حوادث
ماجرای قتل «غلام زکاله»، قصهای پر از اندوه، انتقام و در نهایت گذشت است. خانوادهای که سالها میان دادگاهها، زندانها و خاطرات تلخ اسیر بودند، سرانجام تصمیمی گرفتند که برای همیشه زندگیشان را تغییر داد. این روایت غمانگیز، نه تنها داستان یک قتل، بلکه حکایتی از ایثار و پایان یافتن زنجیرهای از رنج است. این خانواده از طریق بنیاد نیکوکاری دکتر نبی که از قضا نماینده آن در هرمزگان دختر غلام زکاله بوده، توانستند قاتل را ببخشند و مبلغ دیه جمع شده را برای آزادی چهار زندانی دیگر اهدا کنند. این تصمیم بزرگ باعث شد این خانواده ۵ نفره شامل همسر و 4 فرزندش به همراه علیرضا نبی، مدیر بنیاد نیکوکاری نبی به دفتر صبح ساحل بیایند و همه اتفاق را روایت کنند.
به گزارش صبح ساحل، روزی که زندگی کلثوم آفاقنیا برای همیشه تغییر کرد، ۲۶ اسفند ۱۳۷۷ بود. او، همسر غلام زکاله، با صدایی آرام اما لرزان، در دفتر روزنامه صبح ساحل مقابل دوربین نشست و از آن روز شوم گفت:"غلام، مثل همیشه، صبح زود از خانه بیرون رفت. حوالی ساعت ۱۱ گفت باید چند نفر از آشنایان را جایی برساند و وعده داد که برای ناهار برمیگردد. ناهار آماده بود، منتظرش بودم. اما ساعتها گذشت و خبری نشد."
کلثوم ادامه داد:"آن شب، خبری از غلام نبود. صبح که شد، دلشوره و نگرانی به وحشت تبدیل شد. کسی که مهمانها و همراهان غلام را میشناخت گفت آنها بسیار آدم شروری هستند، برای غلام دعا کنید. با کمک برادرم و دیگر اعضای خانواده و بزرگان فامیل، به همهجا سر زدیم. کلانتریها، بیمارستانها، اما هیچکس خبری نداشت. تلفن و اینترنت هم نبود؛ تنها کاری که میتوانستیم انجام دهیم، این بود که دعا کنیم و به جستجو ادامه دهیم."
دعاها اما جواب ندادند. سه روز بعد، جسد غلام در آبگرم پرکوهک پیدا شد. قاتلان، او را به قصد سرقت خودرویش که یک تویوتا نو و قرمز رنگ بود به آنجا کشانده بودند. آنها غلام را با طناب خفه کردند و پس از اطمینان از مرگش، دست و پایش را بستند و جسد را از ارتفاعات کوه به پایین انداختند تا کسی پیدا نکند. ماشین غلام هم چند روز بعد، دقیقا در مراسم هفتم او، در مسیرهای جیرفت گزارش و سپس پیدا شد.
بعد از کشف جسد، کلثوم و خانوادهاش وارد دنیایی از دردهای مختلف شدند که ۲۵ سال ادامه داشت. او با مکثهای معناداری گفت:
"در آن روزها، سه فرزند کوچک داشتم و چهارمین فرزندم در راه بود. هر دادگاهی هم که برگزار میشد، یک زخم تازه بر دلمان میگذاشت. مادر غلام، که هر بار باید شرح قتل فرزندش در دادگاه را میشنید، از شدت بیتابی و گریه بیهوش میشد. دادگاهها به کابوس ما تبدیل شده بودند." در این میان، مهین، دختر بزرگ غلام که در زمان قتل تنها ده سال داشت، ناگهان نقش سرپرست خانواده را برعهده گرفت. او روبهروی دوربین روزنامه صبح ساحل، با لحنی قوی و استوار گفت: "وقتی پدرم کشته شد، تنها ده سال داشتم اما کودکی من تمام شد. باید مادر و خواهر و برادرهایم را حمایت میکردم. دنیای بازی و شادی جای خود را به دنیایی پر از دادگاه و دوندگی داد."
پلیس و خانواده غلام توانستند در همان روزهای ابتدایی، سرنخهایی از قاتلان پیدا کنند. پنج نفر در این ماجرا دست داشتند؛ دو زن که در نهایت تبرئه شدند و سه مرد که به زندان افتادند. از این سه نفر، دو نفر به دلیل بیماری در زندان فوت کردند. تنها یک نفر باقی ماند؛ مردی به نام بهروز که تا سالها بعد، سرنوشتش گره خورده با تصمیم خانواده غلام بود.
