فرهنگی و هنری
در کوچهپسکوچههای پراگ قرن نوزدهم جایی که سایههای بلند امپراتوری اتریش-مجارستان بر زندگی مردمانش سنگینی میکرد، مردی با چشمان نافذ و روحی شکننده قلم به دست گرفت تا جهانی را خلق کند که نه تنها زمانهی خود بلکه تمام اعصار پس از آن را به تسخیر درآورد. فرانتس کافکا، نویسندهای آلمانیزبان نه فقط یک قصهگو، بلکه معمار جهانی است که در آن اضطراب، بیگانگی و پوچی انسان مدرن با زبانی بیرحم و در عین حال شاعرانه به تصویر کشیده میشود. آثار او، که اغلب به عنوان کافکایی توصیف میشوند، آینهای هستند در برابر چهرهی انسان معاصر. آینهای که گاه ترسناک، گاه مسحورکننده و همیشه تامل برانگیز است. کافکا با قلمش جهانی ساخت که در آن انسانها در برابر دیوانسالاریهای بیچهره، روابط خانوادگی پرتنش و پرسشهای بیپاسخ وجودی دست و پا میزنند. کافکا در طول زندگی کوتاه خود، که در سال ۱۹۲۴ به دلیل بیماری سل پایان یافت، تنها چند داستان کوتاه منتشر کرد. اما به لطف سرپیچی دوست نزدیکش، ماکس برود از وصیت کافکا برای سوزاندن آثارش امروز ما به گنجینهای از داستانها و رمانهای او دسترسی داریم که ادبیات مدرن را دگرگون کردهاند. در ایران نیز آثار کافکا با استقبال چشمگیری روبهرو شده و ترجمههای متعددی از آنها به فارسی منتشر شده است. این مقاله به معرفی دو اثر مهم کافکا میپردازد، که نه تنها شاهکارهای ادبی کافکا هستند، بلکه به دلیل مضامین عمیق فلسفی، روانشناختی و اجتماعیشان، در میان خوانندگان فارسی زبان نیز جایگاه ویژهای یافتهاند. در ادامه، با نگاهی دقیقتر دو اثر برجسته از کافکا که در ایران چاپ شدهاند یعنی «مسخ» و «قصر»، سفری به دنیای کافکایی آغاز میکنیم سفری که شاید ما را با پرسشهایی عمیقتر دربارهی خودمان و جهانی که در آن زندگی می کنیم رو به رو کند.
مسخ
مسخ، که در سال ۱۹۱۵ منتشر شد، بیتردید شناخته شدهترین اثر فرانتس کافکا و یکی از شاخصترین آثار ادبیات مدرن است. این داستان بلند، که برخی آن را رمان کوتاه میدانند، با جملهای آغاز میشود که از همان ابتدا خواننده را به درون کابوسی عجیب و در عین حال واقعی پرتاب میکند: «یک روز صبح، وقتی گرگور سامسا از خوابی آشوبناک بیدار شد، دریافت که در رختخوابش به حشرهای عظیم الجثه تبدیل شده است.» این شروع، که با لحنی خونسرد و بیتفاوت روایت میشود، یکی از ویژگیهای بارز سبک کافکاست: توصیف موقعیتهای غیرعادی به گونهای که گویی امری روزمرهاند. داستان مسخ روایتگر زندگی گرگور سامسا یک فروشندهی دوره گرد است که ناگهان خود را در قالب یک حشره مییابد. بدون هیچ توضیحی دربارهی دلیل این تغییر، کافکا خواننده را با گرگور همراه میکند تا شاهد انزوای تدریجی او از خانواده و جامعه باشد. گرگور که پیش از این نانآور خانواده بود حالا به موجودی منفور تبدیل شده که نه تنها نمیتواند با دیگران ارتباط برقرار کند، بلکه حتی توانایی بیان احساساتش را نیز از دست داده است. این داستان، که در سه هفته نوشته شد، به گفتهی خود کافکا از معدود آثاری بود که او از آن رضایت داشت. در ایران، مسخ برای اولین بار توسط صادق هدایت، نویسندهی برجستهی ایرانی، از نسخهی فرانسوی به فارسی ترجمه شد. این ترجمه، که در دههی ۱۳۲۰ منتشر شد، نقش مهمی در معرفی کافکا به مخاطبان ایرانی ایفا کرد.
