06

آذر

1404


سیاسی

01 مهر 1404 09:36 0 کامنت

استراتژی پشت انتخاب‌های ریاض و اسلام‌آباد

این قرارداد در برهه‌ای حساس منعقد شده است. سیاست‌های منطقه‌ای به دلیل دو سال تجاوز اسرائیل - از جمله جنگ علیه غزه و حملات به کشورهای همسایه - که با حمله اسرائیل به دوحه، پایتخت قطر و هم مرز با عربستان، به اوج خود رسید، دستخوش تغییر شده است. از طرفی این قرارداد در بحبوحه تنش‌های بین هند و پاکستان، پس از درگیری کوتاه اما شدید در ماه مه، منعقد شده است. نهادهای امنیتی هند نگران هستند که این پیمان ممکن است پاکستان را در رقابت با هند جسورتر کند. اگرچه مقامات سعودی اصرار دارند که این توافق علیه دهلی نو نیست. تحلیلگران هندی معتقدند که این تحول می‌تواند همکاری دفاعی دهلی نو با اسرائیل را تسریع کند، کشوری که در حال حاضر با آن همکاری اطلاعاتی و تسلیحات پیشرفته دارد.

عربستان مدت‌هاست که روابط اقتصادی، مذهبی و امنیتی نزدیکی با پاکستان دارد، کشوری که بزرگترین ارتش جهان اسلام را در اختیار دارد. در این میان توافق فعلی سه پیامد فوری دارد: اول، امنیت خلیج‌فارس و آسیا را بیشتر به هم پیوند می‌دهد و وابستگی متقابل استراتژیک را افزایش می‌دهد. دوم، این امر یک بازیگر امنیتی جدید، اسلام آباد، تنها قدرت هسته‌ای با اکثریت مسلمان، را به معادله امنیتی در حال تغییر خلیج فارس اضافه می‌کند و یک قدرت آسیایی رسماً وارد این صفحه شطرنج می‌شود. سوم، ریاض را وارد ژئوپلیتیک و اختلافات جنوب آسیا، از تنش‌های مرزی پاکستان با هند و ایران گرفته تا افغانستانِ تحت سلطه طالبان، می‌کند.

البته نیروهای پاکستانی دهه‌هاست که در عربستان حضور دارند (در حال حاضر حدود ۱۵۰۰ تا ۲۰۰۰ سرباز) و در نقش‌های آموزشی، مشاوره‌ای و امنیتی فعالیت می‌کنند. این دو کشور از دهه ۱۹۶۰، زمانی که نیروهای پاکستانی برای اولین بار برای محافظت از مرزهای عربستان در طول درگیری‌های منطقه‌ای مستقر شدند، روابط نظامی نزدیکی داشته‌اند. در طول این سال‌ها، پاکستان بیش از ۸۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ پرسنل نظامی عربستان را آموزش داده و به صورت دوره‌ای واحدهایی را در این پادشاهی مستقر کرده است. خلاصه اینکه، پیمان جدید به جای ایجاد اتحادی از هیچ، اتحادی عمیق با ریشه‌های تاریخی را رسمیت می‌بخشد. همچین عربستان ۳ میلیارد دلار به پاکستان وام داده است، قراردادی که در ماه دسامبر تمدید شد تا ذخایر ارزی این کشور را تقویت کند.

نشان دادن همبستگی

توافق‌نامه‌های همکاری دفاعی، به ویژه بین شرکای نامتقارن، اغلب به جای ملزم کردن هر طرف به اقدام نظامی خودکار در هر سناریو، به نشان دادن وحدت و جلوگیری از تهدیدات مشترک کمک می‌کنند.

