06

آذر

1404


حوادث

08 شهریور 1404 10:50 0 کامنت

گریه سوزناک مادر

تصاویر و ویدیوهای منتشر شده از مادر علیرضا، قلب هر بیننده‌ای را می‌لرزاند. مادری دل‌شکسته عکس پسرش را در دست گرفته است و با صدایی لرزان و التماس‌آمیز از مردم می‌خواهد کمک کنند.

او می‌ گوید:«پسرم تنها نان‌آور خانه است، پدرش مریض است، لطفاً کمک کنیدحکم قصاص اجرا نشود…».

آغاز یک کمپین

وقتی رضا صادقی مشکی‌پوش موسیقی پاپ، ویدیو گریه‌های مادر را می‌بیند بی‌قرار می‌شود. او در گفت و گو با صبح ساحل می‌گوید: طاقت هر چیزی را دارم جز اشک مادر. آن هم مادری جنوبی که هم سختی روزگار را کشیده و هم گرمای طاقت‌فرسای جنوب را. آن لحظه تصمیم گرفتم کاری کنم. این هنرمند مینابی در ویدیویی از مردم عاجزانه می‌خواهد هدیه تولدش لبخند این مادر باشد که فرزندش به آغوش خانواده‌اش بازگردد و با انتشار پیام و تشکیل یک کمپین از مردم دعوت می کند پای کار بیایند.

مردم ایران با قلب‌هایشان به یاری می‌آیند و میناب، صحنه همدلی و عشق می شود.وی می‌گوید: حدود یک ماه و نیم پیش، از طریق دوستان هنرمندم از ماجرا باخبر شدم و به من گفتند که تنها چند روز به اجرای حکم باقی مانده و خانواده توان پرداخت دیه را ندارند.

خانواده مقتول ۴ میلیارد تومان دیه خواستند، اما با پیگیری‌های و تلاش هنرمندان و خیرین و اعضای صلح و سازش دادگستری، مبلغ در مردادماه سال جاری به ۲ میلیارد کاهش یافت. خانواده مقتول در نهایت رضایت خود را اعلام و صورت‌جلسه مربوطه امضا شد. رقمی که همچنان برای خانواده علیرضا غیرممکن بود.

حادثه‌ای که همه‌چیز را تغییر داد

علیرضا، پسری بود که پس از ازدواج خواهران و برادرش، بار زندگی پدر و مادر پیرش را به دوش می‌کشید، او در یک تعمیرگاه کار می‌کرد و خرج خانه را در می‌آورد. هنوز ۸ ماه بیشتر از سربازی‌اش نگذشته بود که آینده‌اش به کابوسی بدل شد. ماجرا به عصر پنجم فروردین ۱۴۰۲ بازمی‌گردد. علیرضا، نوجوان ۱۹ساله‌ای که در دوران مرخصی سربازی بود، با دو دوست نزدیکش سوار بر موتورسیکلت راهی محله‌ای دیگر شد تا لحظه‌ای دور از دغدغه‌ها کنار هم باشند. اما در همان مکان یک لحظه بی‌توجهی و چند جمله نادرست، به درگیری‌ای لفظی تبدیل شد که شعله‌ای ناخواسته از خشونت را بر افروخت. در چشم‌برهم‌زدنی، جوانی هم‌سن علیرضا جانش را از دست داد و علیرضا، با دستانی لرزان و قلبی پر از شوک و حسرت، بازداشت شد. بدنش زخمی بود، اما زخمی‌تر از همه قلب مادر و پدرش بودند که در سکوت، انتظار روزهای تلخ آینده را می‌کشیدند. خانواده مقتول تنها قصاص می‌خواستند و دادگاه، علیرضا را به مرگ محکوم کرد.

لغو حکم قصاص در قبال پرداخت دیه

«علی بلادر»، رییس دادگستری شهرستان میناب، در گفت‌وگو با صبح ساحل می‌گوید که خانواده مقتول در ابتدا تنها بر اجرای حکم تأکید داشتند و خواستار اجرای عدالت بودند، در این راستا، ریاست دادگستری و دادستان شهرستان میناب همچنین شورای حل اختلاف و قضات از ابتدای تشکیل دادگاه با برگزاری جلسات متعدد با خانواده مقتول و دعوت از حدود ۳۰ نفر در هر جلسه، پیگیری‌های مستمر و تلاش برای گفت‌وگو و میانجی‌گری و سازش، رضایت خانواده مقتول را جلب و مقرر شد حکم قصاص با پرداخت دیه لغو شود.

