06

آذر

1404


05 مهر 1404 10:35 0 کامنت

پرخاشگریم تا پرسشگر

استاندار هرمزگان پیرامون خلا مطالبه‌گری مردم استان هرمزگان در جمع خبرنگاران گفت: روند مطالبه‌گری جامعه هرمزگان تغییر وضعیت داده است. به گفته «محمد آشوری»، برای آنکه گفتمان مطالبه‌گری منطقی شکل بگیرد حتما باید ابزار، سازوکارها و آموزش لازم در این زمینه وجود داشته باشد. وی با اشاره به اینکه جامعه هرمزگان قبلا جامعه خاموش بوده است، عنوان کرد: امروز تغییر وضعیت داده‌ایم اما هنوز نیاز به کارهای جدی در این زمینه وجود دارد. آشوری با تاکید بر اینکه بعضی مواقع ما بین پرسشگری و پرخاشگری اشتباه می‌کنیم، گفت: پرسشگری یک نوع مطالبه‌گری منطقی است و اصول و قواعد منطقی آن باید رعایت شود. قانون اساسی حقی به مردم داده است به عنوان حق پرسشگری. پرسشگری منطق مطالبه‌گری است. اصل هشتم قانون اساسی بحث نظارت همگانی را که مطرح می‌کند که دو نکته در آن نهفته است؛ یک اینکه می‌گوید پرسشگری به عنوان حق مطلق مردم است و دوم اینکه پاسخگویی به عنوان تکلیف، مسئولیت مسئولانی است که در ساختار قدرت حضور دارند. نماینده دولت چهاردهم در هرمزگان با بیان اینکه در این خصوص باید تمرین کنیم و تشکل‌های مردم نهاد بایستی در ترویج فرهنگ مطالبه‌گری منطقی کارهای جدی انجام دهند، گفت: برخی اتفاقاتی که در جامعه ما رخ می‌دهد مطالبه گری نیست پرخاشگری است. جامعه هرمزگان امروز نیاز دارد روش‌های مطالبه گری را عقلانی و منطقی کند؛ با روش غیرمنطقی گرد و غبار درست می‌شود و حرف حق گم می‌شود.

چرا خودی گدازی و خودزنی؟

وی با بیان اینکه پرسشگری اصل و پاسخگویی مسئولین تکلیف است و ما به عنوان نماینده دولت پای آن هستیم، اضافه کرد: پاسخگویی، شفافیت، کارآمدی و مسئولیت پذیری ذات حکمرانی مطلوب است. ما نیاز به تمرین داریم که این نکته مهمی است. اگر بخواهیم مطالبه‌گری‌مان هدفمند، نافذ و اثربخش باشد باید تغییراتی در رفتار فرهنگی‌مان داشته باشیم زیرا ما خودی‌گداز و دگرنوازیم. آشوری گفت: دگرنوازی خوب و صفت ممدوحی است؛ اینکه شما، دیگران یعنی کسانی که چند صباحی به هرمزگان می‌آیند و می‌روند را گرامی می‌دارید ولی چرا خودی گدازی و خودزنی می‌کنیم این یک ضعف و فقر فرهنگی است. ما در حوزه فرهنگی باید مشکلاتمان را حل کنیم. مناطق دیگر نه اینکه مبتلا به این آسیب‌ها نیستند اما ما در خودزنی‌ هم کمی پیشتازیم و باید آن را حل کنیم. استاندار هرمزگان با اشاره اینکه «می‌پرسند ما در هیئت مدیره‌ها، ساختار ملی و بخش‌های مختلف چرا طیفمان کم رنگ یا حرکتمان کند است»، گفت: نقطه آغازش از این معضل فرهنگی است. برخی از اقوام ایرانی پشت یکدیگر هستند اقلیت هستند اما پشت هم هستند؛ به جای اینکه ایراد یکدیگر را در بوق و کرنا کنند یک خوبی که دارند را ترویج می‌کنند اما ما خودزنی می‌کنیم و باید این را علاج کنیم. این مقام مسئول در پایان گفت: محور جمع شدن و همگرایی نخبگان موثر، توسعه استان است ما باید توسعه را مبنا قرار دهیم آن وقت نحله‌های سیاسی مختلف و هرکس که دل در گرو آبادانی این استان دارد به این نهضت بپیوندد این می‌تواند عامل وصل شود.

