06

آذر

1404


بین الملل

16 اردیبهشت 1404 09:25 0 کامنت

سلطه چین و روسیه

براساس گزارش وورد پالیسی هاب؛ اخیراً مطالب زیادی در مورد جایگاه آسیای مرکزی در رقابت جهانی برای مواد معدنی اساسی نوشته شده است. این منطقه سرشار از لیتیوم، مس، آلومینیوم و اورانیوم است، اما صرف داشتن ثروت مواد معدنی به معنای دسترسی آسان ایالات متحده به آن نیست. واکاوی دقیق‌تر منطقه، زیرساخت‌ها، توپوگرافی و پیچیدگی‌های ژئوپلیتیکی آن، چالش‌های متعددی را برای شرکت‌های آمریکایی در راستای بهره‌برداری از ثروت معدنی آن آشکار می‌کند. شبکه‌ برق منطقه‌ای برای مدیریت تقاضای بیشتر انرژی ناشی از تولید مواد معدنی به خوبی مجهز نیستند و سیستم برق آسیای مرکزی در حال حاضر با مشکل ایجاد تعادل بین تولید و توزیع مواجه است و از تلفات بالای انتقال و خاموشی‌های مکرر رنج می‌برد. برای تقویت شبکه و اطمینان از تأمین برق برای معادن و تأسیسات فرآوری، به نیروگاه‌های مدرن و خطوط انتقال ولتاژ بالا نیاز است که هزینه‌های تخمینی آن بین ۲۵ تا ۴۹ میلیارد دلار برآورد می‌شود. علاوه بر این، مدیریت ضعیف منابع، پتانسیل معدنی آسیای مرکزی را مختل و نیازمند حمایت‌های نظارتی قوی‌تری برای تضمین اعتماد سرمایه‌گذاران است.

همچنین، شرکت‌های آمریکایی در این بازار با نفوذ تثبیت‌شده چین و روسیه بر زنجیره‌های تأمین منطقه‌ای مواجه هستند. در ابتدا، خطوط لوله، بزرگراه‌ها و راه‌آهن دوران شوروی پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، تجارت به سمت شمال را تسهیل می‌کردند. اما از سال ۲۰۱۳، ابتکار کمربند و جاده چین از طریق پروژه‌های زیرساختی مانند راه‌آهن چین-قرقیزستان-ازبکستان، تجارت را به سمت سوق داده است. پکن از طریق مشارکت با زیرساخت‌های حمل و نقل منطقه‌ای و سرمایه‌گذاری در تولید لوکوموتیو و بنادر دریای خزر، به نوعی زیرساخت‌های حمل و نقل منطقه‌ای را در دست گرفته است، به این معنی که شرکت‌های آمریکایی احتمالا برای به دست آوردن قراردادها در مناطق تحت کنترل زیرساخت‌های حیاتی توسط نهادهای چینی و روسی، با مشکل مواجه شوند. چین اکثریت مجوزهای معدنی در قرقیزستان و تاجیکستان را در اختیار دارد، همچنین روسیه انحصار غنی‌سازی اورانیوم در منطقه را کنترل می‌کند. در مقابل، ایالات متحده به دلیل روابط نزدیک چندین شرکت معدنی در آسیای مرکزی با روسیه، تحریم‌هایی را علیه آن‌ها اعمال کرده است. این موانع ژئوپلیتیکی و نظارتی، دسترسی غرب به منابع معدنی حیاتی را محدود کرده و کنترل چین و روسیه را بر صنایع استراتژیک در منطقه تقویت می‌کند. علاوه بر این، گلوگاه اصلی در زنجیره تأمین مواد معدنی حیاتی فرآوری است، نه استخراج. هرچند قزاقستان می‌تواند مس، روی و سرب را پالایش کند، اما این منطقه فاقد ظرفیت فرآوری مواد معدنی انرژی‌زا مانند لیتیوم، اورانیوم، نیکل و کبالت است. از همین روی، بیشتر این مواد خام برای پالایش بیشتر به چین یا روسیه می‌روند.

