اجتماعی
در راستای روز جهانی ریشه کنی فقر لازم است بدانیم که در جهان امروز، فقر دیگر فقط در کوچههای خاکی و خانههای فرسوده جریان ندارد بلکه در قابهای پرنور تبلیغات، در تصاویر کمپینهای خیریه و در پستهای احساسی شبکههای اجتماعی نیز حضور دارد. تصویری از کودکی با چشمان درشت و لباس خاکخورده، زنی با روسری رنگپریده در غروب نارنجی شهر، یا پیرمردی که با لبخند در کنار دیواری ترکخورده نشسته است، همگی تصاویریاند که احساس همدردی در ما برمیانگیزند، اما در عین حال فاصلهای امن میان ما و آنها میسازند.
ما تماشاگر فقر میشویم، نه کنشگر در برابر آن. پدیدهای که میتوان آن را زیباییشناسی فقر نامید، حاصل تلاقی دو نیروی فرهنگی است: میل رسانهها و کاربران به تولید تصویر اثرگذار، و تمایل ذهن انسان به یافتن معنا و زیبایی حتی در رنج. اما همین تلاش برای شاعرانهکردن فقر، گاه به ابزاری برای عادیسازی نابرابری بدل میشود. وقتی فقر با نوری لطیف و زاویهای هنرمندانه بازنمایی میشود، ذهن مخاطب بهجای پرسش درباره چرایی، ساختار و چگونگی فقر، به تحسین موقعیت و شکلگیری گزارهی «چقدر فقر زیباست» منحرف می شود. بدینسان، رنج واقعی از سطح نقد اجتماعی به سطح زیبایی بصری تنزل میکند. در فرهنگی که تصویر از واقعیت پیشی گرفته، این نوع نگاه خطرناک است. فقرِ زیباشده، ذهن جمعی را از خشم به همدردی مصرفی و از مطالبه به تامل شاعرانه سوق میدهد. این مقاله میکوشد نشان دهد چگونه رسانهها، تبلیغات و شبکههای اجتماعی با بازنمایی زیباشدهی فقر، نابرابری را در ناخودآگاه جمعی تثبیت میکنند و چرا نقد این زیباییشناسی برای روان جمعی جامعه ضروری است.
روانشناسی تصویر و قدرت بازنمایی
از دید روانشناسی اجتماعی، تصویر فقط بازتاب واقعیت نیست بلکه ابزاری است برای ساختن واقعیت ذهنی. در نظریه چارچوبسازی گفته میشود رسانهها با انتخاب زاویه، نور و زبان توصیف، نه فقط آنچه دیده می شود، بلکه آنچه فکر میشود را تعیین میکنند. وقتی تصویر فقر با ترکیبی شاعرانه و انسانی منتشر میشود، مغز مخاطب احساس همدردی میکند، اما همزمان مکانیسم دفاعی فاصلهگذاری اخلاقی فعال میشود: همدلی بدون مسئولیت. پژوهشهای روانشناسی شناختی نشان دادهاند که تصاویر احساسی اگر با زمینه تحلیلی همراه نباشند، احساس همدردی را به رفتار اجتماعی تبدیل نمیکنند. مخاطب ممکن است برای چند لحظه متاثر شود، اما چون تصویر در قالب زیبایی عرضه شده، ذهن او فقر را بهعنوان بخشی از چشمانداز طبیعی جهان میپذیرد. به تعبیر سوزان سونتاگ، در عصر اشباع تصویر، دیدن مکرر رنج دیگر به بیداری نمیانجامد بلکه به بیحسی عاطفی منتهی میشود.
فقر در سه چهرهی رسانهای
در بررسی تولیدات رسانهای معاصر، میتوان سه الگوی اصلی بازنمایی فقر را شناسایی کرد که همگی در ظاهر با نیت همدلی، اما در عمل با اثر عادیسازانه همراهاند.
فقر قهرمانانه
در این روایت، فرد فقیر به عنوان موجودی مقاوم و با اراده به تصویر کشیده میشود که با لبخند، شرایط دشوار را تاب میآورد. چنین تصاویری در فیلمهای اجتماعی، گزارشهای خیریه و تبلیغات تلویزیونی فراواناند. در ظاهر، این بازنمایی مثبت است، اما پیام پنهان آن چنین است: «اگر او توانسته، پس فقر مسئلهای فردی است، نه ساختاری». این چارچوب ذهنی مسئولیت را از دوش جامعه برمیدارد و به دوش فرد میگذارد.
فقر به مثابه مناظر شاعرانه
در این الگو، فقر بدل به پسزمینهای دیدنی برای هنر میشود: خانههای فرسوده، کوچههای تنگ، کودکان خاکآلود. نور غروب، رنگ خاک و خطوط چهرهها به عناصر ترکیب بندی تبدیل میشوند. فقر دیگر مسئلهای اجتماعی نیست بلکه عنصری زیبایی شناختی برای تولید حس اصالت است. در تبلیغات جهانی، از برندهایی چون دیزل تا کمپینهای خیریه، بارها از این زبان بصری استفاده شده است: نشاندادن فقر به مثابه سادگی زیبا.