بلادر می‌افزاید که توافق بر پرداخت چهار میلیارد تومان به خانواده مقتول صورت گرفته بود که در راستای پویش «به حرمت امام حسین (ع) می‌بخشم»، با تلاش مجموعه دادگستری و خیرین، این مبلغ به ۲ میلیارد کاهش یافت. اما به دلیل ناتوانی خانواده محکوم در تأمین مبلغ، تا آخرین روز همچنان احتمال اجرای حکم وجود داشت.

معجزه ۱۸ ساعته

صادقی این هنرمند محبوب هرمزگانی که به دلایلی نمی‌تواند در شهرستان میناب (زادگاهش) حضور یابد، نماینده‌ای از خود به شهرستان میناب می‌فرستد و در صفحات رسمی از مردم دعوت می‌کند تا در این کار خیر مشارکت کنند. مدیر پیج اینستاگرام «ایرانیان اصیل» که در میناب حضور می‌یابد به همراه دیگر هنرمندان هرمزگانی با اطلاع‌رسانی و جذب کمک‌های مردمی، نقش مؤثری در گسترش این حرکت دارد.

کمپین با همکاری هنرمندان و فعالان خیریه، به سرعت شکل می‌گیرد.هنرمندان، فعالان اجتماعی و حتی هرمزگانی‌های مقیم خارج از کشور وارد میدان می شوند. تنها در ۱۸ ساعت، مبلغ ۲ میلیارد تومان دیه جمع آوری می‌شود. نخستین کمک را خود صادقی واریز می‌کند تا تنها دعوت‌کننده نباشد، بلکه شریک در نجات جان یک انسان باشد.

نجات در آخرین لحظات

این جوان هیچ سابقه‌ای ندارد. او در یک لحظه دچار اشتباه شده بود. صادقی تاکید می‌کند: «علیرضا اکنون با فرصتی دوباره برای زندگی روبه‌روست و از مسئولان استان و شهرستان میناب می‌خواهم که او را رها نکنند. او نمونه‌ای است از فردی که فرصت دوباره دریافت کرده و نباید از زندگی محروم شود.»

پیام همدلی و انسانیت

صادقی در پایان می‌گوید: «این اقدام تنها نجات یک جان نبود، بلکه پیروزی عشق، همدلی و انسانیت بود. مردم با هر توان مالی و هر روش ممکن کمک کردند، این اتفاق نشان می‌دهد که وقتی دست‌ها به هم می‌رسند و همدلی شکل می‌گیرد، می‌توان مرگ را به زندگی تبدیل کرد و شادی، آزادی و آبادی را به جامعه هدیه داد،کمک‌های مردم، هنرمندان و فعالان اجتماعی، نشان داد که حتی در شرایط اقتصادی سخت، همدلی و همراهی می‌تواند زندگی را نجات دهد و امید را در دل جامعه زنده نگه دارد».

پایان یک قصه، آغاز امیدی تازه

علیرضا امروز نادم و پشیمان است و فرصتی دوباره برای زندگی پیش روی خود دارد، فرصتی که با اشک‌های مادرانه بدست آمد و با همدلی مردم و حمایت خیرین به ثمر رسید.

هرچند او از حکم قصاص رهایی یافت، اما پرونده قتل همچنان جنبه عمومی دارد و ممکن است مراحل قضایی دیگر، از جمله تحمل حکم زندان، ادامه یابد.این ماجرا تنها نجات یک جان نبود، بلکه یادآوری این حقیقت است که وقتی دل‌ها کنار هم قرار می‌گیرند، می‌توان مرگ را به زندگی بدل کرد و امید را در دل جامعه زنده نگه داشت.

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

تمامی مجموعه‌های ورزشی استان هرمزگان ۶ تا ۹ آذرماه تعطیل شد