مهین توضیح میدهد: "ما سالها به دنبال اجرای عدالت بودیم. اما عدالت همیشه آنطور که میخواهید پیش نمیرود. برای ما، عدالت یعنی قصاص. همه میدانند که غلام بسیار مهربان و ساده و سالم و خوشقلب بود. همه به نیکی از او یاد میکنند. کشتن یک آدم بیگناه به خاطر یک خودرو واقعا ظلم بزرگی است. نابخشودنی بود.
پس از کش و قوسهای زیاد که هر کدام اندازه یک جلد قصه است، دیه را آنقدر بالا گذاشتیم که متهم نتواند آزاد شود. زیرا در این چند سال خانواده آنها حتی یک بار هم از ما طلب بخشش نکردند. ما که با مشکلات بیشمار مالی بزرگ شدیم، باید پولمان را جمع میکردیم و میدادیم به فرزندان او که بروند خرج خودشان کنند و او اعدام شود. اما سرنوشت چیز دیگری برایمان خواسته بود. امروز آن پول که توسط خانواده قاتل بایستی جمعآوری میشد برای دیه پدرم، از سوی مردم هرمزگان و تعدادی از اقوام جمعآوری شد و به بنیاد نیکوکاری دکتر نبی داده شد و ما هم آن پول را چون خونبهای پدرمان بود برای آزادی چهار زندانی دیگر بخشیدیم. تا نام پدرمان همیشه جاویدان بماند."
بنیاد نیکوکاری دکتر نبی، که توسط یک کارآفرین برجسته به نام «علیرضا نبی» اداره میشود، با جمعآوری مبلغ دیه، پیشنهاد بخشش قاتل را مطرح کرد و خانواده غلام زکاله هم با همفکری یکدیگر پذیرفتند.
کلثوم آفاقنیا از احساسش گفت:"۲۵ سال از زندگیمان رفت. هر چند وقت یک بار درگیر دادگاه، هر شب با اشک و حسرت. اما شاید این بخشش، راهی برای پایان دادن به این زنجیره رنجهایمان باشد."
مهسا، دختر دوم غلام، که اکنون نماینده بنیاد دکتر نبی در هرمزگان است، در حالی که رنگ صورتش پریده بود، روبهروی دوربین نشست و گفت:"از همان روز اول که نماینده بنیاد شدم، فقط یک ترس داشتم؛ اینکه دکتر نبی روزی بخواهد پرونده پدرم را بررسی کند. اما حالا که تصمیم به بخشش گرفتیم، حس میکنم سبک شدهام. انگار پدرم هم این را میخواست."
پولی که برای دیه جمعآوری شده بود، توسط خانواده غلام بخشیده شد. این مبلغ، صرف آزادی چهار زندانی دیگر شد. مهین زکاله گفت:"ما زندگی نکردیم، کودکی نکردیم. اما شاید بتوانیم بعد از این همه سال، کمی آرامش پیدا کنیم. این بخشش، هدیهای از طرف پدرمان است؛ نه برای قاتل، بلکه برای خودمان."
این پایان، آغازی برای رهایی بود. رهایی از ۲۵ سال اسارت در گذشتهای که هیچگاه فراموش نخواهد شد، اما شاید حالا بتوان با آن کنار آمد.این قصه، یادآوری میکند که گاهی گذشت، نه برای دیگری، بلکه برای آزادی خودمان است.
علیرضا نبی، مدیر بنیاد نیکوکاری نبی، با کمک خیرین موفق شد قدیمیترین زندانی بندرعباس را که ۲۵ سال بلاتکلیف بود، آزاد کند. این زندانی که به اتهام قتل زندانی شده بود، به دلیل کهولت سن و وضعیت سختش، امیدی به آزادی نداشت. نبی با همراهی دو جوان خیر به بندرعباس رفت و پس از تلاش فراوان، خانواده مقتول را برای بخشش و رضایت قانع کرد.
نبی داستان قدیمیترین زندانی کشور را با حس و حالی عمیق روایت کرد. او گفت: «وقتی برای اولین بار به زندان بندرعباس رفتم، متوجه شدم مردی بیش از ۲۵ سال است که به اتهام قتل در آنجا مانده. سنش از ۶۰ گذشته بود، اما چهرهاش شکستهتر از سن واقعیاش به نظر میرسید. وقتی از او پرسیدم چرا هنوز آزاد نشده، تنها سکوت کرد. مسئولین زندان گفتند که خانواده مقتول حاضر به رضایت نیستند و او تمام این سالها در انتظار مرگ مانده است.»
