21

مهر

1404


سیاسی

21 مهر 1404 08:56 0 کامنت

مدارس دینی و ریشه‌های افراط‌گرایی مذهبی

یکی از مهم‌ترین عوامل شکل‌گیری بحران در پاکستان، رشد مدارس دینی با گرایش وهابی است. این مدارس که بخش زیادی از آن‌ها در دهه‌ی ۱۹۸۰ میلادی و با حمایت مالی عربستان سعودی تأسیس شدند، در ابتدا با هدف آموزش علوم اسلامی فعالیت می‌کردند، اما به‌تدریج به مراکز ترویج تفکرات افراطی تبدیل شدند.

در دوران جنگ شوروی در افغانستان، پاکستان به همراه آمریکا و عربستان، نقش اصلی را در تجهیز و آموزش "مجاهدین افغان" ایفا کرد. نتیجه‌ی این سیاست، ایجاد ده‌ها هزار مدرسه دینی در سراسر پاکستان بود که نسل جدیدی از جوانان را با اندیشه جهاد و دشمن‌ستیزی تربیت کردند.

این نسل بعدها به نیروهای گروه‌هایی چون طالبان، لشکر طیبه، جیش محمد و القاعده پیوست. به این ترتیب، نظام آموزشی مذهبی در پاکستان به‌جای تربیت شهروندان آگاه و قانون‌مدار، به کارخانه تولید نیروهای شبه‌نظامی بدل شد؛ نیروهایی که در داخل باعث ناامنی و در خارج موجب بی‌اعتمادی همسایگان شدند.

پناهگاه تروریست‌ها و سیاست دوگانه اسلام‌آباد

عامل دوم، پناه دادن پاکستان به گروه‌های تروریستی و استفاده ابزاری از آنان در سیاست خارجی است. مناطق مرزی پاکستان با افغانستان، به‌ویژه وزیرستان شمالی و جنوبی، سال‌هاست به پناهگاه امن گروه‌های افراط‌گرا تبدیل شده است. از طالبان و شبکه حقانی گرفته تا بقایای القاعده و حتی شاخه‌هایی از داعش.

سرویس اطلاعاتی پاکستان (ISI) متهم است که در طول دهه‌های گذشته از این گروه‌ها برای تأمین منافع سیاسی و نظامی خود استفاده کرده است. به‌طور مثال، در دوران حضور نیروهای آمریکایی در افغانستان، پاکستان از یک سو با واشنگتن در جنگ علیه تروریسم همکاری می‌کرد و از سوی دیگر پناهگاه و پشتیبان طالبان بود تا پس از خروج آمریکا، در کابل نفوذ داشته باشد. همین سیاست دوگانه باعث شد بسیاری از کشورها به اسلام‌آباد اعتماد نکنند. افزون بر این، تداوم فعالیت گروه‌های مسلح در خاک پاکستان، امنیت داخلی این کشور را نیز تهدید کرده است.

در دو دهه‌ی اخیر صدها عملیات تروریستی در شهرهای بزرگ پاکستان رخ داده و هزاران غیرنظامی قربانی شده‌اند. در واقع، آتشی که پاکستان برای همسایگانش برافروخته بود، دامان خودش را نیز گرفته است.

کشمیر؛ زخمی کهنه در روابط هند و پاکستان

سومین ریشه بحران، مناقشه دیرینه پاکستان و هند بر سر ایالت جامو و کشمیر است. این منطقه از زمان استقلال دو کشور همواره محل درگیری و خصومت بوده و تاکنون سه جنگ بزرگ میان دهلی‌نو و اسلام‌آباد را رقم زده است.

پاکستان کشمیر را سرزمین مسلمانان می‌داند و خواهان جدایی آن از هند است، در حالی که هند بر تمامیت ارضی خود تأکید دارد. در طول سال‌های گذشته، گروه‌های مسلحی که در خاک پاکستان آموزش دیده‌اند، بارها به مواضع هند در کشمیر حمله کرده‌اند. هند این اقدامات را "تروریسم دولتی" نامیده و روابط خود با اسلام‌آباد را به شدت محدود کرده است. از سوی دیگر، پاکستان با استفاده از موضوع کشمیر، افکار عمومی داخل کشور را از بحران‌های اقتصادی و سیاسی منحرف می‌کند و احساسات ملی‌گرایانه را شعله‌ور نگه می‌دارد.

با این حال، نتیجه این سیاست چیزی جز تداوم فقر، ناامنی و بی‌ثباتی برای هر دو طرف نبوده است. مردم کشمیر همچنان قربانی درگیری‌های مرزی‌اند و توسعه در آن منطقه تقریباً متوقف شده است.

پیوند سه بحران

اگر نگاهی کلی‌تر بیندازیم، درمی‌یابیم که این سه عامل در واقع به هم پیوسته‌اند. مدارس افراط‌گرا نیروی انسانی لازم برای گروه‌های تروریستی را تأمین می‌کنند؛ گروه‌های تروریستی به ابزاری در دست دولت پاکستان برای اعمال فشار بر هند و افغانستان تبدیل می‌شوند و درگیری با هند نیز بهانه‌ای برای تداوم سیاست امنیتی و نظامی‌گری در داخل کشور می‌شود. این چرخه‌ی معیوب، پاکستان را در یک دایره‌ی بی‌پایان از ناامنی و وابستگی گرفتار کرده است.

راه برون‌رفت از بحران

تحلیل‌گران معتقدند تا زمانی که پاکستان میان "دین و سیاست"، "امنیت و توسعه" و "منافع کوتاه‌مدت و آینده پایدار" مرز مشخصی نکشد، این کشور روی آرامش را نخواهد دید. اصلاح نظام آموزشی مذهبی، قطع حمایت از گروه‌های افراطی، گفت‌وگو با هند بر سر کشمیر و تمرکز بر توسعه اقتصادی، می‌تواند پاکستان را از این وضعیت نجات دهد.

کشوری با جمعیتی بیش از ۲۴۰ میلیون نفر، منابع طبیعی گسترده و موقعیتی استراتژیک میان خلیج فارس، آسیای مرکزی و چین، شایسته آن است که به‌جای صدور بحران، به مرکز ثبات و همکاری منطقه‌ای تبدیل شود. اما تا زمانی که اسلام‌آباد در سیاست‌های دوگانه خود تجدیدنظر نکند، سایه افراط‌گرایی و بی‌اعتمادی همچنان بر فراز این کشور باقی خواهد ماند .

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

مهار آتش‌سوزی در مجتمع تجاری اطلس درگهان قشم