بعدها، ترجمههای دیگری از جمله ترجمهی فرزانه طاهری و علیاصغر حداد توسط انتشارات نیلوفر و نشر ماهی منتشر شد که هر یک با دقت و ظرافت، دنیای کافکایی را به زبان فارسی بازآفرینی کردند. نسخهی نشر نیلوفر با عنوان «مسخ و دربارهی مسخ» شامل یادداشتهایی است که به درک بهتر این اثر کمک میکند. این ترجمهها با استقبال گستردهای مواجه شدهاند و «مسخ» به یکی از محبوبترین آثار کافکا در ایران تبدیل شده است.
مسخ بیش از یک داستان فانتزی است این اثر به موضوعاتی چون ازخودبیگانگی، فشارهای اجتماعی و روابط خانوادگی میپردازد. گرگور سامسا نمادی از انسان مدرن است که زیر بار مسئولیتهای اجتماعی و خانوادگی خرد شده و هویت خود را از دست میدهد.
تبدیل شدن او به یک حشره میتواند استعارهای از احساس بیارزشی و طردشدگی باشد که بسیاری از افراد در جوامع مدرن تجربه میکنند. رابطهی گرگور با خانوادهاش، بهویژه پدر مستبدش، بازتابی از تجربهی شخصی کافکاست که در نامهی معروفش به پدرش، هرمان کافکا، به آن اشاره کرده است.
این اثر همچنین نقدی بر نظام سرمایهداری و فرهنگ کار است. گرگور، که تمام زندگیاش صرف کار برای تامین معاش خانواده شده، پس از تبدیل شدن به حشره، دیگر ارزشی برای خانواده ندارد.
این تغییر ناگهانی، بیرحمی جامعهای را نشان میدهد که افراد را تنها بر اساس کارایی و سودمندیشان قضاوت میکند. در ایران، خوانندگان این اثر را به دلیل مضامین جهانیاش و همچنین شباهتهایی که با تجربههای اجتماعی و خانوادگی خودشان دارد، عمیقا درک کردهاند. «مسخ» اثری است که خواننده را وادار میکند تا دربارهی هویت، جایگاه خود در جامعه و معنای انسانیت تامل کند.
قصر
رمان قصر، که در سال ۱۹۲۶ منتشر شد، یکی دیگر از آثار ناتمام کافکاست که توسط ماکس برود ویرایش و منتشر شد. این رمان داستان شخصیتی به نام «ک.» را روایت میکند که به روستایی سرد و برفی وارد میشود تا به عنوان نقشه بردار در قصری مرموز مشغول به کار شود. اما از همان ابتدا، او با موانع بوروکراتیک و رفتار عجیب ساکنان روستا مواجه میشود که ورود او به قصر را غیرممکن میکنند.
رمان در میانهی یک جمله به پایان میرسد، اما همین ناتمامی به نوعی به جذابیت و رمزآلودگی آن افزوده است. قصر جهانی را به تصویر میکشد که در آن اقتدار مطلق و غیرقابل دسترس است. کافکا با خلق این اثر، نقدی عمیق بر دیوانسالاری، قدرت و جستوجوی معنا ارائه میدهد. شخصیت ک. در تلاش بیوقفهاش برای رسیدن به قصر، نمادی از انسان مدرن است که در پی یافتن جایگاه خود در جهانی بیرحم و غیرقابلفهم است.
