26

مهر

1404


فرهنگی و هنری

26 مهر 1404 10:40 0 کامنت

در آغاز، کمی درباره‌ی قطعه‌ی «جزیره سرخ هرمز» و همکاری با حبیب اسماعیلی و انتخاب ترانه‌ی حسن کرمی بگویید.

آشنایی من با حسن کرمی به اواسط دهه هفتاد بازمی‌گردد. از او بسیار آموختم و به‌نظر من یکی از برجسته‌ترین شاعران جنوب ایران است. ترانه «جزیره سرخ هرمز» در کتاب غمانه غربت منتشر شده بود. این ترانه اولین آهنگسازی من بر روی آثار حسن کرمی و تنظیم و اجرای این قطعه توسط دوست عزیزم حبیب اسماعیلی انجام شده است. لازم به توضیح است که به زودی آلبوم جدیدی با ترانه‌های حسن کرمی و با تنظیم و نوازندگی حبیب اسماعیلی منتشر خواهد شد.

چه چیزی در بندرعباس یا جنوب ایران شما را به موسیقی کشاند و باعث شد سبک شخصی خود را بسازید؟

ریتم‌های زیبای بندرعباسی و ترانه‌های پرشور ابراهیم منصفی الهام‌بخش اصلی من بودند.

اگر ابراهیم منصفی نبود، ناصر منتظری چه مسیری را دنبال می‌کرد؟

بارها به این موضوع اندیشیده‌ام. از آن‌جا که متن ترانه همیشه برایم اهمیت ویژه‌ای داشته و انتخاب ترانه دغدغه‌ی اصلی من بوده است، اگر ابراهیم منصفی نبود، احتمالاً جذب ترانه‌سرای دیگری می‌شدم که آثارش با روحیاتم هم‌خوانی داشت.

شما با پرداختن به ترانه‌های کمتر شنیده‌شده‌ی منصفی، نیمه‌ی پنهان او را نمایان کردید. این ایده چگونه شکل گرفت؟

در زمان حیات رامی و پس از درگذشتش، اغلب آثاری که بر اساس ترانه‌های او منتشر می‌شد، با همان لحن و ملودی اصلی اجرا می‌شد؛ تنها با اندکی تغییر در موسیقی. اما با شنیدن قطعه‌ای از سهیل نفیسی که کاملاً متفاوت از سبک منصفی بود، ذهنم به فضای دیگری گشوده شد. تصمیم گرفتم ترانه‌هایی از منصفی را اجرا کنم که خود او تاکنون اجرا نکرده بود. در مصاحبه‌ای با مجله‌ی کادانس نیز این موضوع را به تفصیل شرح داده‌ام.

بسیاری معتقدند شما در تلفیق موسیقی و پوشاندن لباسی نو بر موسیقی هرمزگان موفق بوده‌اید. این روند چگونه شکل گرفت؟

لطف دارید. علاقه‌مندی به موسیقی ملل مختلف و همکاری با هنرمندان گوناگون، سبب شد تجربیات تازه‌ای به دست آورم و آثاری متفاوت خلق کنم.

آیا تاکنون در هنگام تمرین یا اجرا، ایده‌ای کاملاً غیرمنتظره به ذهن‌تان رسیده که بلافاصله آن را اجرا کرده باشید؟

بله، مواردی از این دست بسیار بوده است. برای نمونه، در قطعه‌ی در بند تو از آلبوم روزن رفته که با عبدالوهاب وجدانی کار می‌کردیم، در یکی از تمرین‌ها تصمیم گرفتم ملودی کار با ویلن نواخته شود؛ سازی که تا آن زمان کمتر در موسیقی هرمزگان استفاده می‌شد. یا در قطعه‌ی واکس چه از همان آلبوم، ابتدا کار را با گیتار و به‌صورت سولو تنظیم کرده بودم، اما در استودیوی تهران تصمیم گرفتم آن را با لاعود اجرا کنم و همین نسخه در آلبوم منتشر شد.

اگر می‌توانستید یکی از ترانه‌های کلاسیک جهان را با گویش بندرعباسی بازآفرینی کنید، کدام را برمی‌گزیدید؟

ترانه‌ی Imagin از جان لنون. ابراهیم منصفی بر اساس این قطعه، ترانه‌ای بسیار زیبا سروده است:

«خیال بکو مرزی نهسته

بال هیچ پرنده‌ای نبسته...»

اگر قرار باشد موسیقی‌ای برای یک شیء یا نماد بسازید، آن چه خواهد بود؟

دوست دارم قطعه‌ای برای کوه گنو بسازم.

کوه گنو برای شما چه معنایی دارد؟

سالهای زیادی در سکوت،خلوت و طبیعت بی‌نظیر این کوه بوده‌ام و بخش مهمی از خاطرات من در کوه گنو اتفاق افتاده است و علاقه خاصی به این مکان دارم.