«محمود رئوفی»:

سطح مطالبه‌گری‌مان متوسط است

«محمود رئوفی» دکترای جامعه‌شناسی با تاکید بر اینکه معنای مطالبه‌گری صرف اعتراض، انتقاد، پرخاش یا رو کم کنی نهادهای دولتی نیست با نقد دیدگاه «من اعتراض می‌کنم پس هستم»، سطح مطالبه‌گری‌ هرمزگانی‌ها را متوسط رو به پایین خواند. رئوفی در بخش پایانی مصاحبه نیز با نقد جدی رویکرد استاندار هرمزگان درخصوص «خودی‌گدازی و دیگر نوازی» گفت: «در فضای مجازی استان جو به گونه‌ای است که شما اگر آقای آشوری را نقد کنید یعنی استان را نقد کرده‌اید. مگر ایشان برابر با استان است؟ خیر ایشان یک شهروند است». در ادامه مشروح مصاحبه آمده است.

آیا واقعا کنشگری مردم هرمزگان تغییر کرده است؟

تغییر در حوزه مطالبه‌‎گری در استان هرمزگان اتفاق افتاده است. اگر ما مقطع امروز را با ده یا بیست سال پیش مقایسه کنیم این تغییر محسوس را می‌بینیم؛ یکی از دلایل این تغییر، تنوع، تکثر و گسترش راه‌های مطالبه‌گری اعم از وسایل ارتباط جمعی کاغذی و الکترونیک، شبکه‌های اجتماعی و گسترش نهادهای مدنی و صنفی است. به خاطر دارم که در دوم خرداد 76 در سطح استان تنها روزنامه صبح‌ساحل را داشتیم، هفته‌نامه ندای هرمزگان و بعد هفته‌نامه هرمز هم به آن اضافه شد؛ امکانات مطبوعات ضعیف و کادرشان هم محدود بود از طرفی دولت هم خیلی به مسائلی که در مطبوعات منعکس می‌شد توجه نمی‌کرد اما الان علاوه بر مطبوعات کاغذی، ما مطبوعات الکترونیک، نهادهای صنفی، مدنی و دفاتر احزاب را در استان داریم. این روند رو به رشد بوده و هم از نظر کیفی و هم کمی قابل توجه است. البته به نسبت استان‌های دیگر هنوز در وضعیت ایده‌آل و مطلوب نیستیم.

می‌توان برای مطالبه‌گری استانداردی مشخص کرد؟

در مطالبه‌گری نمی‌توانیم استاندارد تعیین کنیم چون امری کیفی است. حداقل استاندارد این است که مطالبه‌گران فردی، نهادی، سازمانی و مدنی باید اصول مطالبه گری رعایت کنند. معنای مطالبه‌گری صرف اعتراض، انتقاد، پرخاش یا رو کم کنی نهادهای دولتی نیست. از آن طرف هم نهادهای دولتی، بروکراتیک و حاکمیتی هم باید متوجه باشند مطالباتی که افراد، کنشگران، روزنامه‌نگاران یا نهادهای مدنی مطرح می‌کنند برای خود آن‌ها هم مفید است.

منظورتان از اصول مطالبه‌گری را توضیح دهید.

مطالبه‌گری استان به استان متفاوت است. در سطح هرمزگان ما به عنوان مطالبه‌گر، شهروند یا پرسشگر باید ببینیم امکانات و مقدورات دولت و سازمان‌ها در استان چقدر است. پرواضح است که امکانات هرمزگان قابل مقایسه با استان اصفهان، آذربایجان غربی و شرقی و خراسان رضوی نیست. مطالبه‎گری منِ پرسشگر، نهاد مدنی و صنفی باید با توجه به مقدورات استان باشد و شرط دولت این است که ما باید مطالبه گری را درست فهم، تفسیر و به کار ببریم؛ همانگونه که اشاره کردم معنای مطالبه‌گری صرف اعتراض نیست؛ رویکرد «من اعتراض می‌کنم پس هستم»؛ «من پرخاش می‌کنم پس هستم»، منسوخ است زیرا نحوه‌ی گفتمان و پرسشگری بسیار مهم است. ما باید با لحنی گفتگو کنیم که نهاد مسقر در قدرت اعم از دولت، مجلس یا قوه قضاییه در مقابل ما موضع نگیرد. باید ببینیم چه حقوقی در قانون اساسی و بخشنامه‌های دولتی داریم. متاسفانه ایرادی که در سطح مطبوعات کاغذی و الکترونیک مشاهده می‌کنیم دوستان روزنامه‌نگار ما، کنشگران سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دغدغه و دلسوزی دارند اما نگاه نمی‌کنند در چه حوزه‌ای تخصص دارند. ما نیازمند روزنامه‌نگاری تخصصی هستیم و این مسئله مختص استان نیست و در سطح ملی مطرح است.