موانع کریدور میانی

برای اینکه مواد معدنی حیاتی آسیای مرکزی در مقیاس وسیع به بازارهای غربی برسند، باید مسیرهای صادراتی جدیدی ایجاد شود، مشکلات مربوط به زیرساخت‌های انرژی مورد توجه قرار گیرد، نقشه‌های زمین‌شناسی نیاز به به‌روزرسانی دارند و تأسیسات فرآوری محلی باید توسعه یابند. هرچند مواد معدنی خام را می‌توان به کارخانه‌های فرآوری در غرب ارسال کرد، اما مسیرهای آن تا حد زیادی توسعه نیافته‌اند. کریدور میانی، یک مسیر حمل و نقل چندوجهی است که آسیای مرکزی را از طریق دریای خزر و قفقاز جنوبی به اروپا متصل می‌کند، در حال حاضر تنها مسیر صادراتی امن و بدون تحریم است. با این حال، ناکارآمدی در زیرساخت‌های منطقه‌ای، شیوه‌های نامنظم قراردادها و چالش‌های زیست‌محیطی، توسعه این مسیر توسط سرمایه‌گذاران غربی را تحت تاثیر قرار داده است. این مشکلات زیرساختی منجر به ظرفیت پایین کانتینر در امتداد کریدور، تأخیرهای مکرر و قیمت‌های ناپایدار شده است. علاوه بر این، اگر سطح آب دریای خزر به دلیل تغییرات اقلیمی همچنان رو به کاهش باشد، بنادر شمال شرقی آن احتمالا غیرقابل استفاده شوند. توانایی کشورهای آسیای مرکزی در جلوگیری از افت سطح آب دریای خزر به طور گسترده مورد بحث قرار گرفته و این امر مستلزم سرمایه‌گذاری در فناوری‌های نوآورانه صرفه‌جویی در مصرف آب برای جلوگیری از وخامت اوضاع است که می‌تواند امکان‌سنجی کریدور میانی را تهدید کند.

غلبه بر موانع

در شرایط کنونی، کریدور میانی نمی‌تواند نیازهای حیاتی معدنی ایالات متحده را برآورده کند. ظرفیت محدود و هزینه‌های حمل و نقل بالاتر، مزایای راهبردی برای شرکت‌های آمریکایی فراهم نمی‌کند، حتی سرمایه‌گذاران را در معرض خطرات مالی و ژئوپلیتیکی قابل توجهی قرار می‌دهد. برای اینکه سرمایه‌گذاران بتوانند از بازار مواد معدنی آسیای مرکزی بهره‌مند شوند، باید مسیرهای حمل و نقل بهبود یابند. همچنین، تعرفه‌های استاندارد، مقررات حمل و نقل و دیجیتالی شدن حمل و نقل منطقه‌ای می‌تواند به کاهش تأخیرها در امتداد کریدور میانی کمک کند و راه را برای سرمایه‌گذاری‌های بیشتر در زیرساخت‌ها هموار سازد. قزاقستان، آذربایجان و گرجستان پس از توافق سه‌جانبه در سال ۲۰۲۳ برای تأسیس یک شرکت لجستیک مشترک، کار بر روی یک سیستم گمرکی یکپارچه را آغاز کرده‌اند. با این حال، ورود شرکت حمل و نقل کانتینری راه‌آهن چین(CRTC) به این سرمایه‌گذاری مشترک در پایان سال ۲۰۲۴، کریدور میانی را در چارچوب ابتکار کمربند و جاده تعریف کرده است. مشارکت رسمی چین در پروژه کریدور میانی، توافق این کشور با قزاقستان برای ساخت «راه‌آهن تاچنگ-ایاگوز» و توسعه و مدیریت بندر عمیق آناکلیا در گرجستان، اهمیت این مسیر را برای چین تقویت کرده است می‌کند. در واقع، هرگونه افزایش در ظرفیت این کریدور، پتانسیل صادرات چین را در بازارهای غربی افزایش خواهد داد. در حالی که ایالات متحده از همکاری با آسیای مرکزی منافع استراتژیک دارد، سرمایه‌گذاری میلیاردها دلار در مسیرهای حمل و نقل منطقه‌ای احتمالا منجر به عواقب منفی ناخواسته شود. سرمایه‌گذاری‌های عمده در زیرساخت‌ها و بهبود مقررات به نفع بازارهای غربی خواهد بود، اما از دیدگاه امنیت ملی ایالات متحده، این سرمایه‌گذاری‌ها احتمالاً مسیرهای تجاری چین به سمت غرب را تسهیل خواهند کرد.

همکاری با آمریکا

افزایش مشارکت ایالات متحده در مواد معدنی حیاتی برای کاهش وابستگی به چین نقش کلیدی دارد. با این حال، ایالات متحده باید نسبت به انتظارات غیرواقع‌بینانه در مورد آسیای مرکزی محتاط باشد. با توجه به پیچیدگی‌های مربوط به زیرساخت‌ها، لجستیک، مسائل زیست‌محیطی و چارچوب‌های قانونی، اراده سیاسی به تنهایی برای انتقال میلیاردها دلار مواد معدنی از طریق اقیانوس کافی نیست. با توجه به نیازهای ایالات متحده به مواد حیاتی، تلاش‌ها برای تنوع‌بخشی به زنجیره‌های تأمین آمریکا باید بر اساس استانداردهای ظرفیت، قابلیت اطمینان و سودآوری اقتصادی باشد، نه توهمات سیاسی.

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

همه نمایندگان سیم‌کارت سفید دارند!