بیانیه عربستان و پاکستان، این پیمان را به عنوان «تعهدی مشترک... برای افزایش امنیت و دستیابی به صلح در منطقه» با هدف بازدارندگی مشترک مطرح می‌کند. این بدان معنا نیست که پاکستان و عربستان خود را ملزم به انجام حملات تمام عیار به هر دشمنی در یک چشم به هم زدن می‌کنند. در عمل، چنین ترتیباتی براساس تصمیم‌گیری سیاسی صورت می¬گیرد. برای مثال، اگر فردا بحرانی بین عربستان و ایران رخ دهد، پاکستان احتمالاً قبل از دخالت، منافع ملی خود و علت درگیری را ارزیابی خواهد کرد. (نکته قابل توجه این است که پاکستان در سال ۲۰۱۵، علی‌رغم درخواست‌های ریاض، از پیوستن به مداخله نظامی به رهبری عربستان در یمن خودداری کرد، زیرا پارلمان این کشور تصمیم گرفت که پاکستان باید در آن جنگ بی‌طرف بماند، سابقه‌ای که نشان می‌دهد اسلام‌آباد مُهر تاییدی بر خواسته‌های عربستان نیست. برعکس، اگر پاکستان با هند درگیر شود (همانطور که در ماه مه ۲۰۲۵ اتفاق افتاد)، با توجه به اولویت‌های ریاض و روابط رو به رشد آن با دهلی نو، حمایت عربستان سعودی ممکن است به جای دخالت نظامی مستقیم، دیپلماتیک یا اقتصادی باشد. لذا این پیمان در درجه اول یک نشانه سیاسی از همبستگی و همکاری استراتژیک است، نه یک تضمین بی‌قید و شرط جنگ. در واقع، اهمیت سیاسی این پیمان ممکن است از فایده نظامی فوری آن بیشتر باشد.

آنچه پیمان جدید می‌گوید (و نمی‌گوید)

متن این توافق‌نامه (آن‌طور که در بیانیه‌های رسمی منتشر شده است) بر تقویت همکاری و «بازدارندگی مشترک در برابر هرگونه تجاوز» تأکید دارد. این توافق‌نامه متعهد می‌شود که حمله به یکی از طرفین، حمله به هر دو طرف تلقی شود و این نشان‌دهنده تعهد به مشورت و حمایت از یکدیگر در بحران‌ها است. شهباز شریف، نخست‌وزیر پاکستان، و محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان، این پیمان را به عنوان اوج سال‌ها بحث و گفتگو و نهادینه کردن همکاری امنیتی دیرینه خود مورد ستایش قرار دادند. نکته قابل توجه این است که یک مقام ارشد سعودی تأکید کرد که این توافق‌نامه «پاسخی به کشورهای خاص یا رویدادهای خاص» نیست، بلکه رسمی‌سازی دیرهنگام روابط عمیق است. به عبارت دیگر، ریاض آن را به عنوان تکامل طبیعی یک همکاری چند دهه‌ای به تصویر می‌کشد، نه یک اتحاد ناگهانی با هدف مقابله با هیچ دشمنی.

در هیچ کجای این توافق عمومی به سلاح‌های هسته‌ای اشاره نشده است و مقامات پاکستانی همواره تأکید کرده‌اند که زرادخانه هسته‌ای آن‌ها صرفاً بر بازدارندگی هند متمرکز است. وقتی رویترز مستقیماً از یک مقام سعودی پرسید که آیا پاکستان اکنون موظف به ارائه «چتر هسته‌ای» به پادشاهی است، این مقام فقط پاسخ داد که «این یک توافق دفاعی جامع است که شامل همه ابزارهای نظامی می‌شود.» این بیانیه عمداً کلی، هیچ بُعد هسته‌ای را نه تأیید و نه رد می‌کند. این نشان می‌دهد که این پیمان همه اشکال همکاری نظامی را به طور کلی پوشش می‌دهد، اما از گسترش صریح بازدارندگی هسته‌ای پاکستان به خاک عربستان خودداری می‌کند. پیمان‌های دفاعی قبلی پاکستان هرگز شامل تضمین‌های هسته‌ای نبودند و این پیمان نیز تفاوتی ندارد.

