20

مهر

1404


سرویس بین الملل

10 مهر 1404 09:49 0 کامنت

ترامپ ادعا کرده است توافقی که او با طالبان در سال ۲۰۲۰ در دوحه قطر منعقد کرد-که خروج آمریکا از افغانستان را تا ماه مه ۲۰۲۱ مشخص می‌کرد - شامل پایگاه هوایی بگرام نمی‌شد. او هفته گذشته به خبرنگارانی از بریتانیا گفت: «ما قرار بود آن را حفظ کنیم». اما توافق اولیه شامل بندی نبود که به ایالات متحده اجازه دهد پایگاه هوایی بگرام را حفظ کند. ترامپ همچنین گفت دلیل اصلی که می‌خواهد این پایگاه را پس بگیرد این است که «یک ساعت با جایی که چین سلاح‌های هسته‌ای خود را می‌سازد فاصله دارد». این در حالی است که ریاست جمهوی آمریکا هشدار داد که اگر دولت طالبان کنترل پایگاه هوایی بگرام را به پنتاگون واگذار نکند، «اتفاقات بدی» رخ خواهد داد. تاکنون طالبان درخواست ترامپ را رد کرده است.

چرا ترامپ به دنبال بازپس‌گیری پایگاه هوایی بگرام افغانستان است؟

این امر به آمریکا اجازه می‌دهد تا دوباره در منطقه، با وجود چین در نزدیکی آن، قدرت‌نمایی کند. اما بازپس‌گیری آن آسان نخواهد بود. چهار سال پس از تخلیه پایگاه‌های نظامی نیروهای آمریکایی در افغانستان، بگرام همچنان یک قطعه زمین مورد مناقشه است که دولت ترامپ می‌خواهد آن را از طالبان پس بگیرد. این پایگاه دارای دو باند فرودگاه بتنی - یکی به طول ۳.۶ کیلومتر و دیگری به طول ۳ کیلومتر - است.

بگرام دژ استراتژیک بسیاری از قدرت‌های نظامی بوده است که در نیم قرن گذشته افغانستان را کنترل کرده‌اند و بر سر آن جنگیده‌اند. علاوه بر واحدهای نظامی، این پایگاه میزبان یک زندان بزرگ بود که به دلیل سوءاستفاده و شکنجه بازداشت‌شدگان افغان توسط نیروهای آمریکایی و شرکای محلی آن‌ها بدنام شد. همچنین محل یک بیمارستان کاملاً فعال، پادگان‌هایی برای هزاران سرباز و چندین رستوران زنجیره‌ای آمریکایی بود.

این پایگاه و تأسیسات توسط نیروهای آمریکایی در جریان خروجشان در اوت ۲۰۲۱ تخلیه و بخش زیادی از سلاح‌ها و تجهیزات آن نابود شد. آنچه باقی ماند، قبل از اینکه طالبان کنترل را به دست بگیرند، توسط گروه‌های محلی غارت شد.

از سویی اهمیت کنترل آمریکا بر پایگاه بگرام را می‌توان از این جهت که توسط یک رقیب ژئوپلیتیکی یعنی اتحاد جماهیر شوروی ساخته شده است، دانست. حکمت‌الله اعظمی، تحلیلگر امنیتی در مرکز مطالعات جنگ و صلح (CAPS)، گفت که پایگاه بگرام پس از سال ۲۰۰۱ «نقش حیاتی» در به اصطلاح «جنگ علیه تروریسم» واشنگتن ایفا کرد. اگرچه اکنون آمریکا افغانستان را ترک کرده است، اما ارزش بگرام با افزایش نفوذ چین در منطقه افزایش یافته است.