بزرگ‌ترین لحظه‌ی «وای، چه کار عجیبی کردم!» در زندگی موسیقایی شما چه بوده است؟

کار عجیب خاصی نکرده‌ام، اما انتشار دو آلبوم در فاصله‌ی دو سال و همکاری با بهترین موزیسین‌ها در سبک خودشان، تجربه‌ای دشوار و در عین حال ارزشمند بود. همچنین در دو سال اخیر تلاش بسیاری کرده‌ام و یک آلبوم و چندین تک‌آهنگ منتشر کرده‌ام که برایم تجربه‌ای ویژه محسوب می‌شود.

اگر امروز فیلمی از زندگی‌تان ساخته شود، برای صحنه‌ی پایانی چه موسیقی‌ای را انتخاب می‌کنید؟

قطعه‌ی Gnossienne No.1 از اریک ساتی، و ترانه‌ی «موا برم تهنا بشم» با اجرای منصفی که در تیتراژ پایانی فیلم نهنگ نیز استفاده شده است.

آیا پیش آمده قطعه‌ای بسازید و بعد شنوندگان برداشتی کاملاً متفاوت با نیت شما داشته باشند؟

نه به آن معنا، اما بارها قطعاتی بوده‌اند که تصور می‌کردم ارتباطی با مخاطب برقرار نکند، اما بازخورد بسیار خوبی گرفتند؛ مانند قصه از آلبوم بی‌بَری یا واکس چه و در بند تو از آلبوم روزن رفته.

اگر فرصتی داشتید تا با یک اقدام در موسیقی ایران تحول بزرگی ایجاد کنید، چه می‌کردید؟

اگر توانش را داشتم، دوست داشتم بسیاری از آثار منصفی به صورت ارکسترال و با ترکیبی از سازهای سنتی و مدرن تنظیم شوند.

اگر یکی از آثار شما می‌توانست به شکل یک طلسم یا جادو تبدیل شود، کدام را انتخاب می‌کردید؟

قطعه‌ی تش جاودانه از مجموعه‌ی چی‌چکا.

اگر قرار بود یکی از آثار قدیمی‌تان را دوباره بسازید، کدام را برمی‌گزیدید؟

قطعه‌ی خوو غفلت از آلبوم چی‌چکا.

اجرا در خارج از کشور برایتان جذاب‌تر است یا در داخل ایران؟

تفاوتی برای من ندارد. حقیقت این است که اجراهای زیادی نداشته‌ام و تمایل چندانی هم به برگزاری کنسرت ندارم.

چه چیزی در زندگی روزمره الهام‌بخش شماست؟

عشق به خلق کردن همیشه در من وجود دارد. با این حال شنیدن یک قطعه‌ی زیبا یا خواندن یک ترانه‌ی خوب، انگیزه‌ی تازه‌ای در من ایجاد می‌کند.

کدام موضوع یا احساسات تاکنون کمتر در آثارتان دیده شده و دوست دارید در آینده تجربه کنید؟

مایلم بیشتر به مسائل اجتماعی و حوادث تاریخی بپردازم؛ به‌ویژه رویدادهای دهه‌ی شصت که در ترانه‌های شاعرانی همچون منصفی، کرمی و مسعود اعتمادی بازتاب یافته‌اند.

اهل مطالعه نیز هستید. چه نویسنده یا کتابی را به علاقه‌مندان موسیقی‌تان پیشنهاد می‌کنید؟

آثار هاروکی موراکامی.

آیا تاکنون به نگارش کتابی درباره‌ی مواجهه‌ی خود با ابراهیم منصفی اندیشیده‌اید؟

خیر. من تنها یک بار با ایشان دیدار داشتم.

اگر کتابی درباره‌ی تأثیر منصفی بر موسیقی و ادبیات جنوب باشد چطور؟

موافقم. در خصوص کتاب درباره تاثیر منصفی بر موسیقی و ادبیات باید عرض کنم که من بیش از 52 سال است که با آثار منصفی در ارتباط هستم و پژوهش های میدانی زیادی را در این خصوص انجام داده‌ام. از همکاری با حسام الدین نقوی در جمع‌آوری آثار رامی و چاپ آنها تا همکاری با افراد دیگر در ساخت مستندها، پایان‌نامه‌ها، نکوداشت و ...

مواجهه‌ی شما با ادبیات معاصر استان چگونه است؟

در حوزه‌ی داستان‌نویسی، آثار هادی کیکاووسی را دنبال می‌کنم.

در آثار شما حضور نوازندگان حرفه‌ای با سبک‌ها و لهجه‌های متفاوت محسوس است. این تنوع و کار گروهی موفق چگونه شکل گرفت؟

به دلیل علاقه به موسیقی ملل مختلف مانند لاتین، جز، بلوز و فلامنکو، قطعاتی که آهنگسازی می‌کردم غالباً در این قالب‌ها قرار می‌گرفتند. ارتباط با موزیسین‌های توانمند نیز زمینه‌ی این همکاری‌ها را فراهم آورد و حاصل آن، آثاری متنوع و متفاوت بود.

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

زمان اعلام قیمت نهایی محصولات ایران‌خودرو مشخص شد