19

مهر

1404


سیاسی

16 مهر 1404 09:06 0 کامنت

پرسش اساسی این است که آیا سیاست خارجی کشور توانسته در شرایط پیچیده بین‌المللی و فشارهای اقتصادی شدید، منافع ملی را حفظ کند یا در مسیر دستیابی به اهداف خود ناکام مانده است؟ در تحلیل عملکرد سیاست خارجی، دو نگاه متفاوت وجود دارد. گروه نخست معتقدند دیپلماسی ایران در بسیاری از حوزه‌ها ناکارآمد بوده و فرصت‌های تاریخی از دست رفته است. گروه دوم بر این باورند که دستگاه دیپلماسی در شرایط دشوار توانسته کشور را از بحران‌های احتمالی و حتی جنگ‌های مستقیم نجات دهد و به حفظ ثبات نسبی کمک کند.در این گزارش، هر دو دیدگاه به‌طور تحلیلی بررسی می‌شوند تا تصویری جامع و واقع‌بینانه از عملکرد دیپلماسی ایران ارائه شود.

دیدگاه منتقدان: ناکارآمدی ساختاری و فرصت‌سوزی‌ها

گروه منتقدان سه محور اصلی برای نقد عملکرد دیپلماسی ایران مطرح می‌کنند:

۱. عدم تحقق اهداف بلندمدت و استراتژیک

منتقدان معتقدند دیپلماسی ایران در سال‌های اخیر فاقد برنامه‌ریزی بلندمدت و نقشه راه مشخص بوده است. به‌جای تمرکز بر تحقق اهداف راهبردی ده‌ساله یا پانزده‌ساله، سیاست خارجی عمدتاً درگیر واکنش به فشارها و مسائل روزمره شده است.

این وضعیت موجب شده بسیاری از فرصت‌های ژئوپلیتیکی و اقتصادی کشور از دست برود. به عنوان نمونه، تغییرات مکرر در سیاست‌ها و رویکردها با روی کار آمدن دولت‌های مختلف، باعث شده جایگاه ایران در مناسبات بین‌المللی ناپایدار و متزلزل شود.

در حالی که کشورهای همسایه و منطقه، با استراتژی‌های مشخص و ادامه‌دار، توانسته‌اند جایگاه سیاسی و اقتصادی خود را تقویت کنند، ایران همچنان درگیر مدیریت بحران‌های مقطعی بوده است. به باور منتقدان، دیپلماسی موفق باید مبتنی بر پیش‌بینی آینده و تعیین اولویت‌های کلان اقتصادی، امنیتی و فناوری باشد.

فقدان این چشم‌انداز، باعث شده کشور در بسیاری از تصمیم‌گیری‌های راهبردی از فرصت‌های تاریخی بازبماند و بخش قابل توجهی از ظرفیت‌های بالقوه‌اش بلااستفاده باقی بماند.

۲. ضعف در مذاکره و بهره‌گیری از فرصت‌های بین‌المللی

دومین محور انتقاد، مربوط به ناکارآمدی تیم‌های مذاکره‌کننده در استفاده از فرصت‌ها و مدیریت مذاکرات پیچیده است. منتقدان معتقدند بسیاری از مذاکرات ایران، به‌ویژه در زمینه رفع تحریم‌ها و تعامل با قدرت‌های جهانی، به‌دلیل نبود تاکتیک مؤثر و چابکی کافی، به نتیجه دلخواه نرسیده است.

دیپلماسی موفق امروز تنها به تبادل مواضع سیاسی محدود نمی‌شود؛ بلکه نیازمند مدیریت رسانه، تحلیل روانی طرف مقابل، ایجاد اجماع بین‌المللی و بهره‌گیری از کانال‌های پنهان است.

به اعتقاد منتقدان، دیپلماسی ایران اغلب محدود به دفاع از مواضع داخلی بوده و از ابزارهای مدرن اقتصادی و رسانه‌ای کمتر استفاده کرده است. نتیجه این رویکرد، از دست رفتن فرصت‌های کلیدی برای جذب سرمایه، کاهش فشار تحریم‌ها و بهره‌برداری از ظرفیت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی است. بسیاری از کارشناسان معتقدند که توازن میان آرمان‌گرایی و منافع ملی کلید موفقیت دیپلماسی است، توازنی که در عمل کمتر دیده شده است.

۳. تأثیر سیاست‌های داخلی بر عملکرد خارجی

سومین انتقاد، به تأثیر مستقیم فضای سیاسی و اقتصادی داخلی بر دیپلماسی بازمی‌گردد.

بی‌ثباتی تصمیم‌گیری، تغییرات مکرر مدیران و اختلاف میان نهادهای تصمیم‌گیر، باعث شده عملکرد سیاست خارجی در عرصه بین‌المللی تضعیف شود.به بیان ساده، وقتی پیام داخلی کشور درباره مسائل اقتصادی، فرهنگی و سیاسی متناقض باشد، طرف‌های خارجی نیز اعتماد خود را نسبت به ایران از دست می‌دهند.

همچنین در بسیاری موارد، سیاست خارجی کشور به ابزاری برای جبران ناکامی‌های داخلی تبدیل شده است؛ یعنی مشکلات داخلی به عرصه بین‌المللی منتقل شده و فشار بر دیپلماسی افزایش یافته است.منتقدان بر این باورند که دیپلماسی زمانی موفق است که از پشتوانه داخلی قدرتمند و وحدت سیاسی برخوردار باشد. فقدان این پشتوانه، هر نوع مذاکره و تعامل بین‌المللی را شکننده و آسیب‌پذیر می‌کند.