با وجود گمانه‌زنی‌ها، خبری از «چتر هسته‌ای مخفی» نیست

جای تعجب نیست که گمانه‌زنی‌ها در برخی محافل در مورد بندها یا تفاهم‌های احتمالی مخفی است به ویژه با توجه به سابقه علاقه عربستان به قابلیت‌های هسته‌ای. سال‌هاست که شایعه شده است عربستان در دهه ۱۹۸۰ از برنامه هسته‌ای پاکستان حمایت مالی کرده است، با این درک که در صورت نیاز می‌تواند به کلاهک‌های هسته‌ای دسترسی پیدا کند. در سال ۲۰۲۴، باب وودوارد، روزنامه‌نگار، حتی در کتاب خود مکالمه‌ای را روایت می‌کند که در آن، ظاهراً محمد بن سلمان، ولیعهد، به سناتور لیندسی گراهام به شوخی گفته است: «من برای ساخت بمب به اورانیوم نیاز ندارم. اگر عربستان به سلاح هسته‌ای نیاز داشته باشد، من فقط یکی از پاکستان می‌خرم». چنین حکایاتی این فرض را تقویت می‌کند که یک پوشش هسته‌ای بالفعل برای عربستان وجود دارد.

با این حال، باید در مورد پذیرش ظاهری این تفاسیر محتاط بود. در واقع، عربستان رسماً اعلام کرده است به دنبال سلاح هسته‌ای نیست و فقط به دنبال انرژی هسته‌ای غیرنظامی است. این پیمان به طور ضمنی هیچ اشاره‌ای به هیچ سیستم تسلیحاتی خاصی نمی‌کند. اسلام‌آباد به شدت نسبت به هرگونه تعهدی که کنترل آن بر زرادخانه هسته‌ای‌اش را تضعیف کند یا آن را درگیر درگیری‌هایی فراتر از تمرکز اصلی‌اش کند، محتاط خواهد بود.

چرا این پیمان اکنون منعقد شد

امضای پیمان دفاعی متقابل عربستان با پاکستان به طور گسترده به عنوان سیگنالی برای اسرائیل (و شاید برای ایالات متحده نیز) که مدت‌هاست گمان می‌رود تنها رژیم مسلح به سلاح هسته‌ای خاورمیانه می¬باشد، تلقی شد.

زمان‌بندی آن تصادفی نبود: یک هفته پس از حمله دوحه، در زمانی که رهبران خلیج‌فارس آشکارا نگران قابل اعتماد بودن ضامن امنیتی، سنتی و غربی خود بودند، رخ داد.

در عین حال، تهدیدات از یمن افزایش یافته و امنیت عربستان را بیشتر به خطر انداخته است.

حوثی¬های یمن از اواخر سال 2023، در همبستگی با غزه، پهپادها و موشک‌های دوربرد را به سمت اسرائیل پرتاب کرده‌اند. برخی از این موشک‌ها از حریم هوایی عربستان عبور کرده‌اند. از طرفی ریاض شاهد گسترش جنگ اسرائیل به جبهه‌های متعدد (حمله به لبنان، سوریه، عراق، یمن و حتی خاک ایران در ماه‌های اخیر) بوده است.

در همین حال، ایالات متحده، اگرچه هنوز حامی اصلی خلیج فارس است، اما به طور فزاینده‌ای در جاهای دیگر جذب شده و در داخل از نظر سیاسی دچار اختلاف شده است. بنابراین کشورهای خلیج فارس صادقانه نگران هستند که وقتی بحران‌ها چند برابر می‌شوند، چقدر می‌توانند روی واشنگتن حساب کنند.

در نهایت، این پیمان نشان دهنده قدردانی پاکستان از حمایت پایدار عربستان در دوران سخت - چه از طریق وام‌های کم‌بهره، پرداخت‌های نفتی معوق یا کمک‌های بشردوستانه و سیاسی پایدار - است.

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

حقوق 1405 کارمندان دولت مشخص شد