نگرانی‌های چین

نگرانی اصلی پکن ناشی از اشاره مکرر ترامپ به اینکه چین در کنار بگرام است. این پایگاه تنها حدود یک ساعت با تأسیسات هسته‌ای چین فاصله دارد. از سخنان ترامپ می‌توان نیت مهار چین را استنباط کرد، اما روش مهار هنوز مشخص نیست. آیا صرف حضور ایالات متحده در بگرام به معنای مهار است یا اقدامات بیشتری نیز انجام خواهد شد؟ اگر ترامپ صراحتاً «چین» و «بگرام» را به هم مرتبط نمی‌کرد، پکن احتمالاً دلیل کمی برای نگرانی داشت؛ در واقع، حتی ممکن بود بی‌سروصدا از این چشم‌انداز استقبال کند. واقعیت این است که چین در دوره جمهوری از چتر امنیتی به رهبری ایالات متحده در مناطق مختلف، از جمله افغانستان، سود زیادی برده است. چین همچنین از تمایل طالبان به سمت ایالات متحده نگران است. وقتی طالبان مجبور به انتخاب بین واشنگتن و پکن شوند، تقریباً مطمئناً اولی را انتخاب می‌کنند!

موضع روسیه

موضع مسکو در مورد مسئله بگرام با سایر کشورها متفاوت است. دلیل این امر این است که خروج آمریکا از افغانستان، مستقیماً با آغاز جنگ در اوکراین و کمپین فشار علیه روسیه مرتبط بود.

مقامات آمریکایی در چندین مورد اعتراف کرده‌اند که خروج از افغانستان به آن‌ها اجازه داده است تا به طور مؤثرتری بر اوکراین تمرکز کنند. بلینکن، وزیر امور خارجه سابق، در برابر کنگره اذعان کرد که: «خروج از افغانستان به ما اجازه داد تا منابع را دوباره بر چالش‌های فعلی، از جمله تجاوز روسیه علیه اوکراین، متمرکز کنیم». مقامات روسی، از جمله نیکولای پاتروشف، دبیر سابق شورای امنیت، نیز استدلال کردند که واشنگتن افغانستان را ترک کرده تا بر اوکراین تمرکز کند. با توجه به این اظهارات، بازگشت احتمالی واشنگتن به بگرام به یک تناقض تبدیل خواهد شد: اوکراین قربانی افغانستان خواهد شد. به همین دلیل، روسیه تهدیدات ترامپ در مورد بگرام را خیلی جدی نمی‌گیرد.

نگرانی‌های ایران

برای ایران، خروج آمریکا از خاورمیانه و جنوب آسیا همواره یک هدف استراتژیک بوده است. اگر ایران هدف بالقوه اقدام نظامی ایالات متحده و اسرائیل نبود، تهران احتمالاً از احتمال بازگشت آمریکا به بگرام نگران نمی‌شد. اما واقعیت فعلی، ایران را به تفسیر چنین بازگشتی سوق می‌دهد که آمریکا نه تنها از ترک منطقه امتناع می‌کند، بلکه اکنون قصد دارد خود را درست در مرز ایران مستقر کند. جمهوری اسلامی ایران به راحتی نمی‌تواند حضور نظامی مجدد آمریکا را در همسایگی خود تحمل کند. ایران کنترل پایگاه هوایی بگرام توسط آمریکا را یک تهدید طبیعی می‌داند. این پایگاه که در شمال افغانستان و نزدیک مرز ایران واقع شده است، امکان نظارت و عملیات نظامی احتمالی را برای هدف قرار دادن استان‌های شرقی ایران فراهم می‌کند. نزدیکی این پایگاه به مرزهای مشترک افغانستان با ایران، منطقه سین کیانگ چین و آسیای مرکزی، ارزش استراتژیک آن را به عنوان بستری برای عملیات نظامی و اطلاعاتی منطقه‌ای ایالات متحده افزایش می‌دهد. بازگشت آمریکا به افغانستان احتمالاً تهران را محاصره کرده و نفوذ رو به رشد چین و ایران را در جنوب آسیا و آسیای مرکزی مهار خواهد کرد.