اخیرا در بسیاری از مسئولان دیده شده که می‌گویند «هرمزگانی‌ها خاموش‌ند و اگر مطالبه‌گر بودند چنین و چنان می‌شد»؛ می‌توان مردم را مقصر ضعف در مطالبه‌گری دانست؟

دو طرفه است. ضعف مطالبه‌گری در استان هرمزگان هم به نهادهای حاکمیتی مستقر در استان و هم به شهروندان استان مربوط است. در حال حاضر وضعیت مطالبه‌گری در فضای مطبوعات کاغذی و الکترونیک استان مطلوب است. رصد شبکه‌های اجتماعی استان نشان می‌دهد که خبرنگاران، روزنامه‌نگاران، کنشگران سیاسی، مدنی و اجتماعی کنش‌گری و مطالبه‌گری را انجام می‌دهند منتهی از منظر توده مردم، قبول دارم که ما هرمزگانی‌ها پرسشگر نیستیم؛ یعنی بیشتر خودمان را مکلف می‌دانیم تا مُحِق. من تجربه زندگی هم‌زمان در بندرعباس و تهران را دارم؛ «در یک مثال ساده» می‌توانم بگویم در شهر بندرعباس شما تلی از زباله را مشاهده می‎کنید اما در شهر تهران، قم و یزد کمتر چنین چیزی را می‌بینید چون خود مردم مراقب هستند؛ یعنی اگر همسایه‌ای رعایت نکند پیگیری می‌کنند. مردم این مطالبه‌گری را می‌کنند و با شهرداری، فرمانداری و استانداری تماس می‌گیرند اما در استان هرمزگان اینگونه نیست.

البته این کنش هم تماما متوجه مردم نیست؛ چرا مردم اینگونه شده‌اند؟ ما اصلی در جامعه‌شناسی داریم به نام «درماندگی آموخته شده»؛ شما وقتی یک در را چند بار فشار می‌دهید و باز نمی‌شود مایوس می‌شوید، در را می‌شکنید یا رها می‌کنید. از بس که مردم ما مطالبه‌گری و اعتراض کردند و کسی آن‌ها را نشنیده، دولت، استانداری و شهرداری حرف آن‌ها را گوش نداده مردم هم رها کردند. بنابراین فقر مطالبه‌گری در هرمزگان هم ریشه در نهادهای حاکمیتی دارد و آن‌ها مسئول هستند و هم شهروندان مسئول هستند. این وسط کنشگران مطبوعاتی، فضای مجازی و مدنی، سیاسی و اجتماعی هم از شهروندان و هم از نهادهای حاکمیتی جلوتر هستند. منتهی نهادهای حاکمیتی باید شروع کننده باشند. حکومت در کشورهای مثل ایران نقش کلیدی دارد. چون ما با دولت فربه و بزرگ مواجه هستیم. همه چیز دولتی و وابسته به دولت است. بنابراین شروع کننده روند تقویت پرسشگری و مطالبه‌گری باید از دولت در استان شروع شود.

