فرهنگی و هنری
__تا سوار تاكسی شدم راننده گفت:
تو كه سواد نداری چرا می نویسی، تو روزنامه هم چاپ می كنی؟
گفتم: شما از كجا می دونین من بی سوادم؟
گفت: این چی بود هفته پیش نوشته بودی؟
گفتم: چی نوشتم؟
راننده تاكسی گفت: شعر صائب را غلط نوشته بودی..!! اصل شعر اینه كه:
یك عمر می توان سخن از زلف یار گفت / در بند این نباش كه مضمون نمانده است
ولی تو به جای مضمون نوشته بودی «موضوع!»
به مسافرهای تاكسی نگاه كردم یك آقای حدودا 60 ساله، یك خانم حدودا 30 ساله و پسر جوانی كه به نظر دانشجو می رسید توی تاكسی بودند و هر سه داشتند به من بی سواد نگاه می كردند. حس خوبی نبود. خواستم از زیر بار این نگاه های سرزنش بار بیرون بیایم. گفتم: بله تو خیلی از نسخه ها مضمونه ولی تو بعضی از نسخه ها هم موضوع ثبت شده.
مرد 60 ساله گفت: تو هیچ نسخه ایی از دیوان های صائب موضوع نیومده.
گفتم: مگه شما همه نسخه ها را خوندین؟
مرد گفت: بله!
گفتم: مگه می شه؟
مرد گفت: بله!
گفتم: شما چه كاره اید؟
مرد گفت: استاد دانشگاه رشته ادبیات فارسی!
با خودم فكر كردم چرا باید سوار تاكسی ای شوم كه راننده اش صائب خوانده باشد؟
روزنامه صبح ساحل
جدیدترین اخبار
شکارچیان غیرمجاز جنگل الیت را آتش زدند
برگزاری همایش تجلیل از مادران و همسران قهرمانپرور هرمزگان
نخستین گل غیرپنالتی استقلال پس از ماهها
سود سهام عدالت باید تا شب یلدا واریز شود
آغاز نامنویسی سومین دوره جایزه معلم در هرمزگان
تصادف پراید با موتورسیکلت در پارسیان یک نفر را به کام مرگ کشاند
مدارس کیش غیرحضوری شد
شتاب در عمران بندرعباس
غرق شدن لنج باری در آبهای بوموسی
سومین قطار ۵ ستاره ایران رونمایی شد
شهید گمنام هشت سال دفاع مقدس در جکدان بشاگرد آرام گرفت
برقراری مسیر چهارماهه میان کیش و پایتخت تاجیکستان
آغاز پخش سریال چینی «پزشک دربار» از فردا
رمز اعتماد مصرفکنندگان و موفقیت این برند
استقلال در بندرعباس
خبر مالیات از تراکنش کارتخوان تکذیب شد