهگیری سیاسی و کاهش سرمایهی انسانی.
امید اجتماعی چیست؟
در روانشناسی، امید صرفا یک احساس مثبت نیست، بلکه سازهای شناختی-هیجانی است که شامل دو مولفهی اصلی میشود: یکی انگیزه برای حرکت بهسوی هدف و دیگری درک از مسیرهای ممکن برای رسیدن به آن هدف. از دیدگاه چارلز اسنایدر، روانشناس مثبتگرا، امید زمانی شکل میگیرد که فرد احساس کند نه تنها هدفی برای زیستن دارد، بلکه میتواند در مسیر رسیدن به آن هدف نقش فعالی ایفا کند.اما وقتی این مفهوم را از سطح فردی به سطح جمعی میکشانیم، با پدیدهای متفاوت روبهرو میشویم: امید اجتماعی. امید اجتماعی به باور جمعی مردم نسبت به آیندهای بهتر برای جامعه اشاره دارد احساسی که در آن فرد تنها به سرنوشت شخصیاش نمیاندیشد، بلکه به امکان تغییر در سطوح کلان اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی باور دارد. در واقع، امید اجتماعی پیوندی میان فرد و جمع برقرار میکند وقتی مردم احساس کنند سرنوشت شخصیشان با سرنوشت جمعی گره خورده، تمایل بیشتری برای مشارکت، کار جمعی و اصلاح اجتماعی نشان میدهند. برعکس، وقتی این احساس از میان میرود جامعه به مجموعهای از افراد خسته، جدا افتاده و ناامید تبدیل میشود که هر یک تنها به نجات فردی خود میاندیشند.
آیندهای کور
در دههی ۱۹۷۰، مارتین سلیگمن نظریهی "درماندگی آموختهشده" را مطرح کرد. او نشان داد وقتی انسانها بارها تجربه میکنند که تلاشهایشان بینتیجه است به تدریج به این باور میرسند که هیچ کنترلی بر شرایط خود ندارند. این درماندگی، به ویژه وقتی در سطح جمعی تجربه شود، زمینهساز افسردگی، کنارهگیری و ناامیدی میگردد. در جامعهای که وعدهها مکررا بیثمر میماند، دروغ و فساد نهادینه میشود، فرصتهای رشد و پیشرفت محدودند و عدالت اجتماعی ضعیف است، مردم به تدریج یاد میگیرند که هیچ چیز تغییر نمیکند. در چنین وضعی، امید نه بهعنوان فضیلت، بلکه بهعنوان ساده دلی تلقی میشود. فرد ناامید، دیگر به آینده نمینگرد، بلکه صرفا تلاش میکند در اکنون بقا پیدا کند. در روانشناسی اجتماعی، این حالت را انقباض زمانی ذهن مینامند: وقتی آینده چنان تیره و نامطمئن است که ذهن انسان دیگر نمیتواند تصویر روشنی از آن بسازد در نتیجه رفتارها کوتاهمدت، محافظهکارانه و فردگرایانه میشوند.
اضمحلال امید
جامعهشناسانی چون امیل دورکیم، پییر بوردیو و آنتونی گیدنز بر نقش امید در انسجام اجتماعی تاکید کردهاند. دورکیم در مفهوم "آنومی" خود، فروپاشی نظم هنجاری و اخلاقی را عاملی برای افزایش خودکشی و ناامیدی میدانست. جامعهای که افرادش احساس میکنند قواعد بازی ناعادلانه است دچار بیهنجاری میشود. در چنین جامعهای، امید اجتماعی فرو میپاشد، زیرا دیگر اعتماد وجود ندارد: نه به نهادها، نه به آینده و نه حتی به یکدیگر. فرسایش اعتماد یکی از مهمترین نشانههای مرگ امید جمعی است. پژوهشهای اجتماعی در دهههای اخیر نشان میدهد که در جوامعی با اعتماد پایین، مشارکت مدنی، احساس تعلق و رضایت از زندگی نیز کاهش مییابد. وقتی شهروندان احساس کنند نظام اجتماعی از آن آنها نیست نوعی بیگانگی جمعی شکل میگیرد. آنچه باقی میماند، جامعهای است متشکل از افراد منزوی، بدبین و در جستجوی خروج. از این منظر، مهاجرتهای گسترده، تمایل به انزوا، افزایش مصرفگرایی و حتی شوخیهای تلخ جمعی در فضای مجازی، میتوانند نشانههایی از افول امید اجتماعی باشند.