فقر بیچهره
در برخی بازنماییها، فقر از چهره تهی میشود تنها کفشهای پاره، دستان ترک خورده یا سایههای افتاده بر دیوار نشان داده میشوند. این حذف چهره، به تعبیر نظریهپردازان رسانه، نوعی نابودی نمادین است. انسان فقیر دیگر سوژه نیست، بلکه نشانهای است برای یک حس عمومی از رنج. این تصویرزدایی، امکان همهویتی را از مخاطب میگیرد و فقر را به وضعیت «دیگران» تبدیل میکند.
روانشناسی عادیسازی فقر
وقتی فقر در قابهای زیبا نمایش داده میشود، در سطح روانی سه مکانیسم دفاعی در ذهن جمعی فعال میگردد: در گام نخست طبیعیسازی رنج پدیدار میشود. فقر به عنوان بخشی از چرخهی زندگی تلقی میشود. مخاطب حس میکند این وضعیت همواره وجود داشته و گریزناپذیر است. مورد بعد، اخلاقیسازی فقر است، افراد فقیر به عنوان انسانهای شریف، صبور یا پاکدل تصویر میشوند. در نتیجه فقر به فضیلت اخلاقی پیوند میخورد، نه بیعدالتی اجتماعی. آخرین مکانیزم، همدردی بیتعهد می باشد. احساس شفقتی گذرا که به کنش سیاسی یا مطالبهگری منتهی نمیشود. کاربر ممکن است پست را لایک کند، اما نه سیاستی میخواهد تغییر کند و نه ساختاری. این سه مکانیزم باعث میشوند فقر از سطح مسئلهی اجتماعی به سطح احساس زیباشناختی تقلیل یابد. در روانکاوی فرهنگی، این فرایند را میتوان نوعی تسکین جمعی اضطراب دانست جامعه به جای مواجهه با نابرابری، با زیباکردن فقر، اضطراب گناه اجتماعی خود را کاهش میدهد.
آمار پشت تصویر
تحقیقات رسانهای نشان دادهاند که فقر نه تنها ناعادلانه بازنمایی می شود، بلکه این بازنماییها مستقیما بر نگرش مردم نسبت به عدالت اجتماعی اثر دارند. در ایالات متحده، مطالعهای از دانشگاه ویسکانسین نشان داد ۵۹درصد از تصاویر رسانهای فقر مربوط به سیاهپوستان است، در حالیکه سهم واقعی آنان از جمعیت فقیر تنها ۲۷درصد است. این اغراق تصویری، کلیشهی نژادی فقر را تقویت میکند. در گزارش مرکز لیر در ۲۰۲۳ دربارهی «روایت فقر در فرهنگ عامه»، مشخص شد که ۸۵درصد بازنماییهای فقر در سریالها و فیلمها به طبقات پایینِ بیخانمان محدود است، در حالی که اکثریت فقر در مشاغل کمدرآمد و کارگران خدماتی پنهان است. مطالعهای در مجله تغذیه و بهداشت عمومی (۲۰۲۲) دربارهی «ناامنی غذایی در رسانهها» نشان داد که در ۷۰درصد از گزارشها، فقر به ناکارآمدی فردی نسبت داده شده است، نه به ساختار اقتصادی یا سیاستهای عمومی. در سطح جهانی نیز، کمپینهای خیریه اغلب با تصاویری احساسی از کودکان آفریقایی یا جنوب آسیا همراهاند. این نوع بازنمایی، بهگفته محققان دانشگاه لیدز، مخاطب را در موضع نجاتدهنده قرار میدهد و رابطهای استعمارگونه از همدردی میسازد: فقر به عنوان ابژهای برای نجات و تسکین وجدان.
از همدلی تا مصرف همدردی
یکی از جلوههای مدرن زیباییشناسی فقر، شکلگیری پدیدهای است که میتوان آن را مصرف همدردی نامید. کاربران شبکههای اجتماعی با دیدن تصویری از فقر، آن را استوری میکنند، لایک میزنند یا زیر آن مینویسند «دعا کنیم» و احساس میکنند سهمی در همدلی داشتهاند، اما عملا هیچ تغییر اجتماعیای رخ نمیدهد. در واقع، همدلی تبدیل به کالا شده است: تجربه سریعِ احساس اخلاقی بدون مسئولیت واقعی. در تبلیغات تجاری نیز همین سازوکار دیده میشود. برندهایی که کمپینهای خیریه برگزار میکنند، از چهره فقر برای بازاریابیِ برند اخلاقی خود استفاده میکنند. در نتیجه فقر نه به عنوان واقعیتی برای تغییر، بلکه به عنوان زمینهای برای ساخت هویتِ انسانی برند مصرف میشود.
