06

آذر

1404


بین الملل

26 فروردین 1404 09:27 0 کامنت

ابهام استراتژیک آمریکا

دور دوم ترامپ، نشان دهنده یک تغییر مفهومی در روابط ایالات متحده با متحدانش است. آغاز ریاست جمهوری او با موضع سخت‌تر در قبال ناتو همراه با اظهارات زیر سوال بردن ماده ۵ منشور ناتو، مربوط به دفاع جمعی، بوده است.

در این راستا کمک‌ها و مداخلات نظامی به جای تعهدات ژئوپلیتیکی یا تاریخی مشروط به محاسبات سود و زیان شد. این امر منجر به سردرگمی در محافل اروپایی شد، زیرا چتر امنیتی آمریکا دیگر به عنوان تضمین مطلق تلقی نمی‌شد، بلکه به عنوان یک انتخاب سیاسی در حال تغییر محسوب می‌شود. این دگرگونی کشورهای اروپایی را مجبور کرده است تا ساختار روابط امنیتی خود را مجدداً ارزیابی و سؤالات اساسی در مورد چگونگی برخورد با متحدی استراتژیک را مطرح کنند که اکنون درون‌نگر است و تمایل کمتری برای دفاع از دیگران، حتی شرکای دیرینه، دارد.

افزایش تهدیدات روسیه

روسیه همچنان بزرگترین چالش ژئوپلیتیکی اروپای شرقی است، به ویژه پس از عواقب جنگ روسیه و اوکراین که شکنندگی اتکای کامل به واشنگتن را در مدیریت بحران‌های بزرگ آشکار کرد. در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ، نگرانی‌ها ازعدم وجود بازدارندگی آمریکا در این لحظه حساس افزایش می‌یابد و مسکو را تشویق می‌کند تا محدودیت‌های ناتو را به ویژه در کشورهای بالتیک یا لهستان نیز آزمایش کند. فقدان بازدارندگی واضح و مطمئن آمریکا، همراه با تغییر در موازنه قدرت نظامی، سناریوهای دوران جنگ سرد را احیا می‌کند، اما بدون چارچوب‌های بازدارندگی پایدار که در قرن بیستم وجود داشت. به این معنا، امنیت اروپا خود را در معرض یک دشمن سنتی می‌بیند که در بهره‌برداری از شکاف‌های سیاسی و نظامی در اتحاد غربی مهارت

دارد.

چالش‌های استقلال استراتژیک

باوجود درخواست‌های مکرر برای «استقلال استراتژیک» اروپا، واقعیت‌های موجود پیچیدگی‌های ساختاری را آشکار می‌کند که مانع دستیابی به این چشم‌انداز می‌شود.

تفاوت میان کشورهای اروپایی از نظر قابلیت‌های دفاعی، درک تهدیدات و اختلافات سیاسی داخلی، همگی مانع ایجاد یک سیستم امنیتی واحد می‌شوند. با این حال، فشارهای ناشی از دومین دوره ریاست جمهوری ترامپ به انگیزه‌ای قانع‌کننده برای اتحادیه اروپا برای پیشبرد پروژه‌های دفاعی مشترک، ایجاد ساختارهای صنعتی نظامی واحد و فعال کردن صندوق دفاع اروپا تبدیل شده است. با این حال، این مسیر در مراحل اولیه خود باقی مانده و نیازمند اراده سیاسی بی‌سابقه، سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت و غلبه بر حساسیت‌های ملی بوده که مدت‌ها مانع هماهنگی موثر دفاعی اروپا شده است.

تهدیدهای غیرسنتی

اروپا در حال حاضر با چالش‌های امنیتی چند بعدی مواجه است که به تهدیدات نظامی مستقیم محدود نمی‌شود. اینها شامل امنیت سایبری، اطلاعات نادرست، مهاجرت غیرقانونی، حمله به زیرساخت‌های حیاتی و همچنین تغییرات آب و هوا و بیماری‌های همه‌گیر می‌شود. این تهدیدات مستلزم سیستم‌های واکنش منعطف و یکپارچه بوده که در تضاد با محیط سیاسی است که با افزایش پوپولیسم و کاهش اجماع در اتحادیه اروپا مشخص شده است. با عقب‌نشینی رهبری آمریکا، مقابله با این تهدیدها به یک مسئولیت کاملاً اروپایی تبدیل شده است. این امر مستلزم بازتعریف استراتژی امنیتی جامع و بسط مفهوم حفاظت است تا فضای دیجیتال، اقتصاد و زیرساخت‌های اجتماعی را در کنار دفاع نظامی سنتی در برگیرد.

نظم بین المللی جدید

دومین دوره ریاست جمهوری ترامپ همزمان با افزایش نفوذ چین و روسیه در عرصه اروپا است. پکن شروع به تقویت سرمایه‌گذاری و حضور فناوری خود از طریق طرح کمربند و جاده کرده است، همچنین مسکو ابزارهای ترکیبی خود را برای تأثیرگذاری بر سیاست داخلی چندین کشور اروپایی گسترش داده است. در همین حال، قدرت‌های منطقه‌ای مانند ترکیه و ایران در حال تغییر نقش‌های خود هستند که چشم‌انداز کلی امنیتی را پیچیده‌تر

می‌کند.

در میان این رقابت چند قطبی، اروپا در برابر نفوذ استراتژیک آسیب‌پذیرتر می‌شود مگر اینکه انعطاف‌پذیری داخلی خود را تقویت، شبکه‌های ائتلافی جایگزین ایجاد و جغرافیای ژئوپلیتیکی خود را با واقع‌گرایی و استقلال بیشتر تفسیر کند.

امنیت اروپا در لبه تحول

اروپا دیگر نمی‌تواند به الگوی امنیتی دوران جنگ سرد تحت حمایت آمریکا تکیه کند. دور دوم ریاست جمهوری ترامپ لحظه مهم و فراتر از سیاست‌های لحظه‌ای است که قاره کهن را مجبور می‌کند با یک واقعیت تلخ روبرو شود؛ اینکه «امنیت اروپا باید در اروپا، برای اروپا و توسط خود اروپایی‌ها ساخته شود.» این لحظه تاریخی صرفاً یک بحران نیست، بلکه فرصتی برای بازسازی و شکل‌گیری یک آگاهی راهبردی جدید است که منافع اروپا را در قلب تصمیم‌گیری قرار می‌دهد و به این قاره این ظرفیت را می‌دهد تا از خود در جهانی پرتلاطم محافظت کند.

آینده امنیت اروپا دیگر تنها به موضع کاخ سفید وابسته نیست. اکنون این امر به توانایی اروپا برای غلبه بر دودستگی، سرمایه‌گذاری بر روی یکپارچگی و تبدیل ترس به پروژه‌ای جامع برای استقلال حاکمیتی در امنیت، دفاع و تصمیم گیری ژئوپلیتیک بستگی دارد.

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

همه نمایندگان سیم‌کارت سفید دارند!