اقتصادی
بازار سرمایه ایران، برخلاف بسیاری از بازارهای مالی جهان که عمدتاً تحت تأثیر عوامل اقتصادی و عملکرد شرکتها قرار دارند، بیش از هر چیز به تحولات سیاسی، بهویژه مذاکرات ایران و آمریکا گره خورده است. هر زمزمهای از توافق یا اختلاف، میتواند موجی از صعود یا سقوط را در بورس تهران یا در بازارهای دیگر رقم بزند. این واکنشهای سریع و گاه هیجانی، ریشه در ساختار آسیبپذیر اقتصادی، وابستگی شدید به درآمدهای نفتی و صادراتی و نیز نبود تحلیلهای شفاف و مستقل دارد. در این نوشتار کوتاه، تأثیر پیچیده و چندلایه مذاکرات ایران و آمریکا بر بازار سرمایه مورد بررسی قرار میگیرد؛ از امید به احیای برجام گرفته تا سایه سنگین بیاعتمادی و تحریمهای ماندگار.
به گزارش صبح ساحل، بازار سرمایه در ایران همواره درگیر عوامل سیاسی و بینالمللی بوده و فراز و فرود آن از متغیرهایی تأثیر میپذیرد که لزوماً اقتصادی نیستند. یکی از مهمترین مؤلفههایی که به طور مزمن بر بورس تهران سایه افکنده، موضوع مذاکرات هستهای و روابط ایران با ایالات متحده آمریکاست. این تأثیر در سالهای اخیر به وضوح قابل مشاهده بوده است؛ بهطوریکه حتی زمزمهی آغاز مذاکرات نیز میتواند نوسانات گستردهای در بازار ایجاد کند. اگرچه در بسیاری از کشورها، بازار سرمایه تحت سلطه اخبار اقتصادی، رشد شرکتها، نوآوریها و دادههای کلان اقتصادی است، اما در ایران سیاست، آن هم از نوع بینالمللیاش، بیش از هر عامل دیگری میتواند روند بازار را دگرگون کند.
بازار سرمایه در ایران بهخصوص از سال ۱۳۹۷ که ایالات متحده به طور یکجانبه از توافق هستهای موسوم به برجام خارج شد، وارد فاز جدیدی از عدم اطمینان شد. اعمال تحریمهای سنگین بر صنایع نفت، بانک، بیمه، پتروشیمی، حملونقل و فلزات اساسی، عملاً فضای کسبوکار را تیره و تار کرد. شرکتهایی که عمده درآمد آنها از صادرات محصولاتشان بهدست میآمد، ناگهان با کاهش دسترسی به بازارهای بینالمللی مواجه شدند. در عین حال، هزینه تأمین مالی و هزینه مبادلات تجاری افزایش یافت. همه اینها به کاهش سودآوری، افت ارزش سهام و در نهایت کاهش جذابیت بورس انجامید.
اما نکته قابل تأمل اینجاست که بازار سرمایه ایران نهتنها به اخبار واقعی، بلکه به گمانهزنیها و شایعات نیز واکنش تندی نشان میدهد. انتشار هر خبر یا حتی توییت از سوی یکی از مقامات سیاسی مبنی بر «احتمال ازسرگیری مذاکرات» یا «بنبست در گفتگوها»، موجی از صعود یا سقوط را در بازار به همراه دارد. این واکنشهای هیجانی نهتنها نشانهای از وابستگی شدید بازار به مسائل سیاسی است، بلکه حاکی از نبود تحلیل عمیق اقتصادی و ضعف در زیرساختهای بنیادین بازار نیز است.
در ماههای گذشته نیز موضوع مذاکرات هستهای و احتمال احیای توافق برجام بار دیگر به صدر اخبار برگشته است. دولت ایران و مقامات آمریکایی به طور غیررسمی و سپس بصورت رسمی از گفتگوهای غیرمستقیم خبر دادند. در پی این خبرها، گروههایی از فعالان بازار به امید لغو تحریمها و بهبود شرایط اقتصادی وارد بازار شدند و شاخص کل برای مدتی صعودی شد. اما با کوچکترین نشانه از عدم توافق یا اختلاف میان طرفین، بازار مجدداً روندی نزولی به خود گرفت. این تکرار مکررات نشان میدهد که بازار سرمایه در ایران بهجای اینکه به اتکای تحلیل بنیادین و دادههای واقعی حرکت کند، بیش از اندازه تحت تأثیر فضای روانی ناشی از مذاکرات قرار دارد.