اخلاق، زیبایی و استثمار
«عکاسی از فقر» یکی از حساسترین موضوعات در مطالعات رسانهای معاصر است. از دوران جنگ ویتنام تا امروز، عکاسان بسیاری کوشیدهاند رنج را به تصویر بکشند.
اما پرسش بنیادین همچنان باقی است: آیا میتوان از رنج دیگری تصویری زیبا گرفت؟ نخستین مسئله، اخلاقِ نمایندگی است. بسیاری از سوژههای فقیر در این تصاویر، رضایت آگاهانه برای انتشار ندارند. عکس ممکن است در رقابتهای بینالمللی برنده شود، اما فرد درون تصویر هیچ سهمی از شهرت یا درآمد ندارد.
دومین مسئله، زمینهزدایی است: تصویر تنها لحظهای از فقر را ثبت میکند، نه تاریخ آن را. چهره کودک گرسنه بدون اشاره به سیاستهای اقتصادیای که او را به این وضعیت رسانده، تبدیل به استعارهای از رنج بشری میشود، نه به عدالتی اجتماعی. در نقد روانشناسی تصویر میتوان گفت عکاسی از فقر، اگر بدون صدای خود فقیر انجام شود، به بازتولید همان نابرابری نمادین میانجامد: فقیر همچنان ابژه است، نه سوژهی روایت. تنها زمانی میتوان از فقر عکاسی کرد که خود افراد در تولید و تفسیر تصویر نقش داشته باشند؛ چیزی شبیه پروژههای «عکاسی مشارکتی» که در دهه اخیر در هند، برزیل و آفریقای جنوبی اجرا شدهاند.
مسیر مقاومت
برای خروج از این چرخه، باید نوع دیگری از بازنمایی فقر را تمرین کرد، بازنماییای که نه تماشاگر، بلکه مشارکتکننده بسازد. این کار نیازمند سه تغییر بنیادین است. آموزش مخاطبان برای خواندن تصویر، نه صرفا دیدن آن. درک اینکه هر قاب چه چیزهایی را حذف میکند، همانقدر مهم است که دانستن آنچه نشان میدهد. اجازه دادن به خود افراد برای روایت زندگیشان.
پروژههایی در سطح جهان نمونهای موفق از این رویکرد هستند که در آن عکاسان محلی، واقعیت روزمره را از نگاه خود ثبت میکنند، نه از زاویه دید نجاتدهنده غربی. خبرنگاران و برندها باید آگاه باشند که هر تصویر فقر، یک تصمیم اخلاقی است.
لازم است روایتها از سطح احساسات به سطح تحلیل ساختاری ارتقا یابد. فقر را نمیتوان با تصویر زیبا درمان کرد اما میتوان با تصویر صادق، ساختارهایی را که آن را بازتولید میکنند آشکار ساخت.زیباییشناسی فقر در ظاهر به همدلی دامن میزند، اما در باطن نوعی آرامبخش فرهنگی است که ما را از دیدن ریشههای نابرابری بازمیدارد.
در جهانی که تصویر مهمتر از واقعیت شده، چهرهی فقیر به سادگی به نمادی زیبا و بیخطر تبدیل میشود. رسانهها، شبکههای اجتماعی و حتی کاربران عادی، ناخواسته در این چرخه مشارکت میکنند: با لایکها و کپشنهای شاعرانه، رنج را به تجربهای زیباشناختی بدل میسازند.
روزنامه صبح ساحل
جدیدترین اخبار
چالش های مسکن ملی و خطر تشدید کم بارشی
عملیاتی شدن دومین مصوبه سفر استاندار هرمزگان به رودان
پروازهای لوفتهانزا از ۲۶ دی به ایران میآید
ابلاغ شیوه نامه مراقبت و کنترل بیماری های حاد تنفسی در مدارس
فروش میلیون دلاری تابلو ناشناخته
آغاز برداشت پنبه از مزارع شهرستان حاجیآباد
«عراقچی» وارد پاریس شد
رشد 20 درصدی پروژههای مدرسه سازی در 3 سال اخیر در شهرستان میناب
تاکید استاندار هرمزگان بر آمادگی کامل استان برای مقابله با آنفلوانزا
رشد ۶۸ درصدی تامین ارز واردات شیرخشک
کشف ۴۸۵ هزار نخ سیگار قاچاق در بندرعباس
کشف ۳۲ هزار لیتر سوخت قاچاق در خمیر
نتایج نهایی آزمون دانشنامه تخصصی دندانپزشکی اعلام شد
استقبال چشمگیر مردم کویت از آثار نویسندگان ایرانی
فعالیت مدارس و دانشگاههای هرمزگان در روزهای ۶، ۸ و ۹ آذرماه غیر حضوری شد
همه نمایندگان سیمکارت سفید دارند!