05

آذر

1404


فرهنگی و هنری

11 آبان 1404 10:00 0 کامنت

نویسنده:

مهدی دهدار / حجت حاجی زاده

حاکمان واقعی این اقیانوس، ناخدایانی بودند که این دانش سرنوشت‌ساز را سینه به سینه از نیاکان خود به ارث برده بودند. در اوج تکامل همین جهان دانش‌بنیان بود که مردی از سواحل خلیج فارس برخاست تا نامش برای همیشه با سرنوشت دریا گره بخورد: شهاب‌الدین احمد بن ماجد. او که به حق، لقب «اسد البحر» یا شیر دریا را از آن خود کرد، صرفاً یک ناخدای بی‌باک در میان هزاران ناخدای دیگر نبود؛ او معمار و تدوین‌گر بزرگ علمی بود که هنر هزاران ساله دریانوردی را به یک دایرةالمعارف دقیق و قابل انتقال بدل ساخت. این روایت، بازخوانی حماسه اوست؛ تلاشی برای کنار زدن افسانه‌هایی که قرن‌ها بر میراث حقیقی او سایه افکنده و رونمایی از دانشمندی که دستاوردهایش، ناخواسته، جهان را در آستانه یک دگرگونی بی‌بازگشت قرار داد.

برای درک ژرفای دستاورد ابن ماجد، باید در این جهان غوطه‌ور شد. اقیانوس هند در آن زمان یک زیست بوم اقتصادی و فرهنگی خودبسنده و بی‌نهایت پیچیده بود، صحنه یک باله کیهانی که رقصندگان آن کشتی‌های بادبانی بودند و طراح حرکتشان، ریتم دقیق و قابل پیش‌بینی بادهای موسمی. شبکه‌ای از بنادر افسانه‌ای، از سیراف و هرمز در خلیج فارس که شریان اصلی اتصال به جاده ابریشم بودند، تا کالیکوت در هند و زنگبار در آفریقا، این جهان را به هم متصل می‌کرد. در این دنیا، دانش ناوبری قدرتمندترین ابزار و گران‌بهاترین سرمایه بود؛ ترکیبی از علم ریاضی، ستاره‌شناسی کاربردی و تجربه زیسته نسل‌ها که همچون رازی موروثی در خاندان‌های بزرگ دریانوردی محافظت می‌شد. هرچند از تاریخ تولد و وفات و جزئیات زندگی اطلاع دقیقی در دست نیست، اما کراچکوفسکی، مستشرق و ایران‌شناس روس، تولد او را حدود ۱۴۳۰م عنوان کرده است. ابن ماجد در کانون چنین جهانی، در بندر کنگ (بنا به روایت دکتر اقتداری، پژوهشگر حوزه خلیج فارس) و بنا به ادعای مورخان جهان عرب، در بندر استراتژیک جلفار (=گلبار/ راس الخیمه امروزی)، زاده شد؛ به هر صورت، ابن ماجد فرزند خلیج فارس محسوب می شود، چه زاده سرزمین های شمالی آن باشد چه کرانه های جنوبی این دریای تمدنی. خانواده و تبار و خاندانش از ایرانیان دریانورد بود و زبان فارسی را خوب می‌دانست. او زبان عربی را به شیوه‌ی فکری و مفاهیم ذهنی ایران سخن می‌گفت و می‌نوشت.

او از کودکی نه تنها با داستان‌های دریا، بلکه با محاسبات دقیق نجومی بزرگ شد. اما آنچه او را متمایز می‌ساخت، یک دغدغه روشنفکرانه بود. او با هوشمندی یک دانشمند، شکنندگی این سنت شفاهی عظیم را درک کرد و می‌دید که یک نسل گسست می‌تواند بخشی از این پازل هزارساله دانش را برای همیشه به قعر اقیانوس بفرستد. از این رو، او رسالتی فراتر از یک ناخدای صرف برای خود تعریف کرد: تبدیل این هنر رازآمیز به یک علم مدون، قابل آموزش و ماندگار.