سه ضلع فرسایش امید
نمیتوان امید اجتماعی را بدون در نظر گرفتن بسترهای عینی آن بررسی کرد. اقتصاد ناپایدار، تورم مزمن، بیکاری، تبعیض و فساد، همگی بنیانهای امید را میفرسایند. امید، برخلاف شعارهای انگیزشی رایج، به واقعیت متکی است مردم زمانی امیدوارند که چشماندازهای واقعی بهبود را ببینند، نه وعدههای توخالی. وقتی تلاشهای فردی بیپاداش بماند و فاصلهی طبقاتی هر روز بیشتر شود، احساس بیعدالتی به ناامیدی ساختاری بدل میشود. از سوی دیگر، سیاستزدگی مفرط و بیاعتمادی به نهادهای تصمیمگیر، مشارکت اجتماعی را از درون تهی میکند. امید جمعی در فضاهای عمومی و مشارکتی زاده میشود: جایی که مردم حس کنند صدایشان شنیده میشود و توان تاثیرگذاری دارند. در غیاب این فضا، احساس بیقدرتی سیاسی گسترش مییابد و در نهایت به انفعال روانی-اجتماعی منجر میشود. رسانهها نیز در این میان نقشی دوگانه دارند. از یک سو، میتوانند با بازنمایی تلاشهای جمعی، گفتگو و شفافیت، امید را تقویت کنند. از سوی دیگر، تکرار بیوقفهی اخبار ناگوار، روایتهای سیاه و برجستهسازی بحرانها، احساس درماندگی را تشدید میکند. مغز انسان در مواجهه با حجم بالای اطلاعات منفی، بهویژه در شبکههای اجتماعی، دچار فرسودگی هیجانی میشود نوعی کرختی روانی که در آن نه میترسد، نه میخندد و نه میخواهد تغییری دهد.
بحران آیندهمندی
در این میان، نسل جوان بیش از سایر گروهها در معرض ناامیدی قرار دارد. پژوهشهای داخلی و جهانی نشان میدهد که جوانان امروز در مقایسه با نسلهای پیشین، احساس تعلق و اعتماد کمتری نسبت به نهادهای اجتماعی دارند. آنان در جهانی رشد کردهاند که آیندهاش با بحرانهای اقلیمی، اقتصادی و اجتماعی تعریف میشود. در ایران، تجربهی ناکامی در تحصیل، اشتغال و استقلال اقتصادی، امید به زندگی بهتر را بهشدت تضعیف کرده است. وقتی جوان نمیتواند برای پنج سال آینده خود برنامهریزی کند، در واقع از زمان روانی آینده محروم میشود. از منظر روانشناسی رشد، نوجوانی و جوانی دوران ساخت هویت آینده است یعنی پاسخ به این پرسش که میخواهم چه کسی باشم؟ وقتی جامعه پاسخی برای این پرسش ندارد، هویت فردی نیز شکننده و ناپایدار میشود. ناامیدی، در چنین بستری، صرفا احساس نیست نوعی فقدان جهت روانی است.
امید به مثابه عمل
اما آیا امید اجتماعی کاملا نابود شده است؟ خیر. امید برخلاف تصور عمومی، حالتی انفعالی نیست، بلکه نوعی کنش است. همانطور که ارنست بلوخ، فیلسوف آلمانی، میگفت: "امید، آگاهی از آن چیزی است که هنوز نیست، اما میتواند باشد". در رواندرمانی، تقویت امید با بازگرداندن احساس کنترل و عاملیت همراه است یعنی کمک به فرد برای دیدن امکان تغییر. در سطح جمعی نیز، بازسازی امید نیازمند بازسازی حس توانمندی جمعی است: باور به اینکه کنشهای ما، هرچند کوچک، معنایی دارند. امید اجتماعی نه با شعار، بلکه با تجربهی واقعی تغییر زاده میشود. وقتی شهروندان میبینند که مشارکتشان در امور محلی، آموزشی یا زیستمحیطی نتیجهای ملموس دارد، احساس عاملیت جمعی افزایش مییابد. از این منظر، تقویت نهادهای مدنی، ایجاد بستر گفتگوی اجتماعی، و بازگرداندن شفافیت به عرصهی عمومی، راهکارهایی روانشناختی و جامعه شناختی برای بازسازی امیدند.