چنین شرایطی برای سرمایهگذاران خرد بسیار پرمخاطره است. افراد حقیقی که در سالهای اخیر به امید حفظ ارزش دارایی خود وارد بورس شدند، بارها در معرض ریسکهای سیاسی و شوکهای ناگهانی قرار گرفتهاند. این دسته از سرمایهگذاران بهواسطه نداشتن اطلاعات کافی و دسترسی به تحلیلهای تخصصی، غالباً درگیر رفتارهای هیجانی شده و در نتیجه دچار زیانهای سنگین میشوند. دولت و نهاد ناظر نیز، بهجای شفافسازی و ارائه اطلاعات درست، معمولاً خود نیز در انتشار اخبار متناقض نقش دارند. این ابهامزایی ساختاری، اعتماد عمومی را به شدت کاهش داده است.
اما ریشه این بحران کجاست؟ چرا بازار سرمایه به این میزان به مذاکرات ایران و آمریکا وابسته شده است؟ پاسخ این پرسش را باید در چند سطح جستجو کرد. نخست، ساختار اقتصادی ایران و نقش پررنگ دولت در اقتصاد، باعث شده بخش عمدهای از شرکتهای بورسی به طور مستقیم یا غیرمستقیم از بودجه، منابع ارزی، سیاستهای ارزی و تجاری دولت متأثر باشند. به عنوان مثال، نرخ ارز بهعنوان یکی از متغیرهای کلیدی در تعیین سودآوری شرکتها، خود تابعی از درآمدهای ارزی دولت است که بخش عمده آن از محل صادرات نفتی و غیرنفتی تأمین میشود. زمانی که تحریمها مانع از صادرات نفت میشوند، درآمدهای ارزی کاهش مییابد و فشار بر بازار ارز و به تبع آن اقتصاد و بورس افزایش مییابد.
دومین عامل، عدم تنوع و عمق بازار سرمایه است. در بورس ایران، تعداد زیادی از شرکتها وابسته به صنایع پایه هستند؛ صنایعی همچون پتروشیمی، فولاد، فلزات اساسی، نفت و گاز. این صنایع نهتنها صادراتمحور هستند، بلکه به شدت در معرض تحریمها و محدودیتهای بینالمللی قرار دارند. بنابراین هرگونه تحول در روابط خارجی، بهویژه با آمریکا، به سرعت سودآوری این شرکتها را تحت تأثیر قرار میدهد. برعکس، بازارهای مالی توسعهیافته معمولاً از تنوعی گستردهتر برخوردارند؛ از استارتاپهای فناوری گرفته تا خدمات مالی، داروسازی، سرگرمی و حتی انرژیهای نو. این تنوع باعث میشود شوکهای سیاسی، تأثیر کمتری بر کل بازار داشته باشد.
سومین نکته، ضعف نهادهای تحلیلی و رسانهای در تبیین صحیح وضعیت اقتصادی و سیاسی است. بسیاری از رسانههای رسمی یا به دلیل ملاحظات سیاسی از تحلیل واقعی وضعیت مذاکرات پرهیز میکنند، یا اطلاعاتی ناقص و جانبدارانه ارائه میدهند. از سوی دیگر، نبود نهادهای مستقل تحلیل بازار و اقتصادی باعث شده که فضای شایعات، بیش از واقعیات اقتصادی اثرگذار باشد. همین ضعف در تحلیل، باعث میشود بازار به جای تصمیمگیری منطقی، در دام احساسات گرفتار شود.
چهارم، عملکرد دولتها در استفاده ابزاری از بورس در زمان کمبود منابع مالی نیز یکی از دلایل بیثباتی بازار سرمایه است. بارها دیده شده که در دورههایی خاص، دولت برای جبران کسری بودجه یا تأمین منابع مالی، بازار سرمایه را با وعدههای رنگارنگ تحریک کرده و با فروش گسترده سهام دولتی، درآمد کسب کرده است. اما پس از مدتی، بدون توجه به تعهدات دادهشده، بازار را به حال خود رها کرده و شاخص در مسیر سقوط قرار گرفته است. تکرار این چرخه، اعتماد عمومی را از بین برده و بورس را به یک میدان مین برای سرمایهگذاران عادی تبدیل کرده است.