میراث واقعی ابن ماجد را باید در کتابخانه‌ای از علم جستجو کرد که او به تنهایی تالیف نمود و عملاً یک انقلاب علمی را بر عرشه کشتی‌ها رهبری کرد. شاهکار بی‌بدیل او، کتاب «الفوائد فی اصول علم البحر و القواعد»، یک دایرةالمعارف جامع و نظام‌مند است که برای نخستین بار، تمام دانش پراکنده دریانوردی را در چارچوب یک نظریه علمی منسجم گرد هم آورد. او در این اثر ارزشمند، با تلفیق ریاضیات و نجوم، قوانین حاکم بر دریاها را استخراج کرد و از توصیف صرف به تبیین علمی رسید. او اقیانوس را با دقتی میکروسکوپی، نقشه‌برداری نمود و فواصل، جریان‌های اقیانوسی و تقویم دقیق بادها را مدون ساخت. او فناوری ناوبری را به کمال رساند؛ استفاده از قطب‌نما را با معرفی روش‌هایی برای اصلاح خطای انحراف مغناطیسی به یک ابزار دقیق علمی تبدیل کرد و کار با ابزار برای تعیین عرض جغرافیایی را استانداردسازی نمود. مهم‌تر از همه، ابن ماجد با درکی عمیق از جامعه دریانوردان، بخش بزرگی از یافته‌های پیچیده‌اش را در قالب شعر حماسی (اُرجوزه) سرود تا ملوانان عادی نیز بتوانند قوانین حیاتی را به سادگی حفظ کرده و در عمل به کار گیرند. او با این کار، یک زبان علمی مشترک برای تمام ناخدایان اقیانوس هند خلق کرد و به انحصار دانش در دست خاندان‌های خاص پایان داد؛ یک سیستم علمی که قدرت تسلط بر اقیانوس را در اختیار هر کسی قرار می‌داد که اراده آموختن آن را داشت.برای قرن‌ها، میراث درخشان شهاب‌الدین احمد بن ماجد با یک اتهام سنگین و نافرجام خدشه‌دار شده بود: خیانت؛ گناه نابخشودنی راهنمایی کردن «واسکو دو گاما» در سفر سرنوشت‌سازش به هند و گشودن دروازه‌های اقیانوس هند به روی استعمار پرتغال. این روایت، که ابتدا توسط یک مورخ عثمانی قرن شانزدهم به نام قطب‌الدین النهروالی مطرح و سپس با اشتیاق توسط مورخان اروپایی تکرار و تثبیت شد، تصویری کاملاً مخدوش از این دانشمند بزرگ ارائه می‌دهد. اما شواهد متقن تاریخی، هنگامی که با دقت بازخوانی شوند، این افسانه را نه تنها رد، بلکه کاملاً بی‌اساس می‌کنند.

سنگ بنای این رد ادعا، در اسناد دست اول خود پرتغالی‌ها یافت می‌شود. دفترچه خاطرات یکی از همراهان سفر واسکو دو گاما، که معتبرترین سند آن سفر محسوب می‌شود، به وضوح ذکر می‌کند که راهنمای آن‌ها از مالیندی به سوی هند، یک مسیحی گجراتی به نام «مالِمو کاناکا» بوده است، نه یک دریانورد مسلمان. علاوه بر این، منطق تاریخی و شواهد شخصیتی نیز علیه این اتهام شهادت می‌دهند. ابن ماجد در زمان ورود پرتغالی‌ها، مردی سالخورده و در اوج شهرت علمی خود بود؛ او در نوشته‌های متعددش، از جمله ارجوزه مشهور خود، از حضور «فرنگیان» (اروپاییان) با بدبینی و نگرانی یاد کرده و آن‌ها را تهدیدی برای مسیرهای تجاری و جهان اسلام می‌دانست. چگونه می‌توان تصور کرد که چنین شخصیتی، با آن جایگاه و جهان‌بینی، داوطلبانه کلیدهای تسلط بر اقیانوس را به دست نیرویی بیگانه بسپارد که آن را متخاصم می‌دانست؟