دیدگاه مدافعان: دیپلماسی به مثابه سپر ملی

گروه مدافعان عملکرد دیپلماسی ایران بر این باورند که ارزیابی واقعی، باید با در نظر گرفتن شرایط بی‌سابقه فشار بین‌المللی و تهدیدات امنیتی انجام شود. آنان چهار محور اصلی را برای دفاع از دیپلماسی ایران مطرح می‌کنند:

۱. جلوگیری از بروز جنگ و بحران‌های نظامی

به باور مدافعان، مهم‌ترین دستاورد دیپلماسی ایران در سال‌های اخیر، جلوگیری از وقوع جنگ فرسایشی بوده است. گفت‌وگوهای پشت‌پرده، مذاکرات غیررسمی و تعاملات هوشمندانه موجب شد کشور در شرایطی که تهدید نظامی واقعی وجود داشت، از بحران‌های گسترده‌تر نجات یابد.

مدافعان معتقدند که حفظ صلح، حتی در شرایط تحریم و فشار، خود یک پیروزی است؛ زیرا هر جنگی، حتی در صورت پیروزی نظامی، هزینه‌های انسانی و اقتصادی سنگینی بر کشور تحمیل می‌کند.

آنان تأکید دارند هنر دیپلماسی، در توانایی مهار بحران‌ها و حفظ کشور در مسیر توسعه و ثبات است.

۲. گسترش روابط منطقه‌ای و بازسازی اعتماد همسایگان

توافق ایران و عربستان برای ازسرگیری روابط دیپلماتیک، از نظر مدافعان نشانه‌ای از بازگشت عقلانیت به سیاست خارجی ایران است. آنان بر این باورند که این تحول نه تنها باعث کاهش تنش‌های امنیتی شد، بلکه درهای همکاری اقتصادی و فرهنگی در منطقه را نیز گشود.

همچنین توسعه روابط با عمان، قطر و تقویت نقش میانجی‌گرانه ایران در برخی پرونده‌های منطقه‌ای، نشان می‌دهد سیاست گفت‌وگو جایگزین تقابل شده است. به اعتقاد آنان، این تغییر رویکرد می‌تواند زمینه‌ساز همکاری‌های بلندمدت و افزایش نفوذ ایران در منطقه باشد.

۳. حرکت به سوی چندجانبه‌گرایی و استقلال راهبردی

مدافعان تأکید دارند که حضور ایران در سازمان‌هایی مانند شانگهای و بریکس، نشانه تلاش برای حضور فعال و مستقل در نظام جهانی چندقطبی است. این سیاست موجب شده ایران از انزوای کامل جلوگیری کند و جایگاه خود را در ساختارهای آسیایی تقویت نماید.

چنین رویکردی نشان می‌دهد ایران توانسته میان شرق و غرب توازن نسبی برقرار کند و از نفوذ یک‌جانبه قدرت‌های بزرگ در سیاست داخلی و خارجی خود جلوگیری کند. به باور مدافعان، این رویکرد، پایه‌ای برای بازتعریف جایگاه ایران در نظم جهانی آینده فراهم کرده است.

۴. تقویت نفوذ اقتصادی و بین‌المللی

چهارمین دلیل، به دستاوردهای اقتصادی و سیاسی-بین‌المللی دیپلماسی بازمی‌گردد. مدافعان معتقدند تلاش برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی از طریق همکاری‌های چندجانبه، توسعه روابط اقتصادی با کشورهای همسایه و حضور در بازارهای آسیایی و آفریقایی، نشان‌دهنده تأثیر مثبت دیپلماسی در عرصه اقتصادی است. این گروه می‌گویند، اگر دیپلماسی ایران فعال نبود، کشور به‌مراتب در شرایط اقتصادی بحرانی‌تر قرار می‌گرفت و فرصت‌های توسعه تجارت خارجی و نفوذ منطقه‌ای از دست می‌رفت. از نگاه آنان، سیاست خارجی در اینجا نه‌تنها دفاعی، بلکه سازنده و فرصت‌محور عمل کرده است.

موفقیت و شکست نسبی

ارزیابی عملکرد دیپلماسی ایران وابسته به معیارهای تحلیل است. اگر ملاک، میزان دستاوردهای اقتصادی و جذب سرمایه باشد، شاید برخی نقاط ضعف مشخص شود. اما اگر هدف، حفظ ثبات، استقلال و جلوگیری از بحران‌های نظامی و امنیتی باشد، موفقیت نسبی دیپلماسی غیرقابل انکار است.

دیپلماسی، میان واقعیت و آرمان، میان ضرورت و امکان قرار دارد. بازنگری در راهبرد دیپلماسی و تمرکز بر منافع بلندمدت، همراه با بهره‌گیری از تجربه گذشته، کلید موفقیت در آینده است.

در جهانی که قواعد بازی به سرعت در حال تغییرند، سیاست خارجی ایران باید با عقلانیت، تخصص و گفت‌وگو، هم توازن میان استقلال و تعامل را حفظ کند و هم زمینه رشد و توسعه کشور را فراهم کند.

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

عملیات ضربتی توقیف ۱۱ شتر بلاصاحب با دستور دادستان جاسک/ به مالکان متخلف هشدار داده شد