بحث عدم توسعه یا ناکامی در توسعه برگردن جامعه است چون مطالبه‌گر و پرسشگر نیستند؟

خیر. در کشورهایی مثل ایران حاکمیت نقش کلیدی دارد. اینجا همه چیز دولتی است حتی بخش خصوصی ما هم بخش خصولتی و شبه دولتی است. در چنین شرایطی این وظیفه بیشتر برعهده نهادهای حاکمیتی است. پیشران توسعه در ایران حکومت و در استان، استانداری است. مردم می‌توانند عامل کمک‌کننده باشند. مطالبه‌گران مکمل حاکمیت هستند. توسعه بر عهده سازمان‌های اداری است اما دولت مشخصا استانداری‌ها در استان‌ها اساسا خودشان را پاسخگو نمی‌دانند. اکثر مدیران هرمزگان خودشان منتقد هستند در واقع منتقد همان وظایفی هستند که خودشان باید انجام دهند. ما شما را استاندار، نماینده مجلس و رئیس دانشگاه کردیم که این مسئله را حل کنید و حالا شما خودتان منتقد این وضع هستید. انتقاد وظیفه من شهروند است نه استاندار و معاون استاندار. از طرفی نسبی هم است یعنی اگر مطالبه‌گری شود آن‌ها هم متوجه می‌شوند که در سال‌های اخیر جواب هم داده است. الان شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های جمعی قدرتمند شده‌اند بنابراین اگر مطالبه‌گری درستی انجام دهیم کمی و کیفی در سطح بالایی باشد اثر خودش را می گذارد.

تحلیل شما از صحبت‌های استاندار هرمزگان پیرامون مطالبه‌گری چیست؟

یک بخش خوبی در مصاحبه آقای استاندار بود مبنی بر آنکه معنای مطالبه‌گری پرخاشگری نیست. زیاد دیده‌ام برخی دوستانی که به «مطالبه‌گر» معروف شده‌اند، اشخاص و خصلت‌های فردی افراد را زیر سوال می‌برند مثلا این مدیر بداخلاق است و از فلان طریق آمده؛ درواقع از سر موضع‌گیری وارد می‌شوند؛ این بیشتر خراب کردن فرد است.

به طور کلی اما درخصوص دیدگاه آقای آشوری چنین برداشت می‌شود که ایشان رویکرد حاکمیتی دارد نه مردمی؛ به این معنا که ما هر کاری می‌کنیم درست است حالا شما هم نظرات خودتان را بیان کنید. ایشان برای انواع و اقسام مشاور و قائم مقام حکم زده‌اند که اصلا تاکنون چنین چیزی نداشته‌ایم. در استانداری‌ها و وزارت کشور پستی تحت عنوان قائم مقام نداریم و حکم قائم مقام قانونی نیست. به نحو طبیعی معاون سیاسی جانشین استاندار است و این موضوع در وزارت کشور جا افتاده است که یک فرد توانمندی را معاون سیاسی می‌گذارند. مواردی داشتیم که معاون سیاسی هم‌تراز استاندار یا حتی معاون سیاسی قوی‌تر بوده است. در چارت استانداری‌ها چند پست مشاور داریم از جمله مشاور امور روحانیون و ایثارگران اما اینکه شما بیایید پنجاه نفر را مشاور کنید یا انواع قائم مقام منصوب کنید هیچگاه نبوده است. چنین اقدامی حامل این پیام است که عملا مطالبه‌گران بروند دنبال کارشان؛ این همه آدم گذاشته‌ایم نظر می‌دهند. مسئله این حرکت این است که مشاور با مدیرش رودربایستی دارد و نمی‌تواند موارد صریح را مطرح کند. مطالبه‌گران استان می‌گویند ما چه مطالبه‎گری کنیم چه نکنیم آقای آشوری کار خودش را می‎کند.

از طرف دیگر ایشان الان حضوری در استان ندارد و عمدتا شهر بندرعباس هستند. آشوری به جای آنکه از سراسر استان بازدید میدانی کند خودش را عمدتا در بندرعباس قفل کردند. هر چند به مناسبت برخی مراسمات در تعدادی از شهرستان‌ها حضور میدانی داشته اما کافی نیست. ایشان هنوز فکر می‌کنند نماینده حوزه مرکزی استان هستند و عمده توجهشان به بندرعباس، قشم، حاجی آباد و بندرخمیر معطوف است. وی باید در این مدت در شورای برنامه‌ریزی و توسعه شهرستان‌های استان حضور می‌یافت. استاندار مقامی است که نیاز به چابکی و چالاکی، سرعت و دقت دارد.