اما کنایه تلخ و عمیق تاریخ در جای دیگری نهفته است. تراژدی واقعی میراث ابن ماجد، نه یک عمل خیانت‌آمیز، بلکه پیامد ناخواسته نبوغ علمی او بود. دانشی که او با وسواس و دقت برای حفظ و تعالی تمدن خود تدوین کرده بود(نقشه‌های دقیق، جداول نجومی، و دستورالعمل‌های علمی ناوبری) به طور غیرمستقیم به ابزاری برای تسلط همان نیروهای بیگانه بدل شد. اروپاییان که با پیچیدگی‌های اقیانوس هند کاملاً بیگانه بودند، با دستیابی به این مجموعه علمی بی‌نظیر، گویی نقشه گنجی را به دست آوردند که راه صدساله تسلط بر منطقه را برایشان یک شبه هموار ساخت. در واقع، ابن ماجد نقشه جهانی را کشید که دوستش می‌داشت، غافل از آنکه این نقشه به دست کسانی خواهد افتاد که برای تسخیر همان جهان آمده بودند.

امروز، زمان آن فرارسیده که غبار افسانه‌ها را از چهره شهاب‌الدین احمد بن ماجد بزداییم و او را آن‌گونه که بود، بشناسیم: یک دانشمند بزرگ، یک نابغه برخاسته از تمدن پویای خلیج فارس، و یکی از معماران اصلی تاریخ علم دریانوردی. او نماد دورانی است که سرنوشت دریاها نه با قدرت سلاح، که با قدرت دانش و ستاره‌ها رقم می‌خورد. میراث او، داستانی الهام‌بخش از قدرت علم، نوآوری و عشقی بی‌پایان به اقیانوس است؛ عشقی که او را به «شیر دریا» و قهرمانی جاودان در تاریخ بشریت تبدیل کرد. او فانوس دریایی جهانی بود که در آستانه غروب خود قرار داشت؛ فانوسی که برای راهنمایی دوستان ساخته شده بود، اما نور قدرتمندش، ناخواسته، مسیر را برای غریبه‌هایی روشن کرد که طوفانی بی‌بازگشت را با خود به همراه آوردند. داستان ابن ماجد، حماسه تلخ و شیرین دانشی است که هم می‌تواند تمدنی را به اوج برساند و هم می‌تواند، ناخواسته، ابزار دگرگونی آن را فراهم سازد.سرگذشت شهاب‌الدین احمد بن ماجد، فراتر از تاریخ یک فرد، حماسه یک تمدن است. او نقطه‌ی اوج هزاران سال دانش انباشته در سینه دریانوردان خلیج فارس و اقیانوس هند بود؛ دانشی که او با نبوغ خود، از زمزمه‌های شفاهی به یک قانون علمی و جهانی بدل کرد. او به تنهایی، اقیانوسی از تجربه را بر روی کاغذ آورد تا میراث نیاکانش نه تنها زنده بماند، بلکه به چراغ راهی برای تمام آیندگان تبدیل شود.عظمت ابن ماجد در این است که کار او، فراتر از زمان و مکان و هرگونه سوءاستفاده تاریخی، همچنان می‌درخشد. او نماد انسانی است که با قدرت علم و کنجکاوی، بر طبیعت چیره می‌شود و جهان را به مکانی شناخته‌شده‌تر و قابل درک‌تر بدل می‌کند. میراث "شیر دریا" یک گواه ابدی است بر این حقیقت که دانش حقیقی، حتی اگر در طوفان حوادث قرار گیرد، هرگز غرق نخواهد شد. او ناخدایی است که کشتی علم را نه تنها در عصر خود، بلکه برای تمام دوران هدایت کرد و نامش به عنوان یکی از بزرگترین نوابغ تاریخ بشریت، تا ابد بر پهنه اقیانوس‌ها جاودان خواهد ماند.

امیدساحل

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

نرخ سوم بنزین رسماً اعلام شد: لیتری ۵۰۰۰ تومان