05

آذر

1404


اقتصادی

04 آبان 1404 09:11 0 کامنت

این عدد در نگاه نخست شاید آرام و بی‌اهمیت به نظر برسد، اما برای دومین اقتصاد بزرگ جهان زنگ خطری جدی است. در کشوری که سال‌ها با شتابی حیرت‌انگیز جهان را به دنبال خود می‌کشید، حالا نفس‌ها کوتاه‌تر شده و فاصله میان اعداد رسمی و واقعیت‌های اجتماعی هر روز عمیق‌تر می‌شود.

رشد ۴.۸ درصدی؛ سکوتی که از خستگی می‌گوید

عدد ۴.۸ درصد، در ظاهر آرام است اما در عمق خود صدای نفس اژدهایی را دارد که دیگر شعله نمی‌کشد. برای بسیاری از کشورها چنین رشدی نشانه ثبات است، اما در چین رشد کمتر از پنج درصد به معنای خطر است. کشوری که سال‌ها به رشد دو‌رقمی خو کرده بود، اکنون با کاهش اعتماد مصرف‌کنندگان، جنگ تجاری با آمریکا و رکود بازار املاک، به نقطه‌ای رسیده که حتی موفقیت‌هایش بوی نگرانی می‌دهد. اقتصاد هرگز فقط مجموعه‌ای از عددها نیست. گاهی یک عدد کوچک می‌تواند پژواکی از اضطراب ملی باشد؛ نشانه‌ای از جامعه‌ای که هنوز کار می‌کند اما دیگر با امید کار نمی‌کند.

سقف خانه‌ها از رؤیا کوتاه‌تر شد

در چین، خانه فقط مکانی برای زندگی نیست. خانه سرمایه‌ای است که با آن ازدواج می‌کنند، احترام اجتماعی می‌خرند و آینده خود را تضمین می‌کنند. اما این نماد ثبات اکنون به منبع ترس تبدیل شده است. در ماه سپتامبر، قیمت خانه‌های جدید در ۷۰ شهر بزرگ چین ۰.۴۱ درصد کاهش یافت که بیشترین افت در یازده ماه گذشته بود. همچنین، سرمایه‌گذاری در املاک ۱۳.۹ درصد نسبت به سال قبل کاهش یافت. دولت چین نرخ وام‌های مسکن را پایین آورد و تسهیلات حمایتی ارائه کرد، اما بازار همچنان سرد است. مردم به جای خرید، تماشا می‌کنند. خانه در چین دیگر نشانه پیشرفت نیست؛ بلکه آینه‌ای از اضطراب اجتماعی است. اقتصاد چین و ترس از خرج کردن تورم منفی ۰.۳ درصدی همراه با رشد خرده‌فروشی تنها ۳ درصدی نشان می‌دهد مردم چین پول دارند، اما خرج نمی‌کنند. این شاید مهم‌ترین هشدار برای سیاست‌گذاران باشد. هنگامی که مردم از آینده می‌ترسند، به جای مصرف، به ذخیره آرامش پناه می‌برند. در چنین فضایی، نه تبلیغات مؤثر است و نه سیاست‌های پولی. مشکل اقتصاد چین در این مرحله نه عددی بلکه روانی است. هنگامی که ترس جای انگیزه را بگیرد، هر اسکناس به نماد بی‌اعتمادی تبدیل می‌شود و اقتصاد در چرخه‌ای از احتیاط و رکود گرفتار می‌گردد.

اژدهای صنعتی چین، مسیر آتش را عوض کرده است

در میان فضای خاکستری اقتصاد چین، صنعت هنوز ایستاده است، هرچند با نفس‌های کوتاه. در ماه سپتامبر تولید صنعتی ۶.۵ درصد افزایش یافت که بالاتر از پیش‌بینی اقتصاددانان بود. صادرات نیز با رشد ۸.۳ درصدی روبه‌رو شد، هرچند سهم آمریکا کاهش یافته و بازارهای جنوب شرق آسیا، خاورمیانه و آفریقا جای آن را گرفته‌اند. به بیان استعاری، اژدها دیگر به غرب آتش نمی‌دمد، بلکه شعله‌های خود را به جنوب و شرق می‌فرستد. این تغییر مسیر شاید نشانه بلوغ اقتصادی باشد، یا شاید نشانه احتیاط و بیم از آینده‌ای نامطمئن.

ترس از بی‌نظمی، خلاقیت را خفه می‌کند

دولت شی جین‌پینگ برای مهار رقابت شدید در صنایع تولیدی، مجموعه‌ای از سیاست‌های کنترلی را اجرا کرده است. نتیجه این سیاست‌ها، کاهش سود و شکل‌گیری جنگ قیمتی در میان تولیدکنندگان بوده است. تجربه جهانی نشان می‌دهد هرگاه دولت بیش از حد به دنبال نظم باشد، خلاقیت راه خود را به زیرزمین پیدا می‌کند. اقتصاد چین اکنون درگیر تضادی بنیادین است؛ میان تمایل دولت به کنترل و نیاز جامعه به آزادی اقتصادی. این تضاد، انرژی کارآفرینی را به سکوت واداشته و نوآوری را از چشم سیاست‌گذاران پنهان کرده است.

در ظاهر، اقتصاد چین همچنان در مسیر رشد قرار دارد و هدف پنج‌درصدی دولت برای سال ۲۰۲۵ هنوز بر صفحه نمودارها دیده می‌شود. اما در پس این نمودارها واقعیتی دیگر وجود دارد: خانه‌هایی که ساخته می‌شوند اما خالی می‌مانند، کارخانه‌هایی که تولید دارند اما سود ندارند و مردمی که کار می‌کنند اما خرج نمی‌کنند. چین امروز به صحنه‌ای شباهت دارد که دولت نور آن را تنظیم می‌کند، اما سایه‌ها روایت اصلی را در خود دارند. اعداد همچنان سبزند، اما اعتماد اجتماعی در حال رنگ‌باختن است.

اژدهایی که از خودش می‌ترسد

چین هنوز رشد می‌کند، اما شاید دیگر بزرگ نمی‌شود. رشد ۴.۸ درصدی در ظاهر یعنی ثبات، اما در عمق خود نشانه‌ای است از خستگی تمدنی کشوری که سال‌ها با سرعت ساخت، اما کمتر اندیشید که برای چه می‌سازد. اکنون اژدها نه در میدان نبرد با آمریکا، بلکه در جدال با درون خود گرفتار شده است؛ میان نظم و خلاقیت، میان عدد و انسان. اقتصاد چین، همچون ماشینی قدرتمند است که هنوز کار می‌کند، اما راننده‌اش دیگر نمی‌داند به کدام سمت می‌رود. سیاست‌گذاران همچنان هدف پنج‌درصدی را دنبال می‌کنند، در حالی‌که مردم در پی بازیابی اعتمادند. و این همان شکاف پنهانی است که اگر ترمیم نشود، نه تنها موتور چین را کند می‌کند، بلکه مسیر اقتصاد جهانی را نیز تغییر خواهد داد. شاید مهم‌ترین درس این دوران آن باشد که رشد، اگر از معنا تهی شود، دیگر توسعه نیست؛ فقط تکرار حرکت است بدون مقصد. و چین، امروز بیش از هر زمان دیگری، به مقصدی نیاز دارد که نه در نمودارها، بلکه در دل مردمش معنا پیدا کند.

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

خبر مالیات از تراکنش کارتخوان تکذیب شد