این معنایش این است که من توجهی به مردم ندارم. نمی‌شود که بگویید مشاوران و معاونین هستند و کم توجهی به مطالبه‌گری است. نکته دیگر که مربوط به آقای آشوری نیست و مربوط به دوستان ایشان است اینکه یک سری آدم هستند که یا دوستان ایشان هستند یا دوست منافعی استاندار هستند اینها در فضای مجازی به مطالبه‌گران حمله می‌کنند. شما اگر کوچکترین انتقادی از استانداری یا معاونان استاندار کنید هتاکی و فحاشی می‌کنند که درست نیست. استانداری در همه دوره‌ها خودش را در سطح بالاتر دیده است در صورتی که تنها هماهنگ‌کننده است و باید نقدها را دریافت کند و به سازمان‌های زیر مجموعه منعکس کند. منطقشان این است که برای اولین بار ما یک استاندار بومی در سطح ملی داریم و وقتی شما ایشان را نقد کنید دفعه بعد یک تهرانی می‌فرستند؛ این حرف غلطی است نقد باید انجام بگیرد.

در خصوص اینکه استاندار محترم هرمزگان می‎گویند «ما هرمزگانی‌ها خودی گدازیم و دیگر نوازیم» همین انتقاد به آقای آشوری هم وارد است. آقای آشوری برای هرمزگانی‌ها شفاف کند در زمان پنج دوره نمایندگی چند نیروی هرمزگانی در تهران معرفی کرد. اینها حتی مقابل رشد بسیاری از نیروهای هرمزگانی ایستاده‌اند. همین الان اگر ترکیب آقای آشوری را ببینیم بخشی از نیروهایش نیروهای قوی هستند اما بسیاری، نیروهای ضعیف هستند. نگاه شخصیت‌پروری نیست و نوچه پروری است. یعنی ما می‌خواهیم مطیع تربیت کنیم. سمت و سو برای انتخابات آتی مجلس است و ستاد انتخاباتی تشکیل شده است که معنایش این نیست که شما خودی نواز هستید این فرد پرستی است؛ وقتی نیرویی توانمند است فرق نمی‌کند کجایی باشد. مردم عادی اصلا بومی-غیر بومی نمی‌کنند می‌گویند چه کسی توانمند است؛ اغلب تحصیل کرده‌های بومی توقع دارند و دنبال بومی و غیر بومی هستند و شهروندان محلی شایسته‌گرا هستند. در فضای مجازی استان جو به گونه‌ای است که شما اگر آقای آشوری را نقد کنید یعنی استان را نقد کرده‌اید. مگر ایشان برابر با استان است؟ خیر ایشان یک شهروند است. نقد مدیر اداری به معنای خودی‌گدازی و مخالفت با نیروهای شایسته بومی نیست. خودی‌گدازی یعنی پشت کردن به منافع استان و شهروندان هرمزگان. بدیهی است که منتقدان هیچگاه منافع استان را نادیده نمی‌گیرند بلکه منتقدِ رفتار سازمانی و ضعف سازمانی هستند. بنابراین هیچ مدیری اعم از استاندار و مدیران کل استانی حق ندارند با داعیه خودی‌نوازی و هرمزگان‌گرایی منتقدان را وادار به حمایت یا سکوت کنند. یک فرد نباید خودش را معادل کل استان قرار دهد ما همه شهروند هرمزگان هستیم. فرد در هر سمتی معادل استان نیست و اینکه مدیری نقد شود به معنای نقد استان نیست.

سخن پایانی

من معتقدم مطالبه‌گری ما هرمزگانی‌ها در سطح ملی متوسط رو به پایین است. حتی متوسط رو به بالا هم نیست کما اینکه ضعیف و در عین حال عالی هم نیستیم. پرسشگری را ما باید از نظر کمی و کیفی تقویت کنیم. اصول مطالبه‌گری، تسلط بر قوانین مربوطه و تخصصمان در حوزه‌ای که می‌خواهیم مطالبه‌گری کنیم را باید رشد دهیم.

لحن کلاممان هم باید به گونه‌ای باشد که گزنده نباشد می‌توانیم حرف تندی را با یک بیان نرم بزنیم. ما وقتی از موضع تخصصی، اشراف و آگاهانه به مسائل برخورد می‌کنیم برای نهادهای دولتی قابل پذیرش‌تر است. از آن طرف هم نهادهای دولتی باید صبر از خودشان نشان دهند و بپذیرند که مردم حق دارند حرف بزنند سپس مخاطبان انتخاب می‌کنند بین حرف درست یا نادرست انتخاب کنند.

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

فعالیت مدارس و دانشگاه‌های هرمزگان در روزهای ۶، ۸ و ۹ آذرماه غیر حضوری شد