قصر اثری است که به موضوعاتی چون انزوا، جستوجوی معنا و مبارزه با اقتدار میپردازد. قصر در این رمان نمادی از هدفی دست نیافتنی است که میتواند قدرت، خدا یا حتی حقیقت باشد. تلاشهای بیوقفهی ک. برای رسیدن به قصر، بازتابی از تلاش انسان برای یافتن معنا در جهانی است که به نظر میرسد هیچ پاسخ روشنی ندارد. این رمان همچنین نقدی بر دیوانسالاری و ساختارهای اجتماعی است که انسانها را در چرخهای بیپایان از انتظار و ناامیدی گرفتار میکنند.
در میان مخاطبان فارسی زبان قصر به دلیل مضامین فلسفی و اجتماعیاش مورد توجه خوانندگان و منتقدان قرار گرفته است. بسیاری از خوانندگان ایرانی، که با پیچیدگیهای نظامهای بوروکراتیک و چالشهای اجتماعی آشنا هستند، در این اثر انعکاسی از تجربههای خود مییابند. قصر اثری است که خواننده را به تامل دربارهی معنای زندگی، قدرت و آزادی دعوت میکند و او را با پرسشهایی عمیق دربارهی وجود و جایگاهش در جهان تنها میگذارد.
فرانتس کافکا با آثارش جهانی خلق کرد که در آن انسان مدرن با تمام اضطرابها، تردیدها و تنهاییهایش به تصویر کشیده شده است. «مسخ» و «قصر»، سه اثری که در ایران با ترجمههای باکیفیت منتشر شدهاند، نه تنها شاهکارهای ادبی کافکا هستند، بلکه آینههایی هستند که ما را به تامل دربارهی خودمان و جهانی که در آن زندگی میکنیم وادار میکنند. مسخ با روایت ازخودبیگانگی و طردشدگی قصر با کاوش در جستجوی معنا، هر یک به شیوهای منحصر به فرد خواننده را به سفری درونی دعوت میکنند.
این دو اثر در ایران نه تنها به دلیل ارزش ادبیشان، بلکه به دلیل ارتباط عمیقی که با تجربههای اجتماعی و روانشناختی خوانندگان ایرانی دارند، از محبوبیت ویژهای برخوردارند. ترجمههای دقیق و روان این آثار، از جمله توسط صادق هدایت، علیاصغر حداد و امیرجلالالدین اعلم، به خوانندگان فارسیزبان امکان دادهاند تا به عمق دنیای کافکایی نفوذ کنند. کافکا با قلمش به ما یادآوری میکند که گاهی تاریکترین داستانها روشنترین آینهها برای دیدن حقیقتاند.
اگر به دنبال آثاری هستید که شما را به فکر فرو ببرند و با پرسشهای عمیق وجودی رو به رو کنند، این سه کتاب نقطهی شروع بینظیری برای ورود به دنیای کافکا هستند. در نهایت، کافکا به ما میآموزد که در جهانی پر از ابهام و پیچیدگی، شجاعت پرسش کردن و جستوجوی معنا، خود بزرگترین پیروزی است.
جدیدترین اخبار
رکود چینی در مسکن ایران
آینده تراژیک غزه
سودای نفاقافکنی
مزایده عمومی فراخوان فروش ٦ دستگاه خودرو
آگهی مناقصه عمومی با اخذ سپرده نوبت اول
سید ناصر اشرفی سکاندار شرکت عمرانی شهر جدید علوی شد
ایران هرگز به دنبال ساخت سلاح اتمی نبوده، نیست و نخواهد بود
با نتیجه یک بر صفر به نفع پرسپولیس به پایان رسید
واردات خودرو توسط ایرانیان مقیم خارج بلامانع است
آغاز به کار اسکله شهید ذاکری قشم
شهرستان هفتگی در دو رده سنی
نشانهای از فعالیت آتشفشانی در دماوند وجود ندارد
رضا سوخته سرایی قهرمان سابق کشتی ایران درگذشت
پیروزی پرگل بیرون از خانه برای شهرداری
میناب میزبان یازدهمین جشنواره شکرگزاری انبه و یاسمین گل