مدیر بنیاد نیکوکاری نبی ادامه داد: «به او قول دادم که کاری کنم تا آزاد شود. قولی که نمیدانستم چگونه باید به آن عمل کنم، اما مطمئن بودم که باید تلاش کنم. اولین قدم، ملاقات با خانواده مقتول بود. وقتی به خانهشان رفتم، مادر خانواده و دختران مقتول به من گفتند که هرگز حاضر به بخشش نیستند. یکی از دختران گفت: "این مرد و چند نفر دیگر پدر ما را از ما گرفتند. چرا باید او را ببخشیم؟ او باید تا آخر عمرش در زندان بماند."» دکتر نبی گفت: «آنها را درک میکردم. از دست دادن عزیز سخت است. اما سعی کردم حرفی بزنم که دلشان را آرام کند. گفتم: "بخشش لطفی است که شما به خودتان میکنید. بخشیدن کسی که به شما ظلم کرده، شما را از زنجیر نفرت آزاد میکند." مادر خانواده سرش را پایین انداخته بود و سکوت کرده بود. اما دختر بزرگتر مخالفت میکرد. گفتم: "من از شما نمیخواهم که فراموش کنید. فقط میخواهم آرامش را به قلبتان برگردانید."» او افزود: «در نهایت توانستم با مادر خانواده به گفتوگوی خصوصی بنشینم. او به من گفت که زندگی سختی داشتهاند، اما هیچگاه نمیخواسته با نفرت زندگی کند. اشک در چشمانش جمع شد و گفت: "اگر این مرد واقعاً پشیمان است، شاید وقت آن باشد که او را ببخشیم."»
دختران خانواده هنوز قانع نشده بودند، اما مادرشان نقش کلیدی داشت. نبی گفت: «بعد از چند جلسه صحبت، یکی از دختران گفت که به خاطر مادرش و به خاطر آرامش خودش حاضر است رضایت بدهد. روزی که به زندان رفتم تا خبر بخشش را به زندانی بدهم، او باورش نمیشد.
با گریه گفت: "چطور میتوانند من را ببخشند؟" گفتم:«آنها به خاطر بزرگواری و انسانیتشان این کار را کردهاند."»
این بخشش نهتنها باعث آزادی آن زندانی شد، بلکه راه را برای آزادی دیگران نیز باز کرد. نبی ادامه داد: «وقتی این خانواده از دریافت دیه صرفنظر کردند و پیشنهاد دادند پول را برای آزادی زندانیان دیگر خرج کنیم، متوجه شدم که چقدر انسانیت میتواند عظیم باشد. با آن پول توانستیم ۱۵ زندانی دیگر را هم آزاد کنیم.» او گفت: «این ماجرا به من یاد داد که بخشش، بزرگترین هدیهای است که میتوانیم به دیگران و به خودمان بدهیم. این خانواده نهتنها یک نفر را آزاد کردند، بلکه به ما نشان دادند که انسانیت چطور میتواند زنجیرهای نفرت را بشکند.»
جدیدترین اخبار
افزایش قیمت بنزین تکذیب شد
مربی هرمزگانی دوره را با موفقیت به پایان برد
ریکاوری بازیکنان تیم ملی ایران در دوبی
جدیدترین رنکینگ فیفا؛ فوتبال ایران در رتبه ۲۱ دنیا قرار گرفت
جزئیات کامل ثبت نام پذیرفتهشدگان کنکور سال ۱۴۰۴
مهلت ثبتنام عمره دانشگاهیان فردا به پایان میرسد
زمان انتخابات خانه موسیقی اعلام شد
کارت بازرگانی متخلفان مسدود میشود
هوشمندسازی توزیع آرد برای پخت خانگی در خمیر آغاز شد
برنامه مرحله سوم جام حذفی فوتبال مشخص شد
تیم ملی فوتبال ایران وارد امارات شد
طرح یسنا برای کاهش فقر تغذیه کودکان ادامه دارد
تغییرات ارائه خدمات در کارگزاریهای بورس / آخرین مهلت برای ثبت و بهروزرسانی اطلاعات هویتی
آغاز ثبتنام وام ۵۰ میلیونی قرص الحسنه برای روستاییان
فروش دو محصول سایپا از ۲۰ مهرماه آغاز میشود
قیمت جدید 8 محصول ایران خودرو اعلام شد