31

مرداد

1404


فرهنگی و هنری

06 مرداد 1404 09:16 0 کامنت

«شبی یاد دارم که چشمم نخفت

شنیدم که پروانه با شمع گفت

که: من عاشقم، گر بسوزم رواست

تو را گریه و سوز باری چراست؟»

بگفتا: غم برق دارم به دل

که بیچاره مانده ست این سان به گِل

نبینیم رویش دگر، ای عجب

نه در روز روشن، نه حتی به شب

تو زان رو اسیر منی هر زمان

که نبوَد ز برق این طرف ها نشان

مرا، برق آمد، تو، خاموش کن

برو عشق ما را فراموش کن!

«ابن مفلسون»

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

شنبه یکم شهریورماه ادارات هرمزگان تعطیل شد