29

مرداد

1404


11 تیر 1404 09:56 0 کامنت

موساد با رویکردی تهاجمی، تلاش می‌کند از طریق نفوذ انسانی، جذب منابع داخلی و عملیات روانی، زیرساخت‌های اطلاعاتی ایران را هدف قرار دهد.در برابر این تهدیدات، جمهوری اسلامی ایران با تکیه بر وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که دو بازوی اصلی نظام امنیتی کشور هستند طی سال‌های اخیر، اقدامات پیشگیرانه و شناسایی گسترده‌ای را طراحی و اجرا کرده است. بازداشت تیم‌های نفوذی، کشف تجهیزات جاسوسی، و افشای طرح‌های خرابکاری، تنها بخشی از این مقابله پنهان و مداوم است. یکی از محورهای اصلی این جنگ، فضای مجازی و جنگ سایبری است. بسترهایی مانند گوگل، اینستاگرام و واتساپ، در ظاهر ابزارهای ارتباطی و عمومی هستند، اما در واقع در خدمت سیاست‌های امنیتی شرکت‌های غربی‌اند. برای مثال، شرکت متا (مالک واتساپ و اینستاگرام) تحت مدیریت مارک زاکربرگ، چهره‌ای یهودی و از حامیان صریح اسرائیل، در سال‌های اخیر بارها متهم به همکاری اطلاعاتی با آمریکا و رژیم صهیونیستی شده است. اسناد و شواهد متعددی، به‌ویژه از سوی نهادهای امنیتی ایران، حاکی از همکاری مستقیم پلتفرم واتساپ با سرویس‌های جاسوسی غربی است. این بستر نه‌تنها داده‌های کاربران را ذخیره می‌کند، بلکه در مواردی امکان شنود، بررسی موقعیت مکانی و تحلیل پیام‌ها را نیز فراهم می‌سازد. گرچه در مواجهه با این خطرات، برخی به فیلترینگ سراسری پناه برده‌اند، اما تجربه نشان داده این راهکار نه‌تنها امنیت را افزایش نمی‌دهد، بلکه با افزایش نارضایتی اجتماعی، کاهش اعتماد عمومی، و ایجاد اختلال در فعالیت‌های اقتصادی، ضربه‌ای دوچندان به کشور وارد می‌کند. راه‌حل مؤثر، سرمایه‌گذاری در پدافند سایبری هوشمند، توسعه شبکه‌های ملی ایمن و تقویت همکاری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی در حوزه سایبری است. یکی دیگر از خطرناک‌ترین اشکال نفوذ، نفوذ فردی در قالب عناصر دوتابعیتی، مأموران نفوذی و وابستگان گروهک‌های معاند است. متأسفانه در سال‌های گذشته، تعدادی از عناصر وابسته به سازمان منافقین (مجاهدین خلق) یا وابستگان آن‌ها، موفق به نفوذ در نهادهای مهم اطلاعاتی، نظامی و حتی شرکت‌های دولتی حساس شده‌اند. در پرونده علیرضا اکبری، معاون سابق دولتی که به جرم جاسوسی برای MI6(سازمان امنیتی بریتانیا) اعدام شد، شاهد بودیم که چگونه فردی با سابقه رسمی، با ارتباط‌گیری پنهانی با سرویس‌های خارجی، اطلاعات طبقه‌بندی‌شده‌ای را از ساختار نظامی و هسته‌ای کشور افشا کرده بود. این پرونده تلنگری جدی به ساختار گزینش و اعتمادسازی بود. همچنین در برخی پرونده‌ها مشاهده شد فرزندان یا دامادهای وابسته به خانواده‌های نزدیک به گروهک‌های تروریستی، با ورود به دستگاه‌های دولتی، بستر لازم برای نفوذ شبکه‌ای و انتقال اطلاعات را فراهم کرده‌اند. بنابراین، نظام گزینش و استخدام باید از نگاه سنتی و سلیقه‌ای فاصله بگیرد و با استفاده از روش‌های علمی، داده‌محور و روان‌شناسی امنیتی، به ارزیابی عمیق سابقه خانوادگی، سوابق رفتاری و ارتباطات مشکوک افراد بپردازد. صرفاً داشتن تحصیلات یا رزومه اداری نباید مجوز ورود به ساختارهای امنیتی و نظامی باشد. تهدید سوم و نه‌چندان پنهان، فقدان سامانه ملی و یکپارچه در پدافند سایبری است. امروز کشورهایی که از قدرت سایبری برخوردارند، علاوه بر حفظ امنیت اطلاعات خود، می‌توانند در میدان بین‌المللی سایبری هم نقش بازدارنده ایفا کنند. ایران، با وجود توان فنی بالا و نیروی انسانی متخصص، هنوز از نبود ساختار منسجم، زیرساخت‌های نرم‌افزاری بومی، و سرمایه‌گذاری بلندمدت در رنج است. تا زمانی که این حوزه به اولویت نخست امنیت ملی تبدیل نشود، مخاطرات سایبری تداوم خواهد داشت و دشمنان راه نفوذ را خواهند یافت. در نبرد اطلاعاتی قرن، فضای مجازی، سایبر، گزینش و فناوری چهار میدان اصلی تقابل امنیتی میان ایران و دشمنان آن است. نمی‌توان این میادین را ترک کرد؛ بلکه باید با حضور فعال، سیاست‌گذاری هوشمند، و پدافند فناورانه، هم از امنیت کشور حفاظت کرد، هم آزادی‌های اجتماعی و اقتصادی را پاس داشت.

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

پایان حساب‌های وکالتی در فروش خودرو / حقوقی‌ها هم خریدار شدند