هنر، همدلی و حافظهی جمعی
یکی از راههای نادیدهگرفته شده برای احیای امید اجتماعی، بازآفرینی روایتهای جمعی از رنج و مقاومت است. جامعهای که نمیتواند رنجهایش را روایت کند، ناگزیر در چرخهی تکرار آنها گرفتار میماند. ادبیات، سینما و هنر، نقش حیاتی در این میان دارند آنها به ما یادآوری میکنند که هرچند شرایط دشوار است، اما تجربهی زیستن همچنان معنا دارد. در پژوهشهای روانشناسی فرهنگی، روایت به مثابه ابزاری برای بازسازی معنا و امید شناخته میشود. وقتی انسانها بتوانند داستان خود را بازگو کنند و در آن نشانههایی از تاب آوری بیابند، ذهن دوباره به امکان تغییر باور میکند. امید، در نهایت، همان ظرفیت ذهن برای ساختن معنا در دل بیمعنایی است.
از امیدِ کاذب تا امید واقعگرایانه
البته هر نوع امیدی سازنده نیست. جامعهای که به امیدهای واهی و وعدههای پوچ دل میبندد، در معرض نوعی انکار جمعی قرار میگیرد. روانشناسی واقعگرایانهی امید، میان خوشبینی سادهدلانه و بدبینی فلجکننده تمایز قائل است. امید سالم، آگاه به دشواریهاست اما در آنها متوقف نمیشود میبیند، می پذیرد و میکوشد. در شرایط کنونی، احیای امید اجتماعی نیازمند نوعی گفتگوی صادقانه و واقعگرایانه با مردم است؛ گفتگویی که در آن واقعیت تلخ پنهان نمیشود، اما امکان تغییر نیز انکار نمیگردد. امید، وقتی راستین است که با رنج پیوند بخورد یعنی با آگاهی از دشواریها، اما بدون تسلیم به آن ها.
شاید امید بهطور کامل نابودشدنی نباشد، همانگونه که روانشناسی وجودی نیز تاکید میکند: انسان تا وقتی زنده است، ناگزیر امید دارد، حتی اگر بهصور ت پنهان و ناخودآگاه. آنچه نیازمند بازسازی است، نه احساسات مثبت سطحی، بلکه ساختار هایی است که به مردم اجازه دهد بار دیگر به خود و به همدیگر اعتماد کنند. امید اجتماعی در نهایت، نه احساسی زودگذر، بلکه نوعی تصمیم است تصمیم به باور به امکان تغییر، حتی وقتی شواهد بیرونی اندکاند. شاید در زمانهای که ناامیدی عادی شده، همین تصمیم ساده، رادیکالترین کنش روانی و اجتماعی باشد.
جدیدترین اخبار
"عارفه حسین زاده" مدال طلای شطرنج کسب کرد
رشد خیرهکننده سودآوری شرکت پالایش نفت بندرعباس در ۶ ماهه ۱۴۰۴/ عبور سود خالص از کل سود سال گذشته
ایران، مدعی اصلی گروه در انتخابی جام جهانی بسکتبال
افزایش 12 درصدی صادرات غیرنفتی بحرین در سه ماهه سوم سال جاری به ارزش 2.8 میلیارد دلار
انرژی در نهاد انقلاب هوش مصنوعی قرار دارد
افزایش کشته شدگان آتشسوزی هنگکنگ به ۵۵ نفر
اعلام زمان ثبتنام دو کنکور مهم سال ۱۴۰۵/دفترچه آزمون فرهنگیان اواخر آذر منتشر میشود
تمامی مجموعههای ورزشی استان هرمزگان ۶ تا ۹ آذرماه تعطیل شد
حواشی هفته
ارائه خدمات رایگان دندانپزشکی با حمایت شرکت پالایش نفت بندرعباس در مناطق محروم
راهاندازی دبیرخانه داوری و شورای حل اختلاف ویژه نظام مهندسی ساختمان در هرمزگان
پایان عملیات زهکشی و آغاز مرحله خاکریزی در محله مسجد سیدنا حمزه و خور سیووه بندرتاریخی لافت
پیام تبریک شهردار و اعضای شورای اسلامی بندرلافت به جوانان سرافراز لافت
واژگونی پژو ۲۰۶ در محور بندرخمیر ـ کهورستان یک کشته بر جا گذاشت
بندرعباس در قلب نقشه مازوتسوزی؛ دود نیروگاه تا غرب شهر و گچین میرسد