اقتصادی
در شرایطی که فشار اقتصادی بر دوش اقشار مختلف جامعه سنگینی میکند و در روزگاری که تورم بیداد میکند و دخل و خرج مردم با هم نمیخواند، چشم امید بسیاری از خانوارها به وامهای بانکیست؛ اما این امید در بسیاری از موارد به ناامیدی ختم میشود.
دریافت وام بانکی زمانی میتوانست مرهمی باشد بر زخمهای معیشتی، اما آنچه امروز در عمل میبینیم و مردم آن را تجربه میکنند، بیشتر به یک مسیر پر از مانع، هزینه و ناامیدی شبیه است تا یک خدمت مالی بانکی. این روزها وام گرفتن از بانکها برای مردم، نه تنها کمک به حل مشکلات مالی نیست، بلکه خود به یک معضل جدید تبدیل شده است؛ معضلی پر از کاغذبازی، شروط سخت و هزینههای پنهان و بیشتر به مسابقهای فرسایشی با موانع متعدد میماند؛ مسابقهای که نه همه از خط پایان عبور میکنند و نه همیشه جایزهای در کار است.با این چالشهای جدی؛ صدای گلایه مردم از نظام وامدهی بانکها بلند شده است؛ صدایی که مسئولان مدام از کنار آن عبور میکنند.
وامی که باید خرید
یکی از مهمترین گلایههای مردم، اجبار به خرید اوراق برای دریافت وام است. بانکها به جای پرداخت وام مستقیم، متقاضی را مجبور میکنند از بازار سرمایه اوراق بخرد؛ یعنی در واقع، وام را باید خرید! این در حالی است که قیمت این اوراق گاهی تا چند میلیون تومان میرسد و همین موضوع، بسیاری از متقاضیان را از دریافت وام منصرف میکند.
قفل سرمایه برای وام
سپردهگذاریهای اجباری نیز یکی دیگر از موانع بزرگ بر سر راه دریافت تسهیلات است. بسیاری از بانکها پیش از پرداخت وام، شرط میگذارند که متقاضی باید مبلغی را به مدت چند ماه یا حتی یک سال در بانک بلوکه کند، تا بتوانند با اقساط بلند وام بگیرند. این در حالی است که هدف مردم از گرفتن وام، رفع نیازهای فوری است، نه قفل کردن سرمایه برای مدتی طولانی.
سودهای کلان و بازپرداختهای ناچیز
گلایه دیگر مردم، نرخ بالای سود تسهیلات و در مقابل، کمبودن زمان بازپرداخت آن است.
بسیاری میگویند که وامهای بانکی، نه تنها باری از دوششان برنمیدارد، بلکه به بدهی سنگینی تبدیل میشود که سالها گریبانشان را میگیرد. نرخهای سودی که گاه از مرز عرف و انصاف عبور میکند، باعث شده بازپرداختها بیشتر شبیه یک «قسطکشی نفسگیر» باشد تا یک کمک مالی واقعی.
از سوی دیگر، روند دریافت وام نیز چیزی کم از هفتخان رستم ندارد. مراجعه به شعب مختلف، ارائه مدارک متعدد، چک و سفته، ضامن معتبر، گواهی شغلی، فیش حقوقی، کد رهگیری و هزار شرط ریز و درشت دیگر و آنقدر زمانبر و پیچیده است و بعضاً چندین ماه طول میکشد، که بسیاری عطای وام را به لقایش میبخشند.
در مواردی نیز، مردم از سلیقهای بودن اعطای وام شکایت دارند. یعنی حتی اگر شرایط روی کاغذ فراهم باشد، باز هم بسته به نظر مسئول بانک یا اعتبار شخصی متقاضی، ممکن است وام تأیید نشود.
این رفتار تبعیضآمیز، بیش از پیش بیاعتمادی را به سیستم بانکی افزایش داده است.
یکی از شهروندان هرمزگانی در گفتوگو با خبرنگار ما گفت: «برای وام ۲۰۰ میلیونی، هم باید چند میلیون تومان اوراق بخرم، هم پولی رو توی بانک بلوکه کنم، هم چند تا ضامن بیارم. بعد تازه معلوم نیست آخرش هم بهم بدن یا نه! این دیگه وام نیست، استرس مضاعف و ضرر مالیه.»
وامهایی که نور چشمیها «زودتر» میرسد
در حالی که مردم عادی با هزاران مشکل برای دریافت تسهیلات دستوپنجه نرم میکنند، بعضی افراد خاص با ارتباطات یا جایگاههای خاص، به راحتی وامهای چند صد میلیاردی با باز پرداخت بلند مدت میگیرند. و این مسئله، احساس تبعیض و ناعدالتی را در جامعه تقویت کرده است.