با اینهمه، آیا میتوان انتظار داشت که در صورت توافق ایران و آمریکا، بازار سرمایه روندی باثباتتر و صعودیتر در پیش گیرد؟ پاسخ این پرسش ساده نیست. هرچند لغو تحریمها، افزایش درآمدهای نفتی، کاهش هزینههای مبادله، بهبود صادرات و افزایش دسترسی به بازارهای جهانی، همگی از عواملی هستند که میتوانند به بهبود شرایط بورس کمک کنند، اما باید توجه داشت که همه اینها مشروط به اجرایی شدن توافق و پایداری آن در میانمدت و بلندمدت است. تجربه برجام نشان داد که حتی پس از توافق نیز، موانع ساختاری داخلی، بیاعتمادی خارجی و پیچیدگیهای سیاسی میتواند روند بهرهبرداری اقتصادی از توافق را کند کند.
علاوه بر آن، بازگشت آمریکا به توافق نیز نیازمند تضمینهایی است که به نظر نمیرسد در کوتاهمدت قابل حصول باشد. از سوی دیگر، در آمریکا نیز فضای سیاسی متغیر است و دولتهای مختلف نگاه متفاوتی به ایران دارند. بنابراین هیچ تضمینی وجود ندارد که توافق احتمالی، تداوم داشته باشد و بازار سرمایه بتواند در بلندمدت از آن بهرهمند شود. به همین دلیل، تحلیلگران اقتصادی معتقدند که نباید تمام امید بازار را به موضوع مذاکرات گره زد.
در واقع، بازار سرمایه ایران زمانی میتواند به ثبات و پویایی دست یابد که متغیرهای درونزای اقتصادی، بر عوامل بیرونی و سیاسی غلبه کنند. این امر نیازمند اصلاحات بنیادین در ساختار اقتصادی، ارتقای شفافیت، تنوعبخشی به صنایع بورسی، ارتقای سطح تحلیلگری، توسعه ابزارهای مالی، آموزش عمومی و در نهایت، بازتعریف نقش دولت در بازار است. بدون این اصلاحات، حتی اگر توافقی حاصل شود، این بازار همچنان آسیبپذیر و شکننده باقی خواهد ماند.
در نهایت، باید پذیرفت که اقتصاد ایران، و بهویژه بازار سرمایه آن، بیش از اندازه درگیر سیاست خارجی شده است. این در حالی است که هدف اصلی بازارهای مالی، تجهیز منابع برای تولید، توسعه سرمایهگذاری و رشد اقتصادی است، نه بازتاب لحظهای تحولات سیاسی. بازگرداندن بازار سرمایه به مسیر اصلی خود، مستلزم نگاهی جامعنگر، برنامهریزی راهبردی و ایجاد سازوکارهایی است که در برابر نوسانات بیرونی، تابآوری داشته باشد.
تا زمانی که سیاست و اقتصاد در ایران اینچنین در هم تنیده باشند، بازار سرمایه نیز همچنان در سایه سنگین مذاکرات ایران و آمریکا باقی خواهد ماند؛ سایهای که گاه نویدبخش است و گاه تهدیدآفرین، اما در هر صورت، نمیگذارد این بازار، نفس راحتی بکشد.
جدیدترین اخبار
نایبند بندرعباس بر سکوی سوم ایستاد
آیفون ۱۷ رونمایی شد؛ خداحافظی با طلسم نامحبوب، سلام به پروموشن!
فولاد هرمزگان بالاتر از پالایش در جدول ردهبندی ایستاد
فوری: ایران و آژانس به توافق رسیدند
زمانه ما بیش از هر زمان نیازمند اقتدا به «پیامآور اخلاق و عدالت و حقوق انسانی» است
زمین ورزشی نایبند با حضور مسئولان شهری در بندرعباس افتتاح شد
مستمری شهریورماه مددجویان بهزیستی و کمیته امداد واریز شد
گمانهزنی درباره عفو تتلو
ترافیک در جادههای شمال فوق سنگین شد
قطر میانجیگری میان اسرائیل و حماس را تعلیق کرد
امضای تفاهمنامه همکاری میان شهرداری و شورای شهر لافت با دانشگاه آزاد اسلامی قشم به مناسبت هفته وحدت
افزایش جهانی قیمت نفت در پی تجاوز اسرائیل به قطر
حمله اسرائیل به محل نشست سران حماس در قطر ، به تایید ترامپ رسیده بود
آخرین مهلت ثبتنام پذیرش آزمون ارشد پیام نور
بخشودگی جرایم مالیاتی اصناف تا سقف ۱۰ میلیون تومان