05

آذر

1404


فرهنگی و هنری

06 آبان 1404 10:52 0 کامنت

بهر امتحان ای دل گر طلب کنی جان را

آن‌چنان برافشانم کز طلب خجل مانی

«احتمالا شیخ بهایی»

بهر امتحان: روز امتحان، در جلسه‌ی امتحان

گر طلب کنی: اگر توقیف کنی

جان: کنایه از رقعه تقلب، یادداشت خلاصه الکتاب گزیده الجزوات!

زیر « را» جان ممتحن و غیر ممتحن به آن بسته است.

مصرع دوم ابهام دارد:

۱- فوراً تسلیم می‌شوم و یادداشتم را تقدیم می‌کنم تا مراقب خجالت بکشد و گزارش نکند.

۲- چنان رندانه پنهان می‌کنم و دست خالی ام را نشان می‌دهم که مراقب از طلب آن شرمنده شود!

مفهوم کلی: از زبان یک دانش آموز متوسل به تقلب یا یک دانشجوی دانشگاه مازاد!( نه آزاد، نه دولتی) بیان می‌شود [به نظر نگارنده که دستی در این کارها دارد دانش‌آموز یا کاندیدا! نباید به خاطر چند نمره‌ی ناقابل خطر کند چرا که در ترم تابستانی که در حکم سیم بُکسل و طناب نجات میان دوره‌ای! است، چه بسا بتواند نمره‌ی قبولی بگیرد]!

«بچه مرند»

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

حقوق 1405 کارمندان دولت مشخص شد