حمایتهایی که روی کاغذ ماندهاند؛
بارها مسئولان از حمایتهای دولتی برای آسانسازی دریافت وامها گفتهاند. وام ازدواج، وام فرزندآوری، وام مسکن جوانان و... اما در واقعیت، این حمایتها اغلب یا به سختی در دسترساند یا آنقدر شرایطشان دشوار است که بسیاری عطایش را به لقایش میبخشند.
آقای رستمی، کارمند جوانی که دو سال است برای دریافت وام ازدواج اقدام کرده، به ما گفت:"مدام میگن ثبتنام کن، مدارک بیار، ضامن بیار... از سیستم رفاهی حرف میزنن ولی وقتی میری بانک، میگن بودجه نداریم، سهمیه تموم شده، یا اینکه ضامن رسمی بیار که حقوقش از فلان مبلغ بیشتر باشه. خب من جوون از کجا باید ضامن با این شرایط بیارم؟"
بانکها؛ پل یا دیوار ؟
بانکها در ذات خود باید پلی باشند برای عبور مردم از بحرانهای اقتصادی، نه دیوارهایی که فقط مانع حرکت میشوند و راه را سد کردهاند.
وام گرفتن، در کشوری با این سطح از تورم، نه یک انتخاب، بلکه نیاز است. مردم برای خرید خانه، درمان بیماری، هزینه تحصیل، ازدواج یا حتی گذران زندگی روزمره به وام نیاز دارند. اما آیا سیستم بانکی ما برای این نیاز طراحی شده؟ یا برای سود بیشتر و سودجویی برخی ها؟کارشناسان اقتصادی نیز هشدار میدهند که تمرکز بیشازحد بانکها بر سودآوری از طریق کارمزدها و عملیات پیچیده، اعتماد عمومی را فرسوده و عدالت اقتصادی را مخدوش کرده است. زمان آن رسیده که مسئولان بانکی و اقتصادی کشور، به جای شعار دادن، به فریاد خاموش مردم گوش دهند. فریادی که هر روز در صفهای طولانی بانک، در پشت شیشهی باجهها، و در دل خانوادههایی که امیدشان را به دست نیاوردهاند، شنیده میشود. برخی از کارشناسان هم معتقدند که نظام بانکی در ایران بیشتر از آنکه به فکر تسهیل خدمات برای مردم باشد، به دنبال سود خود از طریق کارمزدها و فرآیندهای پیچیده است. وامی که قرار بود پُلی برای عبور مردم از بحران اقتصادی باشد، حالا به دیواری بلند برای ناامیدی و شکایت تبدیل شده است. اکنون پرسش جدی این است: تا کی مردم ما باید برای گرفتن یک وام ساده، سختی بکشند و مسیر هفتخان را طی کنند؟
چرا سیستم بانکی کشور به جای حمایت، در عمل، مانعی بر سر راه مردم شده است؟ آیا وقت آن نرسیده که نظام بانکی با اصلاح قوانین، روندی شفاف، کوتاه و مردمی برای تسهیلات فراهم کند؟
روزنامه صبح ساحل
جدیدترین اخبار
پایان حسابهای وکالتی در فروش خودرو / حقوقیها هم خریدار شدند
دختران هندبالیست ایران به مصاف ژاپن می روند
افت ۱۸ هزار واحدی شاخص بورس در انتهای معاملات بازار
درآمد ۳۹۶ هزار میلیارد تومانی دولت از مالیات در ۴ ماه
فردا، آخرین مهلت بازخرید ارز اربعین در بانکهای عامل
«جیمز وب» قمر جدید اورانوس را کشف کرد
گچینیها عنوان قهرمانی را کسب کردند
بیش از ۱۹۰ هزار لیتر گازوئیل قاچاق در مرزهای کشور کشف شد
دو نماینده هرمزگان شش امتیاز گرفتند
مجمع عمومی عادی سالیانه هیئت نجات غریق و غواصی هرمزگان
سیف بر سکوی قهرمانی قرار گرفت
دونده هرمزگانی در جمع دعوت شدگان قرار گرفت
هر اونس طلا به ۳۳۲۰ دلار رسید
آغاز عرضه ۱۴ هزار میلیارد ریال کالا در مزایده اموال تملیکی
نسخه جدید هوش مصنوعی دیپ سیک عرضه شد
شنبه یکم شهریورماه ادارات هرمزگان تعطیل شد