29

مرداد

1404


11 تیر 1404 12:38 0 کامنت

چه چیزی یک ملت را سرپا نگه می‌دارد؟

اقتصاد؟ ارتش؟ تبلیغات؟ شاید این‌ها بخشی از پاسخ باشند. اما پاسخ اصلی در ایران، مردم‌اند. مردمی که ممکن است به دولت‌شان نقد داشته باشند، اما به سرزمین‌شان نه.

مردمی که اگر از بیکاری، گرانی یا نابرابری شکایت می‌کنند، اما هنوز هم با شنیدن نام تهران، بندرعباس، اهواز، همدان و یا "ایران"، قلبشان می‌لرزد از عشق، نه از ترس. و این همان راز سربلندی ایران است. رازی که نه در آمارها پیداست، نه در تیترهای بی‌روح رسانه‌های خارجی. رازی که فقط وقتی میان مردم باشی، از آن خبر‌داری.

در این دوازده روز، ایران نه تنها مورد تهاجم موشکی و سایبری قرار گرفت، بلکه آماج جنگ رسانه‌ای و روانی نیز بود. اما مردم، در جای‌جای این سرزمین، دوشادوش هم ایستادند؛ نه فقط در برابر تهدید نظامی، که در مقابل تفرقه‌افکنی و تبلیغات خارجی و آن‌چه این روزها را به حماسه‌ای ملی تبدیل کرد، چیزی فراتر از آمادگی دفاعی یا توان نظامی بود؛ این روح میهن‌دوستی و باور به ایستادگی بود که پیروزی را رقم زد.

مردم ایران شاید از شرایط اقتصادی خسته باشند، شاید از وعده‌های توخالی، مبارزه با فساد یا سوءمدیریت دل‌خور باشند اما خط بین نارضایتی از سیاست و عشق به میهن را خوب بلدند. این همان صدای پنهان اما قدرتمندی‌ست که بارها در تاریخ، ایران را از سقوط نجات داده است. آری با وجود جنگ، بحران اقتصادی و اجتماعی و دردهای تلنبارشده، مردم ایران از شمال تا جنوب و شرق تا غربش، بار دیگر نشان دادند که اگرچه از سیاست خسته‌اند، اما «وطن» را رها نمی‌کنند. آنچه این پیروزی را رقم زد، موشک‌ها و پدافند نبود، هرچند آن‌ها نیز بسی درخشان ظاهر شدند؛ رمز عبور موفقیت‌آمیز ایران از این بحران، چیزی عمیق‌تر بود: وحدت ملی، میهن‌دوستی واقعی و پیوند ناگسستنی مردم با رهبر انقلاب.

در روزهای پر التهاب جنگ، قطعی برق، صف‌های طولانی بنزین، صدای انفجار و سایه‌ی دائمی ناامنی، هیچ‌کدام نتوانسته‌اند مردم را از هم جدا کنند. برعکس، انگار رنج، مردم ایران را به هم دوخته؛ مثل زخم‌هایی که وقتی می‌خواهند خوب شوند، به هم نزدیک‌تر می‌شوند. نه به فرمان کسی، نه برای پاداشی؛ فقط به‌خاطر یک چیز: "وطن". آنها وطن زخمی‌شان را، باز هم مثل همیشه، خودشان بغل کردند.

ما مردم این خاکیم

در ایران؛ نه قومیت مهم است، نه زبان، نه تفاوت دیدگاه. فقط یک چیز مهم است: «ما مردم یک خاکیم، و این خاک مقدس است.»

در خیابان‌های دودگرفته‌ی تهران، جوانانی با لباس‌های غرق خاک و خون، داوطلبانه در امدادرسانی مجروحین کمک می‌کنند، در بندرعباس، نانوایان شیفت های طولانی پخت می‌کنند تا مردم لنگ نان نباشند، مردمان گلستان و گیلان خانه ها و سوییت های رایگان در اختیار هموطنان شهرهای مورد تهاجم به عنوان سرپناه امن، قرار می‌دهند، رانندگان اعلام آمادگی می‌کنند تا خدمات جابجایی مسافر و بار رایگان انجام دهند و... هیچ‌کس این صحنه‌ها را برنامه‌ریزی نکرده و هیچ رسانه‌ی بیگانه‌ای آن‌ها را نمایش نداد. اما مردم ایران، مثل همیشه، درست همان‌جایی ایستاده‌اند که باید.

ستون‌هایی از شرف، نه از سنگ

در رسانه‌های خارجی، درباره‌ی تسلیحات صحبت می‌شود. اما آن‌چه واقعاً ایران را ایستاده نگه‌داشته، موشک نیست، مردم‌اند. مردمی که ستون‌های واقعی ایران هستند. مردمی که نه یونیفورم نظامی دارند، نه حقوق ثابت، نه بیمه؛ اما به‌وقت خطر، اولین کسانی‌اند که به میدان می‌آیند. ایران را همین آدم‌های بی‌صدا و پرغرور نگه داشته‌اند. اینجا هیچ‌کس منتظر دستور نیست، نه برای کمک، نه برای مقاومت.

«باید قدرت مردم را فریاد بزنیم»؛ این جمله‌ای است که محمدجواد ظریف وزیر امور خارجه اسبق در ایام انتخابات به زبان آورد. قدرت مردم، پدیده‌ای است که امروز تمام استراتژیست‌ها و جامعه‌شناسان نسبت به آن متفق‌القول هستند. شاید دو_سه هفته پیش این جمله چندان محلی از اعراب نداشت، اما در طول 12 روزی که ایران مورد تهاجم رژیم صهیونیستی قرار گرفت، مردم ایران قدرت خود را با همبستگی ملی و اتحادشان به رخ تمام دنیا کشیدند.

اگر چنین اتحادی وجود نداشت، اگر مردم ایران همان مردم همیشه نبودند، اگر این رابطه عمیق و باورمند میان مردم و رهبری وجود نداشت، عبور از چنین حمله‌ای، آن هم با طراحی پیچیده و پشتیبانی جهانی، ممکن نبود. پس از دوازده روز ایستادگی، ایران ایستاده‌تر از همیشه است. نه‌تنها زیرساخت‌هایش پابرجاست، که روحیه مردمش، ارتقاء یافته است. تجربه‌ای که نشان داد وقتی ملت و رهبری، در یک جبهه قرار گیرند، هیچ قدرتی در دنیا یارای ایستادگی در برابرشان را ندارد.

۱۲ روزی که بر ما گذشت، دوازده سال گذر زمان بود برای هر ایرانی. رنج، التهاب، امید، همدلی، و در نهایت غرور... ملتی که با تمام وجود در برابر فشار و تهدید ایستاد، امروز وارث افتخاری است که در تاریخ خواهد ماند. اکنون که گرد و غبار نبرد فرو نشسته، آنچه باقی مانده تصویر ملتی است که در آزمونی بزرگ، تاریخ را نه‌تنها تحمل، بلکه تغییر داد.

مردم ایران ستون‌اند. نه از سنگ، از خون، از شرف، از حافظه‌ی مشترک. ستون‌هایی که بارها لرزیدند، ترک برداشتند، اما نریختند تا وقتی این ستون‌ها پابرجاست، ایران با همه زخم‌هایش، خم نمی‌شود.

روزنامه صبح ساحل

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

شنبه یکم شهریورماه ادارات هرمزگان تعطیل شد