30

مرداد

1404


سیاسی

15 بهمن 1403 07:53 0 کامنت

عدل، قوی‌ترین اساس و زیر بنای حیات جامعه و ثبات دولت ها و دوام حکومت و نفوذ حکم حاکم است. قدر مسلم انسان، موجودی اجتماعی است و نمی توان بشریت را به سوی نیل به کرامت انسانی فراخواند، ولی نسبت به محیط اجتماعی و جامعه او بی‌‌تفاوت بود. در اداره جوامع بشری آنچه که بیش از سایر امور آموزه‌های اجتماعی و حکومتی اسلام را به خود معطوف نموده است، مقوله مهم و بنیادین«عدالت» است. عدالت خواهی و عدالت جویی خصلت فطری انسانهاست و تنها راه برای پاسخ به این نیاز فطری بشر برای نیل به کمال و کرامت انسانی، ایجاد جامعه عادلانه اسلامی است.
آنچه که به قلمرو عدالت مربوط می شود، هدف گیری حکومت از حیث جغرافیایی، جهانی بودن آن است. از حیث موضوع هم شئون جامعه را در بر می‌گیرد و از حیث معیار نیز مخالف نظام مساواتگراست. بار اصلی برپایی حکومت عدل بر عهده مردم است و انبیاء آمده اند که از دل این امت و با اراده عمومی و همیشگی آنان، حکومت عدل را برقرار سازند. حکومت عدل، مستظهر به تایید، پیشیبانی و شرکت فعالانه همه ملت است. چرا که اساسا مردم، قوه اقامه عدل هستند. 
عدالت، سرلوحه‌ی همه‌ی ادیان الهی و دغدغه های نظام اسلامی از اول انقلاب بوده است. انقلاب اسلامی ایران که یک حرکت دیدنی بود، به طور طبیعی در مقوله عدالت، جایگاه ممتازی داشت و دارد. در شعارهای مردمی، در قانون اساسی، در بیانات امام راحل و در فرمایشات مقام معظم رهبری این جایگاه برجسته و به عنوان یک اصل بنیادین دیده می شود. عدالت یک ارزش مطلق است و جمهوری اسلامی ایران به دنبال عدالت حداکثری در جامعه است. امروز کشور در مسیر پیشرفت‌های جهشی است. در موقعیتی که یک چنین حرکت جهشی به وجود می آید، احتیاج به تصمیم‌گیری‌های بزرگ دارد و عنصر عدالت رکن تصمیم‌گیری‌هاست. اقامه عدل در جامعه اسلامی، از طریق استقرار نظام اسلامی و پیوند بین امام عادل و امت حق‌پذیر امکان‌پذیر است. شرایط اقامه آن توسط مردم و شکوفایی استعدادها و ظرفیت‌ها را تحت هدایت رهبر نظام اسلامی، قانون عادلانه، انتصاب کارگران لایق و صالح و نظارت منصفانه، فراهم می‌کند. هسته اصلی حکمروایی عادلانه سه مولفه ((امنیت))، عدالت و ((معیشت)) است که با هم یکپارچه هستند. تامین امنیت بدون اقامه عدل و تامین معیشت امکان‌پذیر نیست. اقامه عدل در شرایطی که حداقل امنیتی نباشد یا معیشت مردم به سختی بگذرد، کار دشواری است و معیشت عامه مردم نیز در جامعه ای که امنیت آن خدشه دار است و ظلم بیداد می‌کند، امکان پذیر نیست.
سوال اصلی این است که چرا اهداف عدالت در چهار دهه اول انقلاب اسلامی محقق نشده است ؟ یکی از دلایل اصلی را می توان نبود ((نظریه عدالت درعمل)) دانست. روش برقراری عدالت این است که جهاد طراحی نظام عادلانه داشته باشیم.
براساس حکمت 31 نهج البلاغه، ارکان ایمان از چهار پایه ((صبر، یقین، عدل وجهاد )) تشکیل شده است و در نامه 53  نهج البلاغه سه معیار ((حق، عدل و رضایت مردم )) شاخص‌های بهترین کارها معرفی شده اند. مهمترین الزامات تحقق عدالت که در بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی توسط مقام رهبری آمده است، چنین می توان برشمرد : رکن اول، قوانین عادلانه است که مجریان تحقق عدالت باید تلاش نمایند تا در گام نخست، کاستی‌های قوانین موجود را مرتفع و در نهایت قوانین عادلانه ای تدوین شود.از نگاه حکیم فرزانه  انقلاب اسلامی، رکن دوم، نیروی اجراکننده قوانین عادلانه باشد، اگر قوانین عادلانه باشد، اما اجرا کننده ی عادل وجود نداشته باشد، از عدل اجتماعی خبری نخواهد بود. از نظر اسلام، مجری قوه اجرایی حکومت اسلامی باید انسانی عادل و باتقوا باشد و برقوانین واجرای آن نظارت کند.
مبتنی بر دیدگاه رهبری، اگر بخواهیم در جامعه عدالت به معنای واقعی اجرا بشود، باید مردم در صحنه اجتماعی حضور کامل داشته باشند. اسلام می گوید، مردم باید به حقوق خود واقف باشند و اگر مردم حقوق خودشان درک و فهم کردند و آن حقوق را طلب نمودند، اجرای عدالت یک تضمین حتمی پیدا می‌کند.
مبداء همه حرکت‌ها در جامعه اسلامی مردم‌اند و اگر مردم چیزی را نخواهند، آن امر در جامعه محقق نخواهد شد لذا خواست و رای مردم مهمترین رکن ارزش‌های اسلامی انسانی ازجمله عدالت است.
 

دیدگاه ها (0)
img
خـبر فوری:

شنبه یکم شهریورماه ادارات هرمزگان تعطیل شد