07

آذر

1404


فرهنگی و هنری

13 آبان 1404 12:23 0 کامنت

راننده گفت: «شلوغی این خیابون‌ها داره ما رو می‌کشه.»

دختربچه‌ی سه چهار ساله‌ای که عقب روی پای مادرش نشسته بود، گفت: «مامان، گشنمه.»

پیرمردی که جلو نشسته بود پرسید: «پول تلفن خارج زیاد شده؟»

دختر دانشجویی که عقب نشسته بود، با موبایلش شماره‌ای گرفت و گفت: «الو، سلام. ببین، من امروز نمی‌رسم بیام.»

زنی که دخترش روی پایش نشسته بود گفت: «یه دفعه هوا چقدر سرد شد.»

دختربچه دوباره گفت: «مامان، گشنمه.»

مرد میان سالی که کنار زن نشسته بود گفت: «دو سه روزه خبری از بازار سکه و دلار نیست.»

دختربچه گفت: «مامان گشنمه.»

راننده گفت: «کاش یه چیزی به این بچه بدید که هی نگه گشنمه.»

پیرمردی که جلو نشسته بود گفت: «مثل این که پول تلفن خارج زیاد شده.»

دختر دانشجو خداحافظی کرد و موبایلش را توی کیفش انداخت. زن چیزی نگفت. مرد میان سال پرسید «می‌دونید دلار امروز چند بوده؟»

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

نرخ سوم بنزین رسماً اعلام شد: لیتری ۵۰۰۰ تومان