31

مرداد

1404


04 مرداد 1404 09:27 0 کامنت

چالش‌های ساختاری و سیاست‌زده

در نظام‌هایی که سیاست بر تخصص اولویت دارد، کنار گذاشتن نخبگان امری قابل پیش‌بینی است. زمانی که ملاک انتخاب افراد برای پست‌های مدیریتی، وفاداری جناحی یا همسویی سیاسی باشد و نه شایستگی و توانایی، نخبگان واقعی که فاقد این ویژگی‌ها هستند، از چرخه تصمیم‌گیری و اجرا حذف می‌شوند. این رویکرد نه تنها مانع از بهره‌گیری از ظرفیت‌های بالقوه افراد متخصص می‌شود، بلکه انگیزه‌های درونی آن‌ها را نیز از بین می‌برد و در نهایت منجر به انزوای آنان یا مهاجرتشان به کشورهایی می‌گردد که برای تخصص ارزش بیشتری قائل هستند.

این نوع سیاست‌زدگی در انتصابات، پیامدهای مخربی برای توسعه کشور به همراه دارد. وقتی مناصب کلیدی در اختیار افراد فاقد تخصص قرار می‌گیرد، تصمیمات اشتباه و ناکارآمدی‌های پی در پی رخ می‌دهد که مستقیماً بر کیفیت زندگی مردم و پیشرفت اقتصادی و اجتماعی تأثیر می‌گذارد. در چنین فضایی، فقدان وجود نخبگان توانمند در راس امور، چرخه‌های معیوب ناکارآمدی را تداوم می‌بخشد و فرصت‌های طلایی برای تحول و پیشرفت از دست می‌رود.

فرار مغزها؛ دردِ بی‌صدا

بر اساس آمارهای بین‌المللی، ایران با نرخ بالای "فرار مغزها" مواجه است. این پدیده به مهاجرت افراد تحصیل‌کرده و متخصص، مانند پزشکان، مهندسان، پژوهشگران و اساتید دانشگاه، از کشور اشاره دارد. بسیاری از این افراد به دنبال محیط‌های کاری و زندگی هستند که امنیت شغلی، آزادی‌های علمی و احترام به تخصص را برایشان فراهم کند. این میل به مهاجرت، سرمایه‌های انسانی کشور را تحلیل برده و منجر به توقف یا کند شدن روند توسعه می‌شود، زیرا دانش و تخصص این افراد می‌توانست در پیشبرد اهداف ملی نقشی کلیدی ایفا کند.

خالی شدن کشور از نخبگان و متخصصان، ضربه‌ای جدی به چرخه توسعه وارد می‌کند. این امر نه تنها باعث کاهش توانمندی‌های علمی و پژوهشی در داخل کشور می‌شود، بلکه دسترسی به راه‌حل‌های خلاقانه برای مشکلات پیچیده اقتصادی، اجتماعی و فناورانه را نیز محدود می‌کند. در واقع، فرار مغزها یک دردِ بی‌صدا است که آثار مخرب آن در بلندمدت، مانع از دستیابی به رشد پایدار و ارتقای سطح رفاه عمومی خواهد شد.

تبعات فرهنگی و اجتماعی

کنار گذاشتن نخبگان تنها یک معضل فنی یا اقتصادی نیست، بلکه تبعات فرهنگی و اجتماعی عمیقی را به همراه دارد. هنگامی که افراد متخصص و برجسته که می‌توانند الگوهای الهام‌بخش برای جامعه باشند، به حاشیه رانده می‌شوند، خلائی در ارزش‌گذاری‌های اجتماعی ایجاد می‌شود. در این شرایط، معیارهای موفقیت از جایگاه شایستگی، دانش و تخصص به سمت شهرت زودگذر، قدرت یا ثروت بدون پشتوانه تغییر جهت می‌دهد. این تحول در ارزش‌ها، به خصوص بر روی نسل جوان تأثیرگذار است؛ نسلی که به جای الگوبرداری از دانشمندان، پژوهشگران و متفکران، به سمت چهره‌های مشهور در رسانه‌های اجتماعی و سلبریتی‌های فاقد دستاوردهای علمی یا فرهنگی گرایش پیدا می‌کند.

این دگرگونی فرهنگی و اجتماعی، خود پیامدهای نگران‌کننده‌ای در پی دارد. وقتی نخبگان کنار گذاشته می‌شوند و الگوهای نامناسب جایگزین آن‌ها می‌گردند، جامعه دچار افت سرمایه اجتماعی و فرهنگی می‌شود. این امر می‌تواند به کاهش اعتماد عمومی به نهادها و سیستم‌های موجود، افزایش سرخوردگی در میان افراد مستعد و در نهایت، تضعیف روحیه تلاش و پیشرفت در جامعه منجر شود. در چنین بستری، نوآوری و خلاقیت سرکوب شده و جامعه به سمت سطحی‌نگری و مصرف‌گرایی بی‌هدف سوق پیدا می‌کند.

زیان‌های اقتصادی

در عصر حاضر که اقتصاد بر پایه دانش و نوآوری استوار است، کنار گذاشتن نخبگان به معنای محروم کردن جامعه از موتور محرکه اصلی پیشرفت است. خلاقیت، نوآوری و افزایش بهره‌وری، که لازمه رشد اقتصادی پایدار هستند، مستقیماً به حضور و فعالیت افراد نخبه بستگی دارد. شرکت‌های پیشرو در سراسر جهان، با سرمایه‌گذاری بر روی متخصصان برجسته و فراهم آوردن بستری مناسب برای شکوفایی استعدادهایشان، موفق به دستیابی به سطوح بالایی از رشد و رقابت‌پذیری شده‌اند. در کشوری که نخبگان فرصت بروز و به‌کارگیری توانمندی‌های خود را ندارند، این فرصت‌های حیاتی از دست رفته و اقتصاد در معرض آسیب جدی قرار می‌گیرد.

وقتی افراد نخبه از چرخه تولید و نوآوری کنار گذاشته می‌شوند، پیامدهای اقتصادی مستقیم و قابل توجهی برای کشور به همراه دارد. تولید ملی دچار رکود شده و توان رقابت‌پذیری در بازارهای جهانی به شدت کاهش می‌یابد. وابستگی به فناوری‌های وارداتی افزایش یافته و امکان دستیابی به خودکفایی در حوزه‌های استراتژیک دشوارتر می‌شود. این روند منجر به از دست رفتن سرمایه‌های عظیم فکری و اقتصادی شده و چرخه‌های توسعه را مختل می‌کند، در نهایت جامعه را از دستیابی به رفاه و پیشرفت پایدار باز می‌دارد.

راهکارها: احیای اعتماد و فرصت‌ها

برای مقابله با پدیده کنار گذاشتن نخبگان و احیای اعتماد و فرصت‌ها، اصلاح ساختارهای مدیریتی و شفاف‌سازی روند جذب نیروهای متخصص امری ضروری است. این اقدام شامل بازنگری در معیارهای انتخاب مدیران و کارکنان، به‌گونه‌ای که شایستگی، تخصص و تجربه در اولویت قرار گیرند، نه وابستگی‌های سیاسی یا جناحی. ایجاد امنیت شغلی پایدار، به ویژه در حوزه‌های حیاتی مانند دانشگاه‌ها و مراکز پژوهشی، می‌تواند نخبگان را در کشور نگه دارد و از مهاجرت آن‌ها جلوگیری کند. همچنین، لازم است زیرساخت‌های لازم برای تشویق نخبگان مهاجرت‌کرده به بازگشت و همکاری با کشور فراهم شود.

راهکار کلیدی دیگر، کاهش نگاه سیاسی به مقوله تخصص و ایجاد تمایز روشن میان حوزه علم و سیاست‌گذاری‌های جناحی است. باید فضایی ایجاد شود که در آن، تخصص و دانش افراد، فارغ از گرایش‌های سیاسی‌شان، معیار اصلی پذیرش و به‌کارگیری آن‌ها باشد. این رویکرد، ضمن ارتقای کیفیت تصمیم‌گیری‌ها و افزایش بهره‌وری، اعتماد عمومی را نیز بازسازی کرده و امید به آینده را در میان نخبگان و نسل جوان زنده خواهد کرد. با اجرای این راهکارها، می‌توان از ظرفیت عظیم نخبگان برای پیشبرد اهداف توسعه‌ای کشور بهره برد.

جمع‌بندی

رشد و شکوفایی کشورها در گروی استفاده بهینه از ظرفیت نخبگان است، نه کنار گذاشتن آن‌ها. اگر ایران قصد دارد مسیری پایدار به سوی توسعه را طی کند، بازنگری در نگرش و ارزش‌گذاری نسبت به نخبگان امری حیاتی است. این بازسازی سرمایه انسانی نیازمند سه کلیدواژه اساسی است: احترام به دانش و تخصص، فراهم آوردن فرصت‌های برابر برای بروز استعدادها، و اعطای اعتماد به افراد شایسته. با تحقق این موارد، می‌توان انتظار داشت که نخبگان، موتور محرکه نوآوری و پیشرفت در عرصه‌های مختلف علمی، اقتصادی و اجتماعی باشند.

بدون شک، احترام به نخبگان به معنای قدردانی از تلاش‌ها و دستاوردهای آن‌ها و ایجاد فضایی است که در آن، تخصص و دانش آن‌ها مورد ستایش قرار گیرد. فراهم آوردن فرصت‌ها، شامل ایجاد بسترهای مناسب شغلی، پژوهشی و علمی است که به نخبگان اجازه دهد توانایی‌های خود را به کار گیرند و در جامعه نقش سازنده‌ای ایفا کنند. همچنین، اعتماد به نخبگان، به معنای سپردن مسئولیت‌ها و اختیارات لازم به آن‌هاست، تا بتوانند با اتکا به دانش خود، در فرآیندهای تصمیم‌گیری و اجرایی مؤثر باشند. این سه عنصر، در کنار هم، می‌توانند ایران را در مسیر دستیابی به اهداف توسعه‌ای بلندمدت یاری رسانند.

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

پایان حساب‌های وکالتی در فروش خودرو / حقوقی‌ها هم خریدار شدند