نگرانی‌های پاکستان

اسلام‌آباد که درگیر مناقشه با طالبان افغانستان بر سر تحریک طالبان پاکستان (TTP) است، علاقه‌ای به بازگشت ایالات متحده به افغانستان ندارد، به خصوص اگر چنین بازگشتی از طریق مذاکره ترتیب داده شود.

هنوز مشخص نیست که واشنگتن در صورت استقرار مجدد، با تحریک طالبان پاکستان در بگرام، چگونه برخورد خواهد کرد. یکی از اهداف اعلام شده آمریکا مبارزه با تروریسم است، اما مشخص نیست که آیا خنثی کردن تحریک طالبان پاکستان بخشی از این ماموریت خواهد بود یا خیر. در حال حاضر، پاکستان به دنبال استفاده از آمریکا به عنوان اهرم فشار علیه طالبان افغانستان است. روابط بین دو طرف در ماه‌های اخیر به طور قابل توجهی گرم شده است. اگر آمریکا به بگرام بازگردد، احتمالا از پاکستان نظرخواهی خواهد کرد. شریف، به نوبه خود، تأیید کرد که ترامپ را برای جایزه صلح نوبل نامزد کرده است، اقدامی که نه تنها او را تشویق و جسور می‌کند، بلکه امتیازاتی برای اسلام آباد دارد.

موضع‌گیری ایالات متحده و آینده ادغام اقتصادی - منطقه‌ای ایران

استقرار مجدد احتمالی آمریکا در بگرام، به طور قابل توجهی مانع ادغام تهران در آسیای مرکزی شده و کریدورهای ابتکار کمربند و جاده چین را در معرض خطر بیشتری قرار می‌دهد. مسیری که با مشارکت آن در ابتکار کمربند و جاده (BRI) بیشتر تثبیت شده است. در واقع، زیرساخت‌هایی مانند راه‌آهن چین-ایران که اخیراً افتتاح شده و شی‌ آن را به بندر خشک آپرین متصل می‌کند، با هدف تقویت کریدورهای حمل و نقل بین چین و ایران از طریق مسیرهایی که عمداً از فشار ایالات متحده مصون مانده‌اند، ایجاد شده‌اند. مهار چین و روسیه توسط ناتو و سیاست‌های غربی که پکن و مسکو را هدف قرار می‌دهند، با توجه به همسویی ایران با هر دو قدرت، قدرت مانور خارجی آمریکا را نیز محدود می‌کند.

مبارزه بر سر بگرام در چارچوب یک رقابت مثلثی گسترده‌تر شامل آمریکا، چین و روسیه قرار دارد که همگی برای نفوذ در افغانستان و کریدور آسیای مرکزی رقابت می‌کنند.

برای واشنگتن، بگرام نماد پایگاهی است که از آن می‌توان قدرت‌نمایی کرد، با ابتکار کمربند و جاده چین مقابله کرد و تهدیدات امنیتی منطقه‌ای را رصد کرد. برای افغانستان، میزبانی چنین ترتیباتی، حاکمیت را تضعیف می‌کند، واکنش‌های داخلی را برمی‌انگیزد و حکومت را بی‌ثبات می‌کند. چنین اقدامی احساسات ضد آمریکایی را در سراسر افغانستان و همچنین جهان اسلام شعله‌ور می‌کند و برنامه‌های جدیدی را برای گروه‌های افراطی فراهم می‌کند. اشغال مجدد به نیروی انسانی و دفاعی گسترده نیاز دارد که عملاً شبیه یک تهاجم جدید آمریکا است.

حتی با وجود موافقت طالبان، حضور ایالات متحده همچنان جاذب داعش-خراسان، القاعده و سایر شبه‌نظامیان خواهد بود و از این رو ناامنی را تشدید می‌کند. برای واشنگتن، «بازپس‌گیری» بگرام خطر یک درگیری طولانی دیگر بدون پایان مشخص و تکرار اشتباهات گذشته را به همراه دارد.

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

سرپرستان خانوار می‌توانند وام اعتباری در حساب جاری بگیرند