04

شهریور

1404


فرهنگی و هنری

29 تیر 1404 10:07 0 کامنت

پرونده‌ای در اداره‌ای تبدیل به پرنده شده بود. یعنی از اتاق بایگانی پر کشیده بود و اتاق‌ها و راهروهایی را طی کرده بود و حالا روی میز یکی از مسئولان نشسته بود.

رفتیم به اتاق آن مسئول و پرسیدیم:« این پرنده ی ما کی پرواز می‌کند؟» گفت:«هفته ی آینده، سه‌شنبه اول وقت.»

هفته آینده سه‌شنبه اول وقت به همان اتاق رفتیم و دیدیم پرنده همچنان روی میز آن مسئول نشسته است.

پرسیدیم:« چرا پرنده پرواز نکرده؟»

مسئول گفت: «هفته‌ی دیگر همین روز و همین ساعت بیایید و پروازش را ببینید.»

این رفت و آمد سه ماه طول کشید، اما پرنده هنوز روی میز نشسته بود و چُرت می‌زد.

یک روز آن مسئول گفت:« شما چرا متوجه نیستید. این پرنده برای این که بتواند پرواز کند، احتیاج به آب و دانه دارد.»

تازه دوزاری مان افتاده بود. دست در جیب مان کردیم و مبلغی آب و دانه زیر میز مسئول گذاشتیم.

مسئول گفت:«با این آب و دانه ی کم، فکر نمی کنم این پرنده بتواند پرواز کند».

آب و دانه ی پرنده را زیاد کردیم. پرنده با جان کندن از روی میز بلند شد و پر و بال زد و به اتاق دیگری رفت و روی میز مسئول دیگری نشست!

«کمال تعجب»

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

طوفان گردوخاک در بندرعباس در ۳ شهریور ۱۴۰۴؛ هشدار برای